سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 21 اسفند 1403
    12 رمضان 1446
      Tuesday 11 Mar 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

        سه شنبه ۲۱ اسفند

        بوقتِ گلابگیری

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۰۵:۵۱ شماره ثبت ۱۱۰۲۷۴
          بازدید : ۲۵۷   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        بوقتِ گلابگیری
         
        درمیان آن باغ قشنگ
        دو مرد ، با افکاری مشنگ
        در نزاع بودند با هم
        اما روی آن شاخه ی درخت ،
        دو بلبل ، نغمه خوانِ هم
        بی خجالت ز اَغیار
        هم را می بوسیدند
         
        مورچه های سربراهِ خوب
        جمع ‌شده بودند ز بهر یاریِ هم
        تا که بازهم ،
        مثلِ همیشه کاری بکنند
        جالبست که آنها هیچوقت ،
        از کار سیر نمیشوند
        از دو سمت که می آمدند
        تبادلِ اطلاعاتی میکردند باهم
        طوری که انگار،
        هم را درحینِ کارهم ،
        می بوسیدند
         
        داستانِ دوستِ قدیمیِ شان و،
        نصیحتش به مورچگان و،
        سلیمان و خنده اش ،
        هنوز درخاطرشان بود
        مورچه ها جاخالی میدادند ،
        تا به زیرِ پای آدمیزادِ سبکسر ، لِه  نشوند
        مورچگان باید شکار خود هرچه زودتر،
         به تهویه مطبوعِ لانه ی خود میرساندند
        وگرنه همه می ‌پوسیدند
         
        وقت ، وقتِ گلاب گیری بود
        گلهای محمدی ،
        با تأسی به رسولِ مهربانی ها ،
        به دنیا لبخند می زدند و می خندیدند
        آنها درفکرِ گلاب شدن بودند
        غمشان نبود که درآن نِیچه ها
        تا لحظه ای بعد ،
        همه درجهنمی از قُل قُل ، می جوشیدند
         
        روی تختی چوبی
        که ز بهر یک هواخوریِ خوب ،
        به کنارِ باغ گذاشته شده بود
        پسر و دختر آن دو مرد
        که شرّ،
        از گورِ جوانی شان بلند بود
        گاهی با نگاه کردن به هم و،
        گاهی با نگاه کردن به دعوایی ،
        اَبلهانه و بی ثمر،
        آرام بودند
        باهم می خندیدند
        زل زده بودند به چشمانِ خمارِ هم
        غرق به دریای نگاهِ هم ،
        چایِ قند پهلو می نوشیدند
         
        بهمن بیدقی 1400/8/1
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۸:۱۱
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و جالب بود
        دستمریزاد خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۹:۳۵
        با سلام و عرض ادب استاد گرانقدر
        بزرگوارید
        ممنونم از لطفتون
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        تکتم حسین زاده
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۲۳
        درود استاد گرامی
        زیبا بود🌹🌹
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۱۴:۱۹
        با سلام و عرض ادب هنرمند گرانقدر
        بزرگوارید
        ممنونم از لطفتون
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۰۴
        درود آقای بیدقی عزیز خندانک
        تصاویر دل انگیزی داشت خندانک خندانک خندانک
        عشق راه خودش را می رود فارغ از دعوای عقل خندانک

        تندرست و شاد باشید خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۵۱
        با سلام و عرض ادب آقای زارع گرانقدر
        بزرگوارید
        ممنونم از لطفتون
        لحظه لحظه هایتان پُر از سلامتی و شادی و مؤفقیت
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۲۱:۴۱
        بداهه تقدیم شعر قشنگ شما
        استادشعرشما
        طعم شراب ناب است
        صدای قشنگ
        پرنده و‌ شرشر آب است
        بوی گل و عطر گلاب است
        در شب نور مهتاب است
        مانند هزاران کتاب است
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۴۱
        با سلام و عرض ادب استاد گرانقدر
        بزرگوارید
        ممنونم از لطف شما و بداهه ی زیبایتان
        لحظه لحظه هایتان پُر از سلامتی و شادی و مؤفقیت
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۱ ۰۰:۵۴
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۱ ۰۶:۱۰
        با سلام و عرض ادب هنرمند گرانقدر
        بزرگوارید
        ممنونم از لطف شما
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        چهارشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۷:۱۱
        درود برشما استاد بیدقی عزیز

        بسیار عالی و جالب بود


        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۸:۱۳
        با سلام و عرض ادب آقای فتحی گرانقدر
        بزرگوارید
        ممنونم از لطفتون
        لحظه لحظه هایتان پُر از سلامتی و شادی و مؤفقیت
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2