يکشنبه ۲ دی
فصل خزیدن شعری از بنت الهدی خواجه
از دفتر بدرود نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۰ ۰۰:۱۰ شماره ثبت ۱۰۸۲۲۴
بازدید : ۱۷۸ | نظرات : ۱۶
|
دفاتر شعر بنت الهدی خواجه
آخرین اشعار ناب بنت الهدی خواجه
|
فصل خزیدن
اکنون فصل خزیدن من است
و فصل خواب تمام انسانها
اکنون فصل شمردن روزهای خوش گذشته است
برای کمی گرم شدن
چگونه می توانم پایان روز باشم
در حالی که تو در من امید به طلوع روز را می بینی !
و نگاه خشک و ماتم زده ات را بدرقه ام می داری
محبوب حیات بخشم
دلتنگم ک تو دا تنها می گذارم
آری
صبور باش زیباترین نواخته شده بر حیات چشمانم
من از درختی تنومندم
که تمام برگهایش به تاراج وحشیانه ی باد رفته اند
چه لحظات باشکوهی در گذرند
تنها تو مانده ای
تنها تماشاگر فصل پایانی من
رفتن من از پیش می آید
و چشمان تو غمناک تر عشقی را فریاد ماندن است
برای دوست داشتنی ابدی مانده ای
در کنار انسانی ک به همین زودی ها می رود
گریستن را بر تو سفارش میکنم
بی رحمانه است
اما
پفی چشمان سرخ و آتشینت از بس ک خواستنی ترت می کنند
گریه کن
بر مصائب و خوشیهایی ک از ما گذشته است.
من میرم
و برای تو می مانند
اندوه دوران گذشته
ک با تلخی رفتن بودنمان ب هم آمیخته
محبوب نجیب و بی قرارم
کنار بزن پریشانی موهای بلندت را
طوفان زده ایی می مانی
اما
اکنون فصل خزیدنی ابدی است
و فصل خواب من
در میان بازوان پاک و خوش عطر تو
|
نقدها و نظرات
|
متشکرم از توجه و دقت بالاتون. | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و سرشار از احساس بود