امان از روز بارانی

هواخواه توام جانا و می‌دانم که می‌دانی

که هم نادیده می‌بینی و هم ننوشته می‌خوانی

ملامتگو چه دریابد میان عاشق و معشوق

نبیند چشم نابینا خصوص اسرار پنهانی

بیفشان زلف و صوفی را به پابازی و رقص آور

که از هر رقعه دلقش هزاران بت بیفشانی

گشاد کار مشتاقان در آن ابروی دلبند است

خدا را یک نفس بنشین گره بگشا ز پیشانی

ملک در سجده آدم زمین بوس تو نیت کرد

که در حسن تو لطفی دید بیش از حد انسانی

چراغ افروز چشم ما نسیم زلف جانان است

مباد این جمع را یا رب غم از باد پریشانی

دریغا عیش شبگیری که در خواب سحر بگذشت

ندانی قدر وقت ای دل مگر وقتی که درمانی

ملول از همرهان بودن طریق کاردانی نیست

بکش دشواری منزل به یاد عهد آسانی

خیال چنبر زلفش فریبت می‌دهد حافظ

نگر تا حلقه اقبال ناممکن نجنبانی

حضرت حافظ


با سلام و درود بانو

انتظار از شما این است اگر اثری را از شاعری عینا در شعرتان آورده اید حداقل در پی نوشت اشاره فرمایید


بمانید به مهر و بسرایید

درود بانو
سایه نویسی بسیار زیبا و دلنشین
از غزل حضرت حافظ
موفق باشید

درود بر شما زیبا سرودید

درود بر ناز بانوی نازنین
چه غزل زیبایی خواندم
آفرین بر قلمت

بمانید به عشق ومهر

سلام و عرض ادب خدمتتان
غزل زیبایی سرودید.
پیوستگی محتوایی خوبی هم دارد.
نکته ای سید هادی عزیز فرمودند، کاملاً درست است.گرچه از " استفاده کردید اما کفایت نمی کند.

قلمتون پرتحسین🌸👌


درود

درود بر شما
زیباست

درود بر شما نازبانوی گرانقدر

درود برشما سرکار خانم ادیب
قلمتان سبز