يکشنبه ۴ آذر
باران شعری از سارا خراباتی
از دفتر غزلیات نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۱:۳۳ شماره ثبت ۱۰۹۵۶۶
بازدید : ۲۵۵ | نظرات : ۲۰
|
آخرین اشعار ناب سارا خراباتی
|
دیدند چشم خیس را هر بار دورادور
لبخندهای ممتد دنیای ویرانی
مستلزم اینم شبی یک شعر بنویسم
وقتی تمام ماجرایم را نمیدانی
.
از خندهی تلخ غزل پیداست خواهد مُرد
کاغذ بدون دستهای کوچک سارا
گم میشود در لابهلای خندههایی سرخ
حتی انار توی دست او به آسانی
.
هر پنجره با من نشسته روبروی تو
پاییز حتما ایدهی احساس دلتنگی است
اشک است تنها راه حل بغض سرسختم
در پیچ و تاب پرده و احوال طوفانی
.
طرحی کشیدم از دل دیوانهی خود تا
پیدا کنم در جادهی خود ردّ پایت را
رنجت مسیر عشق را در من نشان دادهست
روشن شده در آن نقاطی از پریشانی
.
در انتخاب واژههای سرد محتاطم
وقتی که کولاک است در اطراف مضمونم
حالا که قصد خواندن شعر مرا داری
با خود بیاور شال گرم و چتر و بارانی
.
# سارا خراباتی
|
نقدها و نظرات
|
تشکر فراوان گوارای وجود 🌷🦋 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و دلنشین بود
سرشار از احساس