سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        آهو

        شعری از

        آهو محمدی

        از دفتر شعرناب نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۸ دی ۱۴۰۰ ۰۱:۴۹ شماره ثبت ۱۰۶۶۶۶
          بازدید : ۳۳۰   |    نظرات : ۲۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر آهو محمدی

        آهو های دشت را دیدی؟
        آهوی خودت را چه؟
        آری با چشمانی درشت می بینم
        کوچک ترین بی مهری ات را
        آهو...
        مدتهاست کلاه الف را گم کرده ام
        نه آسمانی دارم نه آرامشی
        نه آب حیاتی مانده نه آهی
        کلاه الف برای خودتان
        قاف قلبم را پس بدهید
        لبم سوخت....
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        جمعه ۱ بهمن ۱۴۰۰ ۱۵:۱۸
        زیبا بود .سوالی داشتم شعر افراغ بود یا سپید .؟

        موفق باشید.
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        آهو محمدی
        آهو محمدی
        شنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ ۰۵:۳۴
        سپید اگر خدا قبول کند خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۰ ۰۵:۴۸
        سلام و درود جناب آهو محمدی بسیار زیبا سروده اید
        آهو محمدی
        آهو محمدی
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۰ ۱۹:۳۴
        سپاس استاد خندانک
        ارسال پاسخ
        ژکا گرجاسی
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۰ ۰۷:۰۸
        درود بانو محمدی
        سروده ی جالبی بود
        دست خوش خندانک
        آهو محمدی
        آهو محمدی
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۰ ۱۹:۳۴
        متشکرم خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۰ ۰۷:۳۵
        سلام جناب محمدی
        بسیار زیبا
        درود بر شما
        آهو محمدی
        آهو محمدی
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۰ ۱۹:۳۴
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۰ ۱۰:۲۴
        سلام بر آنها که ساده زیستن

        و جاودانه. ماندند

        و جان را سرمایه هستی

        حضرت حق دانستند

        جز خواسته اش

        قدمی پا فراتر نگذاشتن
        آهو محمدی
        آهو محمدی
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۰ ۱۹:۳۶
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد فاضلی نژاد
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۰ ۱۲:۳۹
        خندانک خندانک خندانک
        درود به شما
        خوش آمدید
        آهو محمدی
        آهو محمدی
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۰ ۱۹:۳۵
        سپاس جناب فاضلی خندانک
        ارسال پاسخ
        رضا سعادت نژاد
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۰ ۱۹:۳۱
        عالی بود بانو
        به زیرکی قاف قلب را کندید و لب شد
        لبتان هم که از غصه سوخت
        درود بر شما
        لذت بردم خندانک خندانک خندانک خندانک
        آهو محمدی
        آهو محمدی
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۰ ۱۹:۳۵
        ممنون از لطف بیکران شما شاعر جوان و خوش ذوق خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۰ ۲۱:۴۲
        همیشه
        طبعتان جوشا
        زبانتان گویا
        قلمتااان نویسا
        دلچسب و زیبا شعری بود
        هزاران درود
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        آهو محمدی
        آهو محمدی
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۰ ۰۳:۱۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شیما جریده
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۰ ۰۳:۰۷
        چقد خوب گفتی آهوی عزیز
        لذت بردم خندانک خندانک خندانک
        آهو محمدی
        آهو محمدی
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۰ ۰۳:۰۹
        ممنون خوشگل خانوم خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد علی رضاپور
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۰ ۰۷:۵۶
        سلام و درود و عرض ادب، پیشکش به مناسبت زادروز شعر سروش:



        نغمه هایی به گوش آمده است:

        موسم جنب و جوش آمده است

        عشق را وقت نوش آمده است

        جشن شعر سروش آمده است

        باید ای دوستان! "بترکانیم".


        سلام و درود
        عزيزانی که سروش می سرایند، لطفاً سروش های خود را به پیام خصوصی بنده بفرستند تا به خواست خدا
        در مجموعه ای از سروش های شاعران کشورهای پارسی زبان بصورت رایگان به چاپ برسانیم.
        آهو محمدی
        آهو محمدی
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۰ ۱۷:۳۸
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        احسان کریمیان علی آبادی
        پنجشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۰ ۱۹:۵۶
        درود بیکران
        زیبا و متفاوت سروده اید
        درپناه خدا سلامت و کامیاب باشید
        خندانک خندانک
        آهو محمدی
        آهو محمدی
        شنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ ۰۵:۳۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود آزادبخت
        شنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۰ ۲۱:۰۴
        سلام و احترام مهربانو
        این شعر بسیار زیبا بود از قلم شاعر جوانی چون شما
        یقینا بهترین آینده را می توان برای هنرتان متصور شد
        حتما آن را پرورش دهید
        خندانک خندانک خندانک
        آهو محمدی
        آهو محمدی
        شنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ ۰۵:۳۳
        سپاس بیکران جناب ازاد بخت گرامی خندانک خندانک جناب متاسفانه سنم را اشتباه درج کرده بودم(تا پیش از این خواهرم روی اکانت بود و مشخصات خودش را وارد کرده) انقدر ها هم جوان نیستم خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4