سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        دیوانه وار دوستت دارم

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۱ ۰۷:۳۱ شماره ثبت ۱۱۵۱۴۲
          بازدید : ۹۲   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        دیوانه وار دوستت دارم
         
        دوستت دارم دیوانه وار
        ترا که بقدرِ نیاز، توان میدهی
        همچون وزنِ آنهمه میوه ی ،
        روئیده به درختی ، با آنهمه شاخسار
        اینهمه خشکی وعطش و،
        آنهمه ابرهای آبدار
        همچون سختیِ بیابان و،
        آنهمه شترِ راهوار
         
        چگونه شکرت را بجا آورم ای خدا ؟
        که لحظه لحظه وقتی که من خوابم
        یکعالمه نورون و سلول و گلبول
        عاشقانه کارشان را میکنند ،
        حتی عجولانه ،
        دیوانه وار
         
        به میانِ بیداری ، یکعالمه ارشاد ،
        سعادتِ من را میخواهند ،
        آیه وار
         
        " بی مایه فطیر است "
        اگر سرمایه ای درعمر نباشد ،
        این عمر به یقین بی نتیجه ست
        " تو که نان داده ای ، دندان هم داده ای "
        دوستت دارم دیوانه وار
         
        دوستت دارم نه تنها در زندگی ،
        حتی بعد از کوچ
        دوست دارم همیشه ،
        راهِ ترا دنبال کنم سایه وار
         
        دوست دارم که شرم و آبرو،
        لحظه لحظه درمن غلیان کند ، جامه وار
         
        دوست دارم فقط از تو بنویسم ، خامه وار
         
        دوست دارم اگرکه قرارست ،
        لحظه لحظه های عمرم خورده شود ،
        با نوکِ شریفِ قُمریان معصومِ تو خورده شوند ، دانه وار
        چونکه معصوم بودن ، طریقِ کمی نیست
        پُر از ارزش است
        برای همین است آن چهارده نور را ،
        دوست دارم دیوانه وار
         
        بیشمار، آدم نما دیدم دراین زندگی
        که ابلیس را پرستیدند و تباه شدند ضایع وار
         
        همه اینها را که مثلِ لیستی ردیف میکنم
        ولله به درد میخورَد برای حاضران و غایبان ،
        که انگشت فروکرده اند درگوش و خزیده اند ،
        زیرِ آن سایبان
        من هیچگاه نفهمیدم که چرا ،
        بجای خدای نور، ابلیسِ ظلمت را ،
        بعضی ها دوست دارند دیوانه وار( ؟ )
         
        هنوز دراین اقیانوسِ عمر
        پارو به دست
        عرق میریزم و بسوی افقی از،
        باقیمانده ی خورشیدِ عمرم که روبه افول است ،
        میتازم ، بلم گونه و قایق وار
        سالها دراین جسمِ جامد بود ، روحِ بخارگونه ام
        کاش دریا شوم ، مایع وار
         
        خدا کند جیوه ی عمرم ، به خود زنگار نبیند ،
        تا تصاویرِ زیبای خواستِ خدایم را ،
        بتوانم به شفافی منعکس کنم
        به خواستِ خدا ، همین کار ازمن برمی آید ،
        آئینه وار
         
        تو خودت میدانی ، چقدردوستت دارم ای یار،
        دوست دارم ، تا ابد همچون شاپرک ،
        به دورِ نور و داغیِ عشقت بگردم ، دیوانه وار
         
        بهمن بیدقی 1401/7/26
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۱ آذر ۱۴۰۱ ۱۶:۱۰
        درود استاد عزیز
        مناجاتی بسیار زیبا و عارفانه بود خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۱ آذر ۱۴۰۱ ۱۸:۳۹
        با سلام و عرض ادب استاد بزرگوار
        سپاس بیکران
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        حسین احسانی فر(منتظر لنگرودی)
        سه شنبه ۱ آذر ۱۴۰۱ ۱۰:۱۰
        سلام و عرض ادب جناب بیدقی بزرگوار
        پر محتوا و با معرفت قلم زدید.

        مؤید باشید. خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۱ آذر ۱۴۰۱ ۱۱:۳۶
        با سلام و عرض ادب آقای احسانی فر بزرگوار
        سپاس بیکران
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        چهارشنبه ۲ آذر ۱۴۰۱ ۱۲:۴۴
        دیوانه
        بداهه ای تقدیم شما شاعرواستاد بزرگوار
        ساقی دلم گرفته، پرکن تویک پیاله
        شاید شراب باشد، درمان این دیوانه
        خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۲ آذر ۱۴۰۱ ۱۳:۴۸
        با سلام و عرض ادب استاد بزرگوار
        سپاس بیکران
        بداهه تان هم بسیار زیبا بود
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        زهره دهقانی ( شادی)
        جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱ ۲۲:۱۰
        سلام
        درودها استاد گرامی
        عاشقانه ای ناب سرودید⭐⭐⭐
        لذت فراوان بردیم💐💐💐
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱ ۲۳:۴۹
        با سلام و عرض ادب هنرمند بزرگوار
        سپاس بیکران ، از لطف و مهر بیکرانتان
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0