سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
|||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
بنده کوچکتر از آنم که بخواهم جواب سوالات را در محضر شما بدهم اما آنچه می دانم اینست
انسان دم از اشرف مخلوقات بودن نمیزند اما خلفتش طوری بنا شده است که از دید خالق او را اشرف تمام خلایقش قرار داده و از آنجایی که همه می دانیم ویژگی هایی در نهاد آدمی قرار گرفته که شایسته ی سجده ی ملک و جن و تمام مخلوقات شده است
و همان طور که مستحضر هستید وجود انسان و توانایی های انسان در قدر مطلق قرار نگرفته است و محدودیتی برای آن قائل نیست و خداوند از ما و وجودمان تجلی خودش را میخواهد و حال این بینهایت با توانایی بینهایت ،میتواند به سمت مثبت ها رفته و شبیه خالق شود و یا متاسفانه بر اساس همین خاصیت بینهایت بودن به سمت منفی ها رفته و بدترین بدترین ها شود و این حقارتی که میفرمایید در نبود شناخت خویشتن خویش و نسیان قالوا ،بلی پیش می آید
سوال ۲ و ۳ و ۴ را می توان اینگونه پاسخ داد که نجات بشریت از طریق امداد غیبی و دعا و قدرت های ماورایی و علم مطلق امکان پذیر نیست و تنها راه نجات آگاهی و بیداری انسان است ،همان طور که در طول تاریخ شاهد قیام ها و حوادثی بودیم که تنها و تنها جهت بیداری بوده و متاسفانه باز هم چشم ها و گوشهایمان را بسته و ....
و بقیه سوال ها هم با اشاره به شعر آیه های زمینی فروغ فرخ زاد میشود پاسخ داد که
آنگاه
خورشید سرد شد
و برکت از زمین ها رفت
سبزه ها به صحراها خشکیدند
و ماهیان به دریاها خشکیدند
و خاک مردگانش را
زان پس به خود نپذیرفت
شاید ولی چه خالی بی پایانی
خورشید مرده بود
و هیچکس نمیدانست
که نام آن کبوتر غمگین
کز قلبها گریخته ، ایمانست…
زیاده گویی مرا به بزرگواری خویش ببخشایید🌼🌼🌼