دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر محمد علی رضاپور
آخرین اشعار ناب محمد علی رضاپور
|
تخته ام سیاه
شکیبم پناه
بر خرابه ی کهن شهر فرهنگ
آه! آه! آه!
معلم مانده ام.
شعر پیشرو
شعر سروش
محمدعلی رضاپور
|
|
نقدها و نظرات
|
با درود جناب مانا کسی را بخاطر همراهی نکردن سرزنش نکردهاند، امّا در تقارن با آنجایی که عملکرد خویش را به کیفیتی از "مرد بودن" میرسانند نوعی ملامت غیر احساس میشود. در سخنتان، نام کورش آمده. کسی هرگز نخواهد گفت "انشتین کبیر" ... گروهی جوگیر تا مدّتی میگویند "شاملوی کبیر" و ...، امّا کورش و چند نفری مانند او برای همیشه انسان پس از خود را در هر سطحی از پیشرفت علمی و فرهنگی به کرنش وامیدارد. نه بخاطر اینکه فردی مردممدار و مترقی بوده است. بلکه زیرا آنها منجی مردمان محکوم به شکست و نابودی بودهاند. آنها مسائلی را حل میکردند که امثال انشتین جرأت فکر کردن به آن را هم ندارند و راهی جز فرار از آن به آنسوی آبها نمییابند. جمعیت فعّال امروز از جمعیت فعّال 25 قرن پیش، خیلی بیشتر است. امروز در مقایسه با آن زمان ابزارهای بسیار پیشرفتهتری برای مقابله با طغیان مردم در اختیار سلطهگران است. و به دلایل دیگری از ایندست، با گذر زمان مسئلههای اجتماعی پیچیدهتر میشود. پس به گمانم کسی که مردم امروز را نجات دهد، از کورش هم والاتر است چون مسئلهی دشوارتری را حل نموده. از زاویهای اینچنینی، بخشی از زندگیمان، فرصتیست تا تلاش کنیم حججیای، طوسیای، انشتینی، حافظی، کورشی و یا شاملویی دیگر یا بیشتر شویم. و به گمانم، در روزگاری که مانند همیشه سرها در گریبان است، عیار مردی(فارغ از جنسیت) به شهامت و صراحت درونی ما در برخورد، کنار آمدن منطقی و یافتن راهحل برای این پرسش است: چرا موافقان این نقد و نوشتار، چنین برداشت نکنند که این سخنان مانند فنولفتالئین است برای آشکارسازی موضع و گرایش ایشان در یک بازی تکراری و قدیمی؟ | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دلنشین و زیبا بود