تقدیم چشمانت

متشکرم

سلام و درود فراوان خدمت استادم جناب عزیزیان
بله متاسفانه مورد اول از سر بی دقتی ست پیشتر مثنوی (البته با همان وضعیت نابسامان ) و به گمانم حتی چهار پاره را ( ایضا" ) در قسمت مربوطه ، غزل انتخاب کرده بودم که اصلاح شد واین مورد رو هم اصلاح خواهم کرد
د ر مورد سایر موارد بسیار ممنونم چون همیشه ناب و آموزنده
هستند
در مورد آخر
- متاسفانه منظورتان از "حروف رَوی ِ قافیه " رد" هستند را متوجه نشدم
اگر است ( ست ) ردیف و "ردن " قافیه الحاقی باشد که با "ست "مجموعا
ردیف باشند و اگر درست بخاطر بیاورم در کلاسی که شرکت کردم استادمان فرمودند فقط در یک مورد مجاز است قافیه الحاقی را با ردیف در نظرنگیریم ( چنانکه تکرار کلمه یکسان برای قافیه یکبار مجازاست مثل "بردن ست ") در اینصورت اگر در این یک مورد ردیف تنها " ست " باشد (و نه " ردن ست ") آنوقت گفتن و بردن و ... باز هم ، هم قافیه نیستند ؟ ( لطفا در این مورد مطلبی رو که در مورد نون مصدر ساز فرمودین موقتا" لحاظ نکنید که بدانم فارغ از آن باز هم ایراد دارد یا با توضیحی که عرض کردم درست است - که اگر نباشد ایراداز حافظه بنده هست و نه آموزش استاد)
- و در مورد نون مصدر ساز با توجه به اشعار زیادی که دارای قافیه با چنین وضعیتی هستند این مورد را با مورد قبلی اینگونه میتوانم حدس بزنم
که شاید حروف رَوی ِ همان باشد که بنده با عنوان قافیه الحاقی شنیدم (یا با توجه به قافیه در نظر گرفتن "رد " توسط شما حروف غیر الحاقی از کلمه ایست که آن کلمه دارای قافیه الحاقی ست ) که
در اینصورت حدس میزنم فرمایش شما به عبارتی این هست که نون مصدر ساز جزو قافیه الحاقی محسوب نمیشود ولی در این صورت
اولا همه ابیات چنین هستند و باید مشکل حل شود (است ردیف و اگر ...َن قافیه باشد مشکل حل میشود یا شاید اگر یکی از بیتها این نون مصدر ساز را نداشت این مشکل بوجود میآمد - مثلا" " بر گردن ست )
ببخشید سعی کردم با حدس زدن پاسخ هم زحمت شما را زیاد نکنم هم مطلب بهتر در ذهنم بماند ولی دوباره که خواندم دیدم با این فرض هم
دچار ابهام هستم
متشکر از لطف و محبت شما

درود مجدد خدمت جناب عزیزیان
هر چه سعی میکنم کمتر مزاحمت ایجاد کنم
نتیجه عکس میگیرم نمیدانم چرا گاهی پاسخ ها جابجا ارسال میشود بعضی گزینه حذف دارند برخی نه به هر حال بابت این عدم ترتیب پیامها شرمنده

درود مجدد جناب فخرایی
حروف رَوی ، حروف یکسان در قافیه هستند که در واقع مخرج مشترک کلمات استفاده شده در قافیه ان.
مثلا
باز، ساز ،ناز، آواز
اینها با هم ، هم قافیه اند
حروف روی در این کلمات " از" یعنی الف و ز  می‌باشد.
حالا اگر این قافیه ها بدین شکل بکار روند چه؟
بازم، سازم، نازم،آوازم؟
آیا حروف روی میشود " ازم" ؟؟
خیر
حروف روی همان " ا ز" است و " میم" اینجا الحاقی محسوب میشود.
در مورد مصدرها حرف " نون" الحاقی حساب میشود و جزو حروف روی قافیه شمرده نمیشود
با این حساب مثلا
گفتن با شمردن هم قافیه نیست چون وقتی نون ِ مصدرساز را برمیداریم باقیمانده میشود
گفت و شمرد
که این دو نمیتوانند با یکدیگر هم قافیه باشند
هم قافیه‌ی گفتن میشود " خفتن، سفتن،شنفتن، نهفتن و و و
هم قافیه با شمردن میشود" مردن، خوردن،بردن،افسردن و و و

در شعر شما قافیه ها به ترتیب
بردن،خوردن، افسردن،مردن، بردن و گفتن  ،می‌باشد
و ردیف هم است، که مخفف بکار رفته

وقتی نون الحاقی مصدر ساز را برداریم از قافیه ها میماند

برد، خورد،افسرد،مرد،برد، گفت
حالا متوجه میشویم که گفت با قبلی ها هم قافیه نیست
چون حروف مشترک قافیه در واقع "  رد " است.
امیدوارم توانسته باشم منظورم را انتقال دهم.
موفق باشید🙏🌺

درود بر شما استاد
سپاسگزارم
بزرگواری جناب عزیزیان همواره شامل حال بنده بوده وازاین بابت همواره مدیون ایشون خواهم بود

سپاس از توجه شما
بزرگوارید

متشکرم از لطف شما متاسفانه نوع شعر سهوا" اشتباه دکر شده
چون انتخابی ست فراموش میکنم و پیش فرض غزل هست

لطف شما سبب دلگرمی بنده ست
ممنونم

بزرگوارید عنوان شاعر را از سر لطف میفرمایید
دانش آموزم

متشکرم استاد
نظر لطف شما مشوق بنده خواهد بود
پایدار باشید و سربلند

بی نهایت از لطف شما سپاسگزارم

سپاس فراوان
از لطف شما سپاسگزارم

متشکرم
زیبایی از نگاه شماست
بزرگوارید