علی اصغر(ع)
به روی دست بابا خنده کن اصغر
سپاه کوفه را شرمنده کن اصغر
به میدان میروی ای طفل بی تابم
برایت تشنه ی یک جرعه ی آبم
گلویت خشک و سوزان میروی بابا
شهید از کین دونان می شوی بابا
علی اصغر نگاهم کن که تنهایم
ببین شرمنده ی دستان سقایم
نگاهی کن به میدان طفل شیرینم
تمام یاوران را کشته می بینم
بگو اصغر چرا خاموشی ای ماهم
علی دشمن نبیند آه جانکاهم
ببین طفل صغیرم تیر دشمن را
علی جانم غل و زنجیر دشمن را
علمدارم به دریا رفت و پرپر شد
فدای گریه ی چشمان اصغر شد
نشانه رفته حلقوم تو را دشمن
نگاه پاک و معصوم تو را دشمن
علی جان مادرت در خیمه بی تاب است
چرا چشمت علی گربان و بی خواب است
بیا ای کودک شیرین زبان اصغر
شوی پرپر به مثل نوجوان اکبر
نگاه حرمله بر حلق سوزانت
علی لشگر نبیند چشم گریانت
حسینم من ایا لشگر حسینم من
برای اصغرم در شور و شینم من
حسین فاطمه آیا شناسیدم
لعینان جرعه ی آبی رسانیدم
حرم لب تشنه اند ای لشگر کافر
به میدان آمده شش ماهه ام آخر
...
یا علی اصغر(ع)
...
مهدی بدری(دلسوز)
بسم الله الرحمن الرحیم
السَّلامُ عَلى عَبدِ اللّهِ بنِ الحُسَینِ الطِّفلِ الرَّضیعِ ، المَرمِیِّ الصَّریعِ ، المُتَشَحِّطِ دَما ، المُصَعَّدِ دَمُهُ فِی السَّماءِ ، المَذبوحِ بِالسَّهمِ فی حِجرِ أبیهِ
لَعَنَ اللّه ُ رامِیَهُ حَرمَلَهَ بنَ کاهِلٍ الأَسَدِیَّ وذَویهِ .
«صَلّی الله عَلَیک وَ عَلَیهِمْ وَ عَلی وَلَدِک عَلی الاصْغَرِ الّذی فُجِعْتَ بِهِ یااباعبدالله الحسین»
اَللّهُمَ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فَرَجَهُم
سلام و درود خدا بر عبداللّه علی اصغر پسر امام حسین (ع) ، کودک شیرخواره ی تیر خورده ی ضربت خورده ی به خون تیپده که خونش به آسمان ، پرتاب شد و در دامان پدرش ، با تیرِ حرمله ، سر بُریده شد! خدا لعنت کند حَرمَلَه بن کاهِل اسدى و همراهانش را که به او تیر زدند.
پی نوشت :
در زیارتنامه ی امام حسین (ع) درباره ی حضرت علی اصغر علیه السلام که سید بن طاووس در کتاب الاقبال بالأعمال الحسنه جلد سوم صفحه ۷۰ آورده است نیز چنین میخوانیم:
«صَلّی الله عَلَیک وَ عَلَیهِمْ وَ عَلی وَلَدِک عَلی الاصْغَرِ الّذی فُجِعْتَ بِهِ» :
درود خدا بر تو ای حسین و بر ایشان (شهیدان) و بر فرزندت علی اصغر که داغدارِ او شدی.
سلام و درود
بداهه تقدیم :
چون غنچه شدی پَرپَر .....
لای لای ، جان ... علی اصغر
ای نوبرِ ماهِ عشق
سردارِ به خون پیکر
ای یاورِ شش ماهه
سربازِ گلو خنجر.....
ای شیرِ شبِ بیشه
شیرین دَهَن ... ای شِکّر
ای دلبرِ دُردانه
خورشیدِ عطش در بر
راحت تو بخواب آری
گشتی تو کنون بی سر....
از ظلمِ قَسی پیشه
خونین جگرست مادر
بی تو چه کند اینک
در دشتِ بلا دیگر
تنها دلِ من بی تو
چونان یَل علی اکبر
تنهاست رقیّه آه ....
بی توست بی برادر......
برگرد عزیز من
جانم تو علی اصغر
بابا چه کند بی تو
در کرب شد شناوَر .....
صل الله علی اباعبدالله الحسین و مُحبّانِهِ اجمعین