سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 20 اسفند 1403
    11 رمضان 1446
      Monday 10 Mar 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

        دوشنبه ۲۰ اسفند

        مَقَرِّ آسمان

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۰ اسفند ۱۴۰۰ ۲۰:۴۳ شماره ثبت ۱۰۸۳۰۷
          بازدید : ۱۸۶   |    نظرات : ۱۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        مَقَرِّ آسمان
         
        مطرب با ریتمی تند ،
        زخمه به سیمها میزد
        رزمند ه ی ما ، با نگاه به دشمنِ ظالم ،
        به سیمِ آخر میزد
         
        زخم های ترکش و،
        لرزشِ پُرطَرَبِ رزمنده باعث میشد
        در محشرِ صغرایی که ایجاد شده بود
        رزمند ه ی ما بهر فرار از آتش ،
        چندی بعد ، به مَقَرّ آسمان ، در میزد
         
        مسجد ، همان مقرِ آسمان بود
        بهرِ سدی از ورودِ کفرِ کافر،
        درب اش بسته بود
        رزمند ه ی ما یکریز ، مُشت بر در میزد
         
        بازشد خیلی زود
        بازست همیشه آسمان برای ایمان
        از شدتِ زخم ، چه بگویم ؟ پَرپَر میزد
         
        همچون پَرپَرِ کبوتری که جوجه اش تشنه شده
        بینِ مروت ها و صفای  روح ،
        یک حال وهوای بال بالی شده بود ، که هاجر میزد
        آن حال وهوایی که ، بر روحِ سراب ،
        مادرمیدانست درآنجا آب نیست ، ولی به آن سر میزد
         
        رزمنده دوید میانِ آن حیاطِ خون
        مشحون شده ازحیاتی کم خون ،
        بدجور دگر شَل میزد
         
        هرکس که درونِ مسجدِ جامعِ شهر بود ،
        با هرآنچه در توانِ خود داشت ، نقشی از فَرّ میزد
         
        دشمن آنسوی درِ مسجدِ خونین
        همچنان تیر سه شعبه به گلوی ، علیِ اصغر میزد
         
        علی اکبر، همچنان مشغول به دفاع ز خیمه های شهر بود
        ولی دشمن ، به او رحم نمیکرد
        رگبارِ تیر بود ، که می بارید بسوی شهرِ زخمی
        دشمن یکریز آتش ، به دلِ پُر ازخدای ، علیِ اکبر میزد
         
        سوت های خمپاره ، از گوشها بقدرِ لحظه ،
        دست بردار نبود
        سوت هایش سربه آن گوشهای همچنان ، نیمه کر میزد
         
        فیلم جنگی ناتوان است ،
        پرده ی نقره ای را مشحون کند با اینهمه ایثار
        عاشیق لَر هنوز، همچون مجنون وار،
        زخمه به سیمها میزد
         
        سیمها ز شدتِ زخمه یکی یکی ،
        پاره شده و آن ساز دگر مُرد
        ولی باقیِ طَرَب را مطرب ،
        با صوتِ بمِ نعره ی خشکی ،
        ز گلوگاهِ یک نَر میزد
         
        انفجاری سهمگین ، نمایندگی و، مقر آسمان را بلعید
        درب آسمان بازشد و، مسجد اینک ،
        بهر یک گریز ز آتش
        دربِ قلبِ خوبِ رزمند ه ی ما را ، یه ریز در میزد
         
        درب آسمان بازشد و ایمان را بلعید
        تا سریع به رضوان برسانَد
        رزمنده ، درونِ مسجد بود
        مسجد ، به درونِ قلب آن شهیدِ خاموش
        این همان جایی بود که ایمان ،
        به رسیدن به آن پَرپَر میزد
         
        نگاه ، سوی میدان چرخید
        رزمنده ای دیگر ز زمین سبز شده بود
        او آمده بود ، جای رزمنده قبلی را بگیرد
        حال او بود که مصمم ،
        به سیمِ آخر میزد       
         
        بهمن بیدقی 1400/10/29   
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۰ ۱۰:۰۳
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و شورانگیز بود
        در وصف ایثار و شهادت خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۰ ۱۰:۴۲
        با سلام و عرض احترام استاد بزرگوار
        بینهایت ممنونم از مهر بیکرانتان
        سلامت و شاد باشید
        ارسال پاسخ
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۰ ۰۶:۴۳
        توضیح : با پوزش
        عاشیق لَر هنوز، مجنون وار،
        زخمه به سیمها میزد
        \"همچون\" کنار مجنون وار ، مربوط به وقتی ست که \"همچون مجنون\" تایپ شده بود و وقتی به مجنون وار تغییرش دادم فراموش کردم پاکش کنم .

        محمد باقر انصاری دزفولی
        يکشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۰ ۰۸:۴۳
        با سلام وارادت استاد عزیز
        می آموزیم از تراوش قلمتان
        قوالعاده زیبا بود
        درپناه خدا
        درود فراوان برشما
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۰ ۰۹:۲۴
        با سلام و عرض احترام استاد بزرگوار
        بینهایت ممنونم از مهر بیکرانتان
        سلامت و شاد باشید
        در پناه خدا
        ارسال پاسخ
        تکتم حسین زاده
        يکشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۰ ۱۷:۵۱
        درودها جناب بیدقی🌹🌹🌹زیبا بود
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۰ ۱۸:۱۰
        با سلام و عرض احترام هنرمند بزرگوار
        سپاسگزارم از لطفتان
        سلامت باشید و شاد
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        يکشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۰ ۱۹:۴۲
        هزا درودبر شما بزرگوار
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۰ ۲۲:۰۵
        با سلام و عرض احترام بزرگوار
        سپاسگزارم از لطفتان
        سلامت باشید و شاد
        ارسال پاسخ
        حسن حبیبی (مُصِر)
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۰ ۰۱:۵۸
        درود
        لذت بردم از خوانش شعر زیباتون. اما خیلی با ریتم و وزن کار نتونستم ارتباط بگیرم. شاید مشکل از خوانش منه. نمیدونم. بهرحال محتوا بسیار زیبا بود.
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۰ ۰۶:۲۳
        با سلام و عرض احترام بزرگوار
        سپاسگزارم از لطفتان
        سلامت باشید و شاد
        ارسال پاسخ
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۰ ۱۲:۱۴
        درود جناب بیدقی
        زیبا نگاشتید
        برگ زندگیتان همیشه سبز خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۰ ۱۵:۲۸
        با سلام و عرض احترام بزرگوار
        سپاسگزارم از لطفتان
        سلامت باشید و شاد
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۰ ۱۲:۳۲
        درود های فراوان جناب بیدقی استاد گرانقدر
        بسیار زیبا و دلنشین
        قلمتان ماندگار
        مسرور ومستدام
        در پناه حق
        ایام بکام
        🌷🌷🌷
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۰ ۱۶:۰۸
        با سلام و عرض احترام استاد بزرگوار
        بینهایت ممنونم از مهر بیکرانتان
        سلامت و شاد باشید
        در پناه خدا
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3