چهارشنبه ۲ فروردين
|
دفاتر شعر میلاد غریبی زاده
آخرین اشعار ناب میلاد غریبی زاده
|
عزیز من از من میپرسی اهل کجایم!؟اهل جایی که نور ماه پاشیده می شد بر روی درختان شاه بلوط،برکه و صدای قورباغه ها و درختان سرسبز جلبگ زده،جایی که همه چیز وحش بود و طبیعت ،از اسب و سگ و انسان همه با هم در یک مکان همه نگهبان،میزبان،مهمان،جایی که با غروب میخوابیدیم و با طلوع بر میخواستیم و خود طبیعت بودیم،اما کنون اسیر شهرهای آهنی و سیمانی گشته ایم با آجر و سنگ فرش های بی پایانش و صدای جیغ مترو ها در زیر زمین و پنجره های سرد و بی روح با منظره کوچکی از آسمان و دود کارخانه ها و ندیدن ستاره های فروزان،جایی که مادران مست و پدران خیانتکار زیاد شده اند جایی که طایفه ها و فامیل و آشنایان از هم جدا شده اند،جایی که قدرت از غیرت به مادیات تغییر جبهه داده و شرف از صداقت به سیاست،ما اهل وحش بودیم اما اینجا اکثرا وحشی هستند ما قسم به نان و نمک بودیم اینجا اکثر ارزش به آهن و پاره سنگی هستند ما بی آلایش و دشمن گرگ بودیم اینجا خود گرگ ها با آرایش و آلایش هستند.ما لاله آزاد در دشت و دمن بودیم اینجا همه گلخانه ای هستند
|
نقدها و نظرات
|
سلام استاد. بله کاملا حق با شماست | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود