يکشنبه ۲ دی
من دگر لب به شعر وا نکنم شعری از زهرا اسدی
از دفتر پرواز بدون بال نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۰ ۰۰:۵۱ شماره ثبت ۱۰۵۶۵۱
بازدید : ۳۰۹ | نظرات : ۲۲
|
آخرین اشعار ناب زهرا اسدی
|
نتوانست لب که دم بزند ، از دلی که به درد مانوس است
جای ما اشک حرف ما را زد ، اشک معنای درد محبوس است
من دگر لب به شعر وا نکنم تا زمانی که چشم می گوید
خسته ام خسته از نوشتن غم ، خسته از هر چه خوب و ملموس است
مهر او چون به دل نشست نشد ، یار و غمخوار و همره دل من
آه ای دل چه می کنی با من ، دلم از وصل یار مایوس است
من شنیدم که راه دارد دل ، به دل پاک و خوب دلدارت
آه حالا رسید نوبت من طالعم چون همیشه معکوس است
مانده ام من و خیل ای کاشم ، در نبرد تلاش و تقدیرم
می نویسم که باز گفته شود ، حاصلش چون همیشه افسوس است
با بهانه دلیل با برهان زده ام حرف های ذهنم را
نشنیدند و فهم ها کم بود ، زندگی گاه مثل کابوس است
گاه زخمی عمیق بر دل و جان می نشیند و باز می رنجم
من چرا بی جهت شکسته شدم ، زخم من مثل بغض ملموس است
زهرا_اسدی
|
نقدها و نظرات
|
درود و عرض احترام جناب استکی بزرگوار ممنونم از محبتتون با مهر خواندید و با نگاهی شاعرانه شعر چاپ شده و چند کارشناس شعرو خوندن قبلا از نظر وزنی مشکلی نداره ممنونم از دقت و توجهتون مانا باشید و سلامت | |
|
سلام و عرض احترام فراوان ماه بانو حسین زاده عزیز و بزرگوار زیبا و با نگاه شاعرانه خواندید سپاسگزارم از لطفتون بله بعضی جاهاش باید و رو با فتحه (وَ) خواند ممنون از پیشنهادتون منظورم این بوده که زخمم مثل بغض که کاملا قابل لمس و احساس هست و انسان رو اذیت می کنه هست حق با شماست ملموس دوبار آورده شده و یک شعر دیگه هم دارم که قافیه اش تکرار شده و نتونستم تغییرش بدم سپاس از حسن توجهتون مانا باشیدو سلامت و سربلند | |
|
سلام و عرض احترام جناب مانای بزرگوار سپاس از مهرتون چشم گزینه نقد رو فعال کردم برقرار باشید و سلامت | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
غزلی ناب و زیبا بود
سرشار از احساس
جسارتا مصرع یازدهم هم آهنگ بنظر نمیرسد؟