سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 6 آذر 1403
    25 جمادى الأولى 1446
      Tuesday 26 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        سه شنبه ۶ آذر

        دانایی ونیکویی وزیبایی

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۳ فروردين ۱۴۰۱ ۲۱:۴۸ شماره ثبت ۱۰۸۶۳۷
          بازدید : ۱۳۰   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        دانایی ونیکویی وزیبایی
         
        ضیافتی بود ،
        با حضورِ دانایی و نیکویی و زیبایی
        دانایی ،
        کهنسالِ جمع بود
        پُر از تجربه و به دور از خامی
        نیکویی ،
        پسری زیبا بود
        یکریز مزه مزه میکرد ز شرابِ نابی
        به دستش بود ازعشق خدا ، جامی
        زیبایی ،
        دختری نیکو بود
        یه دخترِ عامی
        او انگار از رب النوع های اساطیری ،
        گرفته بود زیبایی اش را ، وامی
         
        نیکویی برداشت بسوی زیبایی ، گامی
        آندو از وجودِ همدیگر، حس میکردند ،
        که حتی به خیال ، لولیده اند به کامی
        آسمان با آن عظمت ،
        برایشان یه تفرج گاه بود
        برایشان بود ، بامی
         
        دانایی برای این دو جوان ،
        نبود ، بجز یه حامی
        دراینهمه زیباییِ همچون فرشته
        دراینهمه نیکوییِ همچون غِلمان
        صداقت و نرمی میلولید آنجا و،
        نبود درآن محفل دامی
        دنیا میدید درآنها آنهمه آرامششان را و،
        روح های رامی
        رام درمقابلِ دادارِ مهربان و زیبا
        بعد از مدتی ، نه چندان زود و دیر
        آن سه نشستند ، به دُورِ میزِ شامی
         
        لبخند ، همیشه صاحبخانه بود به لبهاشان
        انگار لبخند ، به میانِ رفتار آن سه داشت ،
        اختیارِ تامّی
         
        دربهشتِ آن حضور، لازم به گفتار نبود
        لبخند و تفاهم ، برملا میکرد همه چیز را ،
        لام تا کامی
         
        و خداوند همیشه ،
        بهر آنها که او را ،
        بحری از سَروری انتخاب نموده بودند
        بود ، بهترین حامی
         
        با حضور آن سه ،
        درخانه ی هر آدمیزاد ،
        " آدمی " مبدل میشد به آدمی ، نامی
        مبدل میشد به آدمی ، رسته از خامی
        مست میشد به حضورشان ،
        چون حضورِ شرابِ چهل ساله ای ،
        به کامواره ی جامی
        با حضورِ پُر برکتِ آن سه ،
        آدمِ خوشبخت ،
        دگر به ورای ماوراها ،
        پای مینهاد و، میزد گامی
        دگر او می چشید ،
        لذائذ و کامهای بهشت را
        " آنهم چه کامی "
        کامی آنچنان لذیذ که انگار،
        کامنوشی همچون او،
        زاده نشده از مامی
         
        بهمن بیدقی 1401/1/3
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        پنجشنبه ۴ فروردين ۱۴۰۱ ۲۱:۴۲
        درودها .
        جالب بود .
        و موفق باشید .
        خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        جمعه ۵ فروردين ۱۴۰۱ ۰۰:۵۰
        با سلام و عرض ارادت آقای خوشرو بزرگوار
        سپاسگزارم
        مؤید باشید
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۵ فروردين ۱۴۰۱ ۰۹:۲۷
        درود استاد عزیز
        امید بخش و زیبا بود خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        جمعه ۵ فروردين ۱۴۰۱ ۱۰:۱۵
        با سلام و عرض احترام استاد ارجمند
        بزرگوارید
        سپاسگزارم
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        پنجشنبه ۴ فروردين ۱۴۰۱ ۱۶:۵۳
        سلام ودرود براستاد گرانقدر جناب بیدقی عزیز و
        بزرگوار

        بسیار عالی و
        جالب بود خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        پنجشنبه ۴ فروردين ۱۴۰۱ ۱۶:۵۷
        با سلام و عرض ارادت آقای فتحی بزرگوار
        بینهایت سپاس از الطاف دریایی تان
        انشاءالله همیشه شاد باشید و سلامت
        ارسال پاسخ
        تکتم حسین زاده
        جمعه ۵ فروردين ۱۴۰۱ ۰۱:۲۵
        درود بر شما
        زیبا بود 🌹
        پاینده باشید
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        جمعه ۵ فروردين ۱۴۰۱ ۰۶:۴۴
        با سلام و عرض احترام هنرمند ارجمند
        بزرگوارید
        سپاسگزارم
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        محمد حسین عاجلو
        جمعه ۵ فروردين ۱۴۰۱ ۱۸:۳۸
        هزاران درود
        بسیار زیبا بود خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        جمعه ۵ فروردين ۱۴۰۱ ۱۹:۱۵
        با سلام و عرض احترام بزرگوار
        سپاسگزارم از مهر و لطف شما
        شاد باشید و سلامت
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۶ فروردين ۱۴۰۱ ۱۳:۵۳
        بداهه ای تقدیم شعر زیبای شما
        سرودهای شمااستاد بزرگوار
        پیام صبحگاهی است
        در قلب بایگانی است
        شور شوق جانی است
        در دنیا جاودانگی است
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۶ فروردين ۱۴۰۱ ۱۵:۵۳
        با سلام و عرض احترام استاد ارجمند
        بزرگوارید
        سپاسگزارم
        سلامت باشید
        و تشکر میکنم از بداهه ی زیبایتان
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1