فکرت که میکنم، افسرده میشوم
من،غنچه ی گلی، پژمرده میشوم
باران که میزند ، گِریَم به حال خود
از سردی لبت، سر خورده میشوم
نیستی کنار من، ماندم میان راه!
از عمق فاجعه ، آزرده میشوم
بویت که میکنم ،بوی بهشتی ات
از دوزخ فراق ، من رانده میشوم
یک شب تو باشی و، فنجان قهوه ای
من مرده ام ولی، باز زنده میشوم
دل را به من بده ، محتاج یک دلم
من گریه ام ولی، یک خنده میشوم
کافر به دیگران، ایمان من تویی!
آری خدا تویی، من بنده می شوم
لبخند به من بزن! دریای دلنشین
از بند و میله ها، دل کنده میشوم
ابیات فدای تو، اشعار من تویی
خواهی اگر مرا، شرمنده میشوم
این نور صورتت ، خورشید من شده
من ظلمت شبم، رخشنده میشوم
بی نقص و کاملی، هجده عیارْ طلا
از لطفت ای صنم ، بخشنده میشوم
آری ،رها تویی، من صید موی تو !
ذبحم اگر کنی ، آسوده میشوم
آغوش بگیر مرا، ای چشمهٔ زلال
بی تو لجن شوم، آلوده میشوم
نقاش تورا اگر، مهربان کشیده است
ارباب اگر تویی، من برده میشوم
ای مهربانْ گلم، مرغزار ِسرخ من
کارون اگر تویی، زاینده میشوم
عیب های قافیه، یک یک فدایی ات
در وصفت ای عزیز، یک دنده میشوم
بهترینها با این سروده زیبا نصیبتان.. 🍁🍁