سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 25 آبان 1403
    14 جمادى الأولى 1446
      Friday 15 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲۵ آبان

        دردهای یواشکی

        شعری از

        سمیه خاکپور (غزلبانو)

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۳۱ شهريور ۱۴۰۱ ۲۲:۱۴ شماره ثبت ۱۱۳۶۹۷
          بازدید : ۵۱۲   |    نظرات : ۱۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سمیه خاکپور (غزلبانو)
        آخرین اشعار ناب سمیه خاکپور (غزلبانو)

         
        نمی دانی 
        و نمی خاهم که بدانی 
        چه شبی را سحر کردم 
        دلم را چنگ زدم و قلب مچاله شده ام را مچاله تر کردم
         
        نمی دانی 
        و نمی خاهم که بدانی 
        لطفن به بازوانم نگاه نکن 
        ردِ ناخن های کشیده شده روی بازوانم با هیچ بوسه ای محو نخاهد شد ...
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        سید هادی محمدی
        شنبه ۲ مهر ۱۴۰۱ ۱۵:۳۲
        درود بر شما

        شعرتان به لحاظ مفهوم زیبا بود اما جسارتا

        کار اشتباهی که بسیاری از نویسندگان انجام می‌دهند
        و به اصطلاح نامش را فارسی کردن گذاشته اند
        همین کاری است که شما انجام داده اید

        🔷(حذف واو معدوله) 🔷
        واو معدوله عامل تفاوتی است که در کلماتی مانند خواب، خواهر، خواهش، خواستن، خوار و ... نیز استثناء ایجاد می‌کند و براساس معنی می‌توان املای صحیح آن را
        انتخاب کرد
        در لغتنامه دهخدا، خاستن به معنای برپا شدن و بلند شدن و خواستن به معنای خواهش کردن، آرزو داشتن، طلبیدن، اراده کردن و قصد داشتن است و یکی از ساده‌ترین راه‌های تمییز این دو کلمه از یکدیگر و صحیح‌نویسی آن، توجه به معنای آن است.

        🔶 برای روشن‌‌تر شدن موضوع، به ابیات زیر دقت کنید؛

        چو از خوان نخجیر برخاستند
        سبک باره مهتران خواستند

        شاهنامه، فردوسی


        روزه یکسو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست
        می ز خم‌خانه به جوش آمد می‌باید خواست

        دیوان، حافظ

        بر این اساس، در ترکیب‌هایی مانند برخاست و به پا خاست، که معنای خیزش وجود دارد، واو معدوله درج نمی‌شود و «خاست» درست است؛ اما هنگامی که معنای طلب کردن منظور باشد، «خواست» درست است.

        در خصوص لطفاً هم نوشتن لطفن دردی دوا نمیکند

        همچنین در فعل خواهد که به اشتباه خاهدنوشته اید
        وضع به همین منوال است و حذف واو معدوله جایز نیست




        خواهم که به عشق تو ز جان برخیزم

        وز بهر تو از هر دو جهان برخیزم

        خورشید تو خواهم که بیاران برسد

        چون ابر ز پیش تو از آن برخیزم

        مولوی


        خندانک بمانید به مهر و بسرایید



        سمیه خاکپور (غزلبانو)
        سمیه خاکپور (غزلبانو)
        شنبه ۲ مهر ۱۴۰۱ ۱۸:۳۴
        عرض ارادت متقابل
        بسیار سپاسگزارم

        بی شک تمام فرمایشات حضرتعالی صحیح بوده
        بارها به بنده تذکر داده شد
        تمام تلاشم را خاهم کرد


        ارادتمندم و سپاس
        ارسال پاسخ
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        شنبه ۲ مهر ۱۴۰۱ ۲۰:۵۴
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سید هادی محمدی
        سید هادی محمدی
        شنبه ۲ مهر ۱۴۰۱ ۲۲:۱۱
        خواهر عزیز و ادیب با سلام
        شاید آخرین کامنتم در صفحه ی مبارکتان باشد لذا جهت یادگاری کمی طولانی می نویسم

        ای کاش به جای مسخره ی زیر پوستی دوستان ،ادله ای برای نوع نوشتن خود به صورت علمی و نحوی ذکر می‌کردید تا شاید
        ماهم از پیروان مکتب نگارشی من در آوردی شما می‌شدیم
        اما متاسفانه جز مسخره کردن و هدر دادن وقتی که برای کامنت شما صرف شد عایدی دیگر نداشت.
        عناد خانمان براندازترین مریضی روح در وجود انسان است که خداوند متعال در قرآن کریم عنودان را به عذابی دردناک بشارت داده است

        يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّهِ تُتْلَىٰ عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِرًا كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْهَا ۖ فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ

        سوره جاثیه آیه 8

        آن که آیات خدا را که بر او تلاوت می‌شود شنیده و بر تکبر و طغیان اصرار می‌کند چنانکه گویی هیچ آیات را نشنیده است، چنین کسانی را به عذاب دردناک بشارت ده.

        البته بنده به ساحت حضرتتان جسارت نمیکنم شاید فقط در مقابل نوع نوشتار عناد داشته اید و در باقی امور خصوصا اوامر الهی مطیع هستید که قطعا با عنایت به استعداد شما
        این امر درست تر است و التماس دعا داریم

        و اما بعد از کبری قضیه میروم سراغ صغری

        خواهر ادیب، گرامی، محترم و عزیز جواب کامنتی که از روی دلسوزی برای شما نوشته شده حتی اگر بر خلاف میل شما بود
        مسخره کردن و خط بطلان کشیدن بر آن نیست
        حتی اگر جواب علمی برای نوشتار خود نداشتید در کمال احترام عنوان می‌کردید من سخن شما را قبول ندارم این گواراتر بود از جوابی که شما دادید

        از وقتی که از حضرتعالی گرفتم پوزش میخواهم برایتان آرزوی بهترین ها را دارم.

        خدا را چه دیدید شاید مکتب شما هم گُل کرد و سبک شما را
        به اسم سبک خاهی در تاریخ ذکر کردند

        ایام عزت مستدام


        خندانک
        رویا ادیب (نازبانو)
        شنبه ۲ مهر ۱۴۰۱ ۱۴:۳۸
        بسیار زیباست دوست من خندانک خندانک خندانک
        سمیه خاکپور (غزلبانو)
        سمیه خاکپور (غزلبانو)
        شنبه ۲ مهر ۱۴۰۱ ۱۸:۳۳
        ارادت رویا جانم
        سپاس از لطف همیشگی شما
        ارسال پاسخ
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        شنبه ۲ مهر ۱۴۰۱ ۲۰:۵۳
        درود خانم خاکپور گرامی خندانک
        شعر قشنگی بود خندانک
        و جالب البته:
        میگه نمی خواهم بدانی چه شبی را سحر کردم، بعد هی توضیح میده خندانک
        لطفاً به بازوانم نگاه نکن
        با هیچ بوسه ای محو نخواهد شد

        ظاهر کلام، راندن است و باطن کلام، خواندن!

        شعر هنرمندانه و ظریفی بود
        خندانک خندانک خندانک

        غلط املایی هاتم درست کن دختر!😠

        😅اینجوری گفتم که دیگه توی ذهنتون بمونه خندانک

        شاد باشید خندانک
        رویا ادیب (نازبانو)
        رویا ادیب (نازبانو)
        شنبه ۲ مهر ۱۴۰۱ ۲۱:۰۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سمیه خاکپور (غزلبانو)
        سمیه خاکپور (غزلبانو)
        شنبه ۲ مهر ۱۴۰۱ ۲۱:۱۱
        ارادتمندم
        بزرگوارید
        سپاس بی نهایت
        چشم سعی می کنم

        تندرست باشید دوست
        ارسال پاسخ
        محمد گلی ایوری
        شنبه ۲ مهر ۱۴۰۱ ۲۱:۰۸
        درود بر شما بانو خاکپور گرامی خندانک
        سروده ای زیبا و مفهومی را قلم زده اید
        خندانک
        ولی جسارتاً نظرات جناب محمدی و جناب زارع نیز قابل توجه است

        موفق باشید
        خندانک خندانک
        رویا ادیب (نازبانو)
        رویا ادیب (نازبانو)
        شنبه ۲ مهر ۱۴۰۱ ۲۱:۰۹
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سمیه خاکپور (غزلبانو)
        سمیه خاکپور (غزلبانو)
        شنبه ۲ مهر ۱۴۰۱ ۲۱:۱۳
        عرض ادب و احترام
        از شما سپاسگزارم
        اونقدر این سبک نوشتن غالب شده در من که گاهن در مکاتبات اداری به اشتباه اینطور می نویسم و خوشبختانه متوجه میشم و تصحیح می کنم ولی مجددن چشم
        انجام وظیفه خاهد شد

        تندرست باشید
        ارسال پاسخ
        سمیه خاکپور (غزلبانو)
        شنبه ۲ مهر ۱۴۰۱ ۲۲:۱۸
        عرض ادب و احترام جناب آقای محمدی
        فقط پاراگراف اول کامنت حضرتعالی رو خوندم
        و به یک نکته بسنده می کنم و ترک سایت
        تنها چیزی که در ذات بنده وجود ندارد تمسخر و بی احترامی است
        تحت هیچ شرایطی نیاز به اثبات خودم ندارم

        ذیل تنظیمات شعر ، گزینه ی عدم نقد رو درج کردم

        به این دلیل که به خاطر مشغله ی کاری امکان ریپلای همیشگی برایم مقدور نیست و همین عدم ریپلای رو نشانه ی عدم احترام میدونم

        گاهن نیازه که آدم خونده شه، شنیده شه ، دیده شه و …
        و تنها دلیل حضورم در اینجا میتونه یکی از موارد ذکر شده باشه

        کاش
        کاش
        کاش
        همون اندازه که به خودمون اجازه ی قضاوت میدیم، خیلی خیلی خیلی ناچیزتر از اون هم این اجازه رو از خودمون بگیرم

        مانا باشید و مستدام دوست
        سید هادی محمدی
        سید هادی محمدی
        شنبه ۲ مهر ۱۴۰۱ ۲۲:۳۲
        سلامی دوباره

        اولا تمام کامنت رو بخونید که اشتباهی رخ ندهد خدای ناکرده

        در ثانی بستن تیک نقد دلیل بر نظر ندادن نیست من هم شما را نقد نکردم فقط نظرات شما گه باز بود نظرم را نوشتم

        خواهش میکنم جوابی که برای بنده و جناب ایوری عزیز نوشته اید را مرور کنید بعدا قضاوت فرمایید

        خدای نکرده من و هیچ کس نه با شما دشمنی داریم و نه خصومت
        در شعر اولتان کامنتی که لایق استعداد شما بود نوشتم و می‌دانم شاعری با استعداد هستید
        در این شعر نظری دادیم ولی حضرتعالی جور دیگر جواب دادید که در شان یک ادیب نیست
        موفق باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        سید هادی محمدی
        سید هادی محمدی
        شنبه ۲ مهر ۱۴۰۱ ۲۲:۵۷
        و در نهایت اینکه شما خواهر خوب مایید

        و ناراحتی شما من رو به شخصه ناراحت میکنه

        امیدوارم به قله های رفیع شعر و شاعری برسین و ما هم ایستاده تشویق تان کنیم

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سید هادی محمدی
        سید هادی محمدی
        يکشنبه ۳ مهر ۱۴۰۱ ۰۰:۴۰
        سرکار خانم ادیب چرا باید نامهربانی کنیم

        نه ایشان را میشناسم و نه دشمنی دارم باهاشون

        شعر اولی که ارسال کردند خیلی هم تعریفشان را کردیم

        شما لحشان را می‌شناسید اما من از روی تک تک کلمات ایشان

        جواب خودم را می گیرم

        وقتی برایشان آن همه دلیل آورده ایم که
        خاهم درست نیست
        اصلن درست درست نیست و غیره

        ایشان در جواب من و جناب ایوری چه نوشته اند؟

        باز نوشته اند خاهم،باز نوشته اند مجددن

        این یعنی اینکه حرف شما کشک
        من کار خودم را انجام میدهم
        ای کاش این را صریحاً میفرمودند

        نه در لفافه و بازی با کلمات

        سرکار خانم ادیب طی این چند سالی که شاعرم
        فرق کنایه با کلام عادی را می‌شناسم
        ایشان ای کاش کامنت مرا و نظرم را حذف می‌کردند
        اما اینگونه جواب نمی‌دادند

        ما در این سایت کوچک همه ی عزیزان هستیم
        و از مدیر مدبر سایت درس صبوری آموخته ایم

        در ضمن نه ایشان کودک هستند و نه اینجا کودکستان
        خدای نکرده توهینی نشده
        نظری دادیم و جوابی نوشتند و ماهم جوابی
        چرا موضوع را وارد حواشی میکنید
        دوست دارید در برابر هر چیزی به به و چه چه بکنیم
        والا این کار زیانش بیشتر است از نقد سازنده

        خودتان را در نظر بگیرید
        در سایه ی تلخی نقد ها در مدت کوتاهی تبدیل به شاعر
        فوق العاده ای شده اید که دیگر شعر هایتان واقعا شعر است
        و به آنها افتخار باید کرد
        همیشه ماساژ پرستار در بیمارستان جان مریض را نجات
        نمی‌دهد گاهی تیغ جراحی نجات بخش است

        من دوست شما را با استعداد و شاعری فوق العاده می دانم

        اما شما را با جواب های ایشان برای من و جناب ایوری
        و وجدان تان تنها میگذارم
        به هر نتیجه رسیدید من هم قبول دارم خندانک
        سارا (س.سکوت)
        سه شنبه ۵ مهر ۱۴۰۱ ۱۴:۴۷
        زیبا بود بانو جان
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهدی سلیمانیان
        شنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۱ ۱۲:۴۸
        سلام و درود زیبا بود خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2