یار بی وفا

درود بر استاد استکی
حضورتان گرامی

درود بر جناب محمدی
میفرماید
ستم از این بیت و غزل ای شه و سلطان ازل
مفتعلن مفتعلن مفتعلن کشت مرا
قافیه و مغلطه را گو همه سیلاب ببر
پوست بود پوست بود درخور مغز شعرا

حضورتان گرامی

درود بر شما
حضورتان گرامی

سلام و درود بر جناب احسانی فر
حضورتان گرامی

درود بر جناب فتحی
حضورتان گرامی

درود بر شما
حضورتان گرامی

درود بر استاد عزیز
قدم رنجه سرافراز فرمودید
حضورتان گرامی

درود برشما
قدم رنجه فرمودید
حضورتان گرامی

درود بر شما
حضورتان گرامی

درود بر شما
منظور در این بیت این است که پا روی حق
گذاشتن که برای شخص منفعتی را بدنبال دارد
منظور از شفا همان منفعت است حتی در حد رهایی از بیماری
حق را از بین بردن ارزش زندگی را از شخص می‌گیرد
در جایی که حقی از بین رفته زندگی بی ارزش شده
حضرت علی فرمودند: «اگر از پای یک زن یهودی خلخال به ظلم و جنایت دربیاورند، انسان خوب است تا از این غصه بمیرد مفهوم کل این دوبیتی همین است.
حضورتان گرامی موفق باشید

سپاس بزرگوار🌹🌹🌹🌹