مهمان
آمد شهی در نینوا در دشت اندوه و بلا
مهمان عزیز مرتضی بر کوفیان بی وفا
بانگ جرس تا آسمان آمد حسین با یاوران
محمل بدار ای ساربان دیگر مکن شور و نوا
آه ای زمین کربلا بنگر به آل مصطفی
قدری مدارا کن فلک آخر مکن جور و جفا
زینب پریشان آمده با رنج دوران آمده
چرخ اینچنین عصیان مکن بر دختر شیر خدا
بنگر سکینه آمده ماه مدینه آمده
کردی ستم آخر روا بر دختران رحمی نما
عباس حیدر آمده شهزاده اکبر آمده
بنگر که اصغر آمده در وعده گاه کربلا
اناالیه راجعون گفتا حسین در دشت خون
بوی شهادت میرسد ای یاوران در این سرا
زینب بگفتا سرورم ای سایه ی روی سرم
برگو شود در کربلا راءست ز تن آیا جدا؟
زینب بیا ای خواهرم ای خواهر غم پرورم
بینم که بهر کشته ها اینجا فلک گیرد عزا
با من بگو ای زینبم بی تابی ای خواهر چرا
ای زینب محزون بیا صبری نما زین ماجرا
بر نیزه نور مشرقین قرآن بخوان ای نور عین
زهرا بیا با شور و شین گردد حسین گلگون قبا
ای آسمان خون گریه کن ای سینه هر دم ناله کن
ای میزبان بی وفا آمد غریبی آشنا
...
یا حسین شهید(ع)
...
مهدی بدری(دلسوز)
آیینی بسیار زیبا و با شکوه بود
دستمریزاد