گریه ها و خنده ها
من جنون را ، زندگی کرده ام
من خدا را ، بندگی کرده ام
من با حالتِ جنون ، خندیده ام
من به جنونِ خنده ، خندیده ام
من خنده را ، جنون زده کرده ام
من به گریه ی خود ، خندیده ام
من با حالتِ خنده ، گریه کرده ام
اشکها ، قطره های بارانیِ صورتِ منند
مرد باید گریه کند !
اگر گریه ی مرد بمیرد ،
مرد هم ، ز اندک سکته ای میمیرد
من به معجزه ی خنده ،
من به معجزه ی گریه ،
معتقدم
برای اینست که بیشمار بار،
همچون دیوانه ای درغم سرا ، خندیده ام
برای اینست که همچون سیل ، گریه کردهام
اگر گریه نکنم ، قلبم به حالِ شقاوت می افتد
من قلبِ رقیق را دوست دارم
غلظتِ قلب ، شیوه ی فرعون است
برای اینست که به هربهانه ای ، گریه کرده ام
اگر خنده و گریه نبود ،
روحم ، مگر بجز یه مجسمه بود ؟
من دراین دنیا همیشه ، بدنبالِ بهانه بوده ام
خوب یا بد ، به هربهانه ای ،
زندگی کردهام
گاهی خندیده ام
گاهی گریه کرده ام
بهمن بیدقی1400/10/20
بسیار شیوا ودلنشین
قلمتان مانا
تندرست ومستدام
در پناه حق
ایام بکام
🌷🌷🌷