قشنگیِ همه عشقها
اینهمه دنیا ،
همه مالِ توئه
نگشته است عتیقه وقدیمی ،
آنهمه رسم و رسوم ،
آنهمه عاداتِ الهی هنوز
هنوزخدایی مَنِشی ،
مثالِ روزِهای نخستین ، نوئه
هنوز قشنگیِ همه عشقها
نه یک ،
نه سه ،
نه بیشتر ازسه
فقط بینِ جفت جفت ، " عاشق ومعشوق "
یعنی ، بینِ دوئه
هنوزهم حرص ، پرسه زن و راهزن
هنوز ریا ، مجریِ پخشِ شُوئه
هنوز مثالِ برکت در زمین
آب است و نان
نان هم که یا ، زخوشه های گندمِ طلایی
یا که ز خوشه های ،
زرین جوئه
هنوز، مثالِ قندهای شیرین
انگورهای رسته براینهمه ،
درختِ تاک و مُوئه
هنوز دلم ، مفتخرست به ایمان
هنوزهم کفر،
سرزنش میشود ز سوی ایمان
صدای تبعیدش ز شهرِ ایمان ،
صدایی ، همچون هُوئه
چونکه مثالِ یک مریضِ واگیر
آمده بود بریزد و بپاشد ،
اندامِ جسم و روح را ز ایمان
آنهم بسانِ مهلکی ،
همچون جُذام و خوره
تمامِ کفر وشرک را خدای من ،
بِبَر همه ازمیان
تا که بمانَد فقط ایمان و بس
اینهمه کفر وشرک چیست ،
میانِ دنیایی که مالِ توئه ؟
آنها میانِ اینهمه سفیدی ،
بسانِ ظلمتی محض ،
یقین به چشم میخوره
بهمن بیدقی 99/12/4
مناجاتی بسیار زیبا و شورانگیز بود
دستمریزاد