سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        شطرنج عشق

        شعری از

        احسان صالحی ریحانی

        از دفتر تو نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۱ ۱۰:۱۷ شماره ثبت ۱۱۲۲۵۵
          بازدید : ۱۳۵   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر احسان صالحی ریحانی

        با خیال تو می گیرم چون پرنده حس پرواز
        تو خودت شاه عشقی اما من اینجا یه سرباز
        توی این بازی چرا من شوم با رخ تو درگیر
        آخر بازی میدونم که شوم مات و زمین گیر
        شروع می کنی به بازی بازم با گوشه کنایه
        حرکت اول عزیزم کجا به مهره سیاهه؟
        بعد مدتها می بینم که دستت رو مهره فیله
        بزن ضربه رو تو این بار حداقل بی شیله پیله
        من میگم حالا عزیزم نوبت حرکت اسبه
        وسط بازی میدونی یه دونه بوسه میچسبه؟
        تا شنیدی من چی میگم سریع دست به مهره میشی
        میگی فعلا بده بینم تو به من یه دونه کیشی
        توی این بازی عشقت که همیشه کیشه کیشم
        تو بگو که چی بیارم واسه ی این رفع کیشم
        تو میگی این بار میگیرم مهره خوبه وزیرت
        کار میکنم که هرگز نیفته به من مسیرت
        من میگم آخه عزیزم تو بکن به من یه رحمی
        تو میگی کجای قلبم بزارم واسه تو سهمی
        نه سواری و نه اسبی نه حتی یه وزیری
        تو خودت بهم میگفتی توی عشق من اسیری
        حالا من تنهای تنها وسط صفحه ی شطرنج
        همه ی نصیبم از عشق شده کوله باری از رنج
        بازم مثل همیشه تو بودی شدی برنده
        دل وامونده ام اما هنوز از عشقت نکنده
        آخر شطرنج عشقت این منم که ماته ماتم
        دلتو از من گرفتی اما من هنوز فداتم.
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ ۱۴:۳۲
        درود بزرگوار
        عاشقانه ای گلایه آمیز و زیبا بود خندانک
        سارا (س.سکوت)
        پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ ۱۱:۰۴
        درود بر شما بزرگوار
        نبض قلمتان سبز
        موید باشید وتندرست خندانک
        فاطمه بهرامی
        جمعه ۱۴ مرداد ۱۴۰۱ ۰۹:۰۹
        درود بر شما قلمتان نویسا
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3