اکسیژن

سلام بزرگوار عزیز در آستانه فرا رسیدن عید نوروز باستانی و آغاز سال نو، تبریک و تهنیت صمیمانه خود را به شما و خانواده محترم تان تقدیم داشته و در پرتو الطاف بیکران خداوندی، سلامتی و بهروزی، طراوت و شادکامی، عزت و کامیابی را برایتان آرزومندم.
خادم شما(ملحق)

درود بر جناب سعادت نژاد گرامی
سپیدتان را خواندم و لذت بردم
نقد و بررسی اش هم که با دوستان سپید سراست
موفق باشید 🌺🌺👏

درود ،سر بلند باشید و سر افراز.
ببخشید که کم نوشتم جناب سعادت نژاد عزیز .
فقط عرض ادبی بود .

و سال خوشی آرزو مندم.

درود شاعر عزیز
سال نو مبارک
یَا مُقَلِّـبَ الْقُلُـوبِ وَ الْأَبْـصَارِ‌
ای تغییر دهنده دل‌ها و دیده‏‌ها

یَا مُـدَبِّـرَ اللَّیْـلِ وَ النَّـهَارِ
‌ای مدبر شب و روز

یَا مُحَــوِّلَ الْحَـوْلِ وَ الْأَحْـوَالِ‌
ای گرداننده سال و حالت‌ها

حَـوِّلْ حَالَنَــا إِلَی أَحْسَـنِ الْحَـالِ
بگردان حال ما را به نیکوترین حال

درود بر رضای عزیز

نوشته ات زیبا بود و عالی

اما سپید نبود چون حشوهای زیادی دارد
به زعم من کلاسیک های موزون تو بیشتر خوبند
اما ادامه بده راهت ان شاء الله به سر منزل مقصود برسی

سال نو هم بر شما مبارک


🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀

فوق العاده بود رضای گرامی،واقعا عالی بود،لذت بردم و شدیدا تحت تأثیر قرار گرفتم، مرحبا بر قلم و افکار تابناکت

بداهه ای تقدیم شعر زیبای شما
شاعر بزرگوار
سپید هایت دل مرا
بالای بالا می برد
دل را با لذتی
تامرز شیدا می برد

سلام و درود رضا جان سعادت نژاد
پیشاپیش عیدت مبارک
خیلی خوشحال شدم سپید نوشتی و به این سبک علاقه مندی
پتانسیل بالایی داری و برای بهتر شدن نیازمند خواندن، تمرین، و تکرار هستی. سپید اصلا آسان نیست ولی اگر گرفتارش بشوی مثل مرفین عمل میکنه دنیای فوق العاده خاصی داره. بزودی چند خطی برات مینویسم

درود بر جناب سعادت عزیز 🌹
اوایل شعر خوندنم نسبت به سپید خیلی گارد داشتم
اما اخیرا فهمیدم دنیای عجیبی داره این سبک
میتونه ساعت ها آدمو به فکر کردن وادار کنه
حتی دست شاعر برای خلق شعری با مفهوم عمیق اینجا خیلی بازتره
این سپیدو خیلی دوست داشتم و جدا لذت بردم
شاد باشی و سلامت

سلام مهربان بانو
ممنونم که خوندی و خوشحالم که لذت بردی و خیلی باعث افتخاره که همیشه زیر اشعارم حضور داری
این جمله ای که گفتی : \"اوایل شعر خوندنم نسبت به سپید خیلی گارد داشتم\"
باید درموردش خیلی خیلی بحث کرد ....خیلی از کسانی که ابتدا شعر گفتن رو شروع میکنن متاسفانه همین نظر رو دارن....ولی خوشحالم که شما به درک مناسبی از سپید رسیدید...
راستش قبل تر می خواستم به شما پیشنهاد بدم که خودتون رو درگیر وزن و عروض نکنید و سپید سرا بشید که فرصت نشد
انشالله یه نظر بالا و بلندی از طرف خودم درباره ی شاعران تازه کار و دیدگاهشون مینویسم
موفق باشی بانو ی مهربان

سلام و عرض ادب رضا جان سعادت نژاد
سپید زیبات رو خوندم و کیف کردم
تخصصش رو ندارم اما از ترکیبات و تصاویر ابداعیت لذت بردم
در آخرین لحظات سال دلت شاد و وجودت مملو از عشق
عیدت مبارک

درود رضای عزیز
آمدم ، خواندم ، لذت بردم
سال نو خیلی مبارکت باشه گل پسر
اینم به عنوان عید دیدنی از ژکا بپذیر

سلام جناب سعادت نژاد شاعر
شاعر باید در همه سبک شاعر باشد و با احساس لذت بردم بسیار

به راستی
باران پشت پنجره می بارد
یا من پشت پنجره ایستاده ام

عیدتان مبارک

سلام رضا جان سعادت نژاد
عيدت مبارک نازنین
شعرت را خواندم و نقد ها را با نقد ها موافقم مهدی و خانلاری نقدشان بیراه. نبود و اینکه دغدغه ات را دوست داشتم

رضا جان کلاسیک را تا رسیدن به حد اعلا ادامه بده یکدفه مسیرت را عوض نکن چراغ های روشنی در مسیر کلاسیک تو دیدم و چفدر هم نورانی و مشتعل دوست دارم بیشتر بخوانم تا بعد تا سپید هم راه و وفت زیادی است دوستت دارم

سلام
رضای دوست داشتنی که برای سعادت شعرت در تلاشی
دوستان عزیزم مهدی محمدی، امیررضا ومازیار عزیز و.. خانم ناطق بویژه به نکات ارزشمندی اشاره داشتند
من جدا از اینکه کلاسیک یا سپید... با شعر قبلیت مقایسه می کنم اینجا دست به عصا و محتاطی خوب طبیعی هم هست
در مورد نقد گاهی نیاز نه پنجره سبز که پیراهن سرخ به تن کنی پای شعری که دوستش داری شاید شاعرش را برنجانی ولی یقیناً در کار بعدیش وقتی اثر مثبتش را می بینی خوشحالی...
هر قلمی سبک نوشتن خودش را دارد که از تاریخ و فرهنگ و محیطش متاثر هست، اینکه چقدر بتوانیم موفق باشیم جای بحث فراوانی دارد
و اندیشه ای اگر در من به معنای واقعی به شکوه و باور نرسد گفتن از آن شعرم را مطمئنن در ذهن مخاطبم... به چیزی جز شعار .. که بعد ها خودم هم یکی از آن مخاطبان شعرم هستم و ناگزیرم به قبول کردن این
البته اینها را کلی گفتم و جدا از شعر تو، قسمت شد با سپیدهای بعدیت....
شب عید وقتت نگیرم
عيد به شما و همه مخاطبان شعر صمیمی ات تبریک عرض می کنم
و امیدوارم برا هممون سال خوبی باشه
اگه نظر شخصی ام را بگم این اتفاق فرخنده ای... ورودت به شعر سپید
و این شعر زیبای چالنگی عزیز هم تقدیم صفحه مهربانت می کنم

صبح خوانان
ذالفقار را فرود آر
بر خواب این ابریشم !
که از «افیلیا»
جز دهانی سرود خوان نمانده است.
درآن دم که دست لرزان بر سینه داری
این منم که ارابه ی خروشان را از مه گذر داده ام
*
آواز روستایی ست که شقیقه ی اسب را گل گون کرده است
به هنگامی که آستین خونین تو
سنگ را از کف من می پراند !
*
با قلبی دیگر بیا
ای پشیمان
ای پشیمان !
تا زخم هایم را به تو باز نمایم
- من که ! اینک !
از شیار های تازیانه ی قوم تو
پیراهنی کبود به تن دارم –
*
ای که د ست لرزان بر سینه نهاده ای
بنگر
اینک منم که شب را سوار بر گاو زرد
به میدان می آورم.

سلام رضای عزیز
زیبا سرودید
عیدتان مبارک
سال خوبی داشته باشید

(زبان) یکی از شاخصهایی است که به شعر سپید تشخص و تمایز می بخشد. زبان در سپید از دوران شاملو تا کنون تحولات متنوعی را پشت سرگذاشته است که دو گونه آن را میتوان زبان شعر شاملویی و زبان شعر آوانگارد دهه ۵۰ به بعد دانست؛ شعر حجم موج نو و... هم زیرشاخه سپید هستند و زبان در تمام این سبک ها فراخور زمان جلو رفته است. بنظرم تنها قالبی که شاعر موظف است به زبانِ زیستِ خود (زبان روز) شعر بنویسد قالب سپید است. می توان گفت سپید، با صلابتِ زبان شاملو هویت یافت و رفته رفته برای خلق شاعرانگی های متنوع و بیشتر همچنین پرهیز از تکرار از آن فاصله گرفت و به تکنیک های تازه زبانی روی آورد.  از جمله این تکنیک ها، نزدیکی به زبان گفتار است. البته مؤلفه های زبانی شعر سپید متعدد و گوناگون است. از مهمترین آنها میتوان به: ساختار شکنی، آشنایی زدایی و نزدیکی به زبان گفتار اشاره کرد.
شعر سپید دارای سه عنصر اصلی خیال، اندیشه و زبان است. هرگاه اینها را درست بکار بگیری خروجی آن مثبت خواهد شد.
گفتنی ها را دوستان بخوبی گفتند اما لازم دانستم که راجب زبان سپید برایت بگویم چون بسیار مهم است رضا جان، میشود گفت ۸۰درصد سپید شگردهای زبانی و شناخت درست آن است. درباره کشف و شهود و همچنین مسائل دیگر فعلا زوداست آهسته آهسته باید جلو رفت.
در سپید اگر بگویی:
ابری بالای سرم گریه میکند
یا ابری روی سرم گریه میکند
موردی ندارد... هرگاه قصد داشتی سپید بسرایی، از ذهنیت کلاسیک فاصله بگیر و متفاوت رفتار کن.
چون قرارست بروز باشد و مدرن، پس چه بهتر که با ذهنیتی تازه وارد سپید بشوی.(اولین تحول حتما باید زبان شعر باشد)
البته انصافا کار سختی است
وقتی شاعری یکباره از وزن و قافیه به سپید روی می آورد با دنیای دیگری روبرو میشود.
این نیازمند استمرار و تلاش و مطالعه است تا به سلامت زبانی و تمام تکنیک های سپید برسی.
تیتروار میگویم:
درباره ساختار و شگردهای زبانی سپید
همچنین مبحث موسیقی بیرونی و درونی بیشتر مطالعه کن.
وقتی جوشش را روی کاغذ ارائه دادی بعدش حتما چندروز حتی چند هفته روی اجرا کار کن؛ عجله نکن، ایده برای اجرایی بهتر نیازمند چندین متد است.
(چکش بزن، این اصطلاح خودم است)
یادت باشد؛ شگردهای زبانی، تخیل قوی، تصویرسازی، تشخیص، مجاز، پلی فونی، و... همیشه باید برجسته باشد.
که انصافا در سطرهایی اینرا دیدم و لذت بردم. برای بار اول است که سپید میسرایی و واقعا سورپرایز یا شگفتانه شدم چون کار سختی است آفرین. پیشنهادم کتاب محمد حقوقی و شمس لنگرودی است واقعا منابع خوب و بدرد بخوری هستند.
موفق باشی داداش جان قلمت سبز

با سلامی گرم و با صدها درود
آمدم، خواندم من این زیبا سرود
مهر آن بر دل نشاندم همچو رود
آفرین بر شاعرش
======================
منتظر اورا که پاید دفترم
با حضورش بر نهد منت سرم
خواند او شعرم فزاید باورم
نقد هم سازد چه خوب
======================
یک ستارک چون که هستی، شاعری
یک ستارک گر به خواندن حاضری
کسری از آن سه که گوید قادری
برسرودن شعر ناب
======================
این سروشم مثل کارتی مشترک
راه جو بر هرگلی چون شاپرک
کو کشد بر هر سرودی نو سَرَک
گر دل آزارت شده گو برکَنَم
======================
* * *
پر طراوت چون بهار
غنچه های با نشاط
سبزه های نو به خاک
دارم امیدی به دل
سال سختی پشت سر
مشکلاتی پیش رو
یاد باد از رفتگان
شکر آنان را هنوز
باقی و حامی چوکوه
بر طلای آسمان ماننده اند
شانه هاشان تکیه گاه
بر سر رنجور ما
دارم امیدی به دل
شوق و شوری در سرم
سال نو هر بار همچون دفتریست
گویدم آن را نویسم خوب و پاک
خط نیکو
نقش زیبا
برزنم
یادگاری از هنر
واژگانی از ادب
نکته های ناب حکمت
روی جلد

سلام‌ کلاسیک سرای ناب
چه خوب سپید هم می‌نویسید
سال نو پیشاپیش مبارک
تقدیمتان

سلام و درود ادیب گرانقدر

چند خط فقط جهت درس پس دادن، شعر سپید نیز مانند منظوم که دارای تنوع قالب است و هر کدام از این قالب ها از نظر مضمونی و موضوعی و... فرق دارند به قالبهای متعددی تقسیم می شود که هر کدام از نظر شکل چگونگی نوشتاری، چیستن مفهومی و... دارای قواعد خاص خود میباشند، (فرانوشت، فراسپید، فراگفتار، گفتار، حجم، شعر ناب، طرح یا بقولی هاشور و...) هر کدام به خیابان قواعد خود پا و با دوستان خود واژه و فعل و نهاد و گزاره و... قدم میزند

بایسته و شایسته است فرد صاحب قلمی که علاقه به سرودن سپید دارد اول قالبهای سپید را بشناسد سپس فرق آن قالبها را بداند و بعد بسراغ آموختن و کشف و شهود برود!

از بنیادی ترین مبانی سپید که در تمام قوالب اشتراک دارد و دانستنش سپید را رو سپید میکند

_ کلمه خوردگی
_ پرتره نگاری
_ بی وطن کردن کلمه
_ بی وطن کردن فعل
_ فرمولاسیون
_ و بهره مندی از دیالکتیک در اثر است



ببخشید جسارت کردم
سلامت و سعادتمند باشید

درود بر قلم توانمند تان جناب سعادت نژاد 🌷
عالی بود و لذت بخش
عیدتان مبارک
سالی پر از موفقیت های روز افزون برایتان آرزومندم