سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        بُهت،صبر،عشق....

        شعری از

        زینب نائینی

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲ اسفند ۱۴۰۰ ۲۳:۰۲ شماره ثبت ۱۰۷۷۲۵
          بازدید : ۲۰۴   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر زینب نائینی

        بُهت افلاک از نبود ماه نیست
        هیچکس از حال من آگاه نیست 
        صبر من گشته نهان در چهره ام 
        طاقت صبرم که قربانگاه نیست
        میبرم غم را بریزم در کویر 
        جنس خاک غم دگر دلخواه نیست
         بانگ فریادم بلنداست از سکوت
        فرصتی دیگر برای آه نیست 
        گشته ام‌من شهر ها را یک به یک
         بی پناهان را به جز تو راه نیست
        منتظر هستم به راهت تا ابد
        کس نگفت این عاشقی جانکاه نیست
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ۱۴:۳۹
        درود بانو
        بسیار زیبا و پر احساس بود خندانک
        زینب نائینی
        زینب نائینی
        سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ۱۵:۲۵
        متشکرم خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ۲۳:۵۹

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        زینب نائینی
        زینب نائینی
        چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ۱۹:۰۴
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ۱۰:۳۶
        سلام زنده باشید
        زینب نائینی
        زینب نائینی
        سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ۱۳:۱۳
        ممنون
        ارسال پاسخ
        زینب نائینی
        سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ۱۳:۱۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        روح اله سلیمی ناحیه
        چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ۱۹:۲۴
        هزاران درود و افرین بر سراینده اش
        حقیقتا لذت بردم از این غزل
        احسنت⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩🌺🌺🌺🌺🌺🌺
        زینب نائینی
        زینب نائینی
        پنجشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۰ ۱۲:۳۵
        ممنون🌺🌺🌺
        ارسال پاسخ
        مرضیه  رضایی (رها)
        پنجشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۰ ۰۱:۳۸
        سلام و درود بر شما بانو نائینی گرامی بسیار زیبا سرودید 🌹🌹🌹
        زینب نائینی
        زینب نائینی
        پنجشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۰ ۱۲:۳۵
        متشکرم خندانک
        ارسال پاسخ
        مجیدنیکی سبکبار
        شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۰ ۱۲:۳۴
        با سلامی گرم و با صدها درود
        آمدم، خواندم من این زیبا سرود
        مهر آن بر دل نشاندم همچو رود
        آفرین بر شاعرش
        ======================
        منتظر اورا که پاید دفترم
        با حضورش بر نهد منت سرم
        خواند او شعرم فزاید باورم
        نقد هم سازد چه خوب
        ======================
        یک ستارک چون که هستی، شاعری
        یک ستارک گر به خواندن حاضری
        کسری از آن سه که گوید قادری
        برسرودن شعر ناب
        ======================
        این سروشم مثل کارتی مشترک
        راه جو بر هرگلی چون شاپرک
        کو کشد بر هر سرودی نو سَرَک
        گر دل آزارت شده گو برکَنَم
        ======================
        * خندانک * خندانک * خندانک خندانک
        گشته ام‌من شهر ها را یک به یک
        بی پناهان را به جز تو راه نیست
        منتظر هستم به راهت تا ابد
        کس نگفت این عاشقی جانکاه نیست
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2