جمعه ۲ آذر
عشق ممنوعه شعری از سجاد نخعی پور (ناخدا)
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۰ ۰۲:۳۶ شماره ثبت ۱۰۷۸۷۴
بازدید : ۱۵۴ | نظرات : ۰
|
دفاتر شعر سجاد نخعی پور (ناخدا)
آخرین اشعار ناب سجاد نخعی پور (ناخدا)
|
زیباترین صحنه عشق را در کنارت میشناسم
در دیده خود نه خود را،بلکه تو را میشناسم
یک عمر به دنبال تو گشتم و خود گمشدم من
به نقطه عشق رسیدم،در خودم ساز تو را مینوازم
از شدت عشق تو شدم جغد درنده شب ها
من که هر شب تعداد موهای تو را میشمارم
با لشکر موهای پریشان تو من در نبردم
دست هایم را به لطافت موهایت میسازگارم
چشمان تو قطعا برنده ترین سلاح دنیاست
من خودم را به تیغ چشمان تو میسپارم
در عرف ما خواستن تو اند حرام است
این حرام را من بسیار حلال تر میشمارم
ترش رویی کنی اخم کنی تا دل بکنم من
من این ازار را هم جز عشقت میشمارم
زخم خورده عشقم و تو درمانم باش
من خودم شعر عشق مان را میسرایم
در عرف ما خواستن هم اند حرام است
عشقمان را عشق ممنوعه نام میگذارم
با سلام سعی کردم که ساده بنویسم و ارامشی رو که داشتم با این شعر به شما عزیزان منتقل کنم
تعبیر من از عشق اینگونه است که:تاوان عشق نه مردن نه سوختن نه باختن.
تاوان به چیزه فقط
اینکه تا اخر عمر خودت واسه خودت بی اهمیت میشی...
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.