سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 25 آبان 1403
    14 جمادى الأولى 1446
      Friday 15 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲۵ آبان

        منظره ی سخاوت ریرا

        شعری از

        سیده نسترن طالب زاده

        از دفتر راپا(سپید) نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۰ ۲۳:۲۶ شماره ثبت ۱۰۵۳۹۵
          بازدید : ۲۷۷۹   |    نظرات : ۱۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        در خزان کهربایی خسته ،
        با رقص مگنولیا
        میان غزلهای بیمثال ، میپیچی ...
        چقدر یاد تو ، در دل دارم
        چقدر گل سرخ!
        ، در شبی ممتد ....
        .
        .
        .

        برای جنگل تنها،
        مه سنگین بارورم ..
        که شعله میزند
        به انبساط سبز روشن هر برگ ..

        مسافران ماهکامه
        در هیاهواند
        طلوع میکنی و آفتاب ناز میبارد ...
        و منظره ی سخاوت ریرا
        گشوده دستانش...

        تو آمده بودی و
        فراز مصطبه ای آبی،
        اقیانوس
        برای دلت ، مادرانه نجوا کرد..
        آه
        من بودم
        من بودم
        و پیراهن صورتیم را
        میان نازکی انگشتهایم ، پنهان کردم ..
         پروانه های سرمست
        با زوبینهای طلایی رویا
        در رد گام هایم ، جا ماندند

        میان زوزه ی غمهای خسته شبرو
        مرور میکنمت ،
        از خیال تا فردا...

        وقار رنگهایی که بدهکارست
         غنچه ی قدسی بوسه
        به شمع بازوان معطر غمگینت ..
         
        شب ، خلسه ارابه های تب انگیزست ..
        به برفریز زمستان تا ابد مرتد
        عماری لیلا
        آرامشی بیمرز...
        -درایه های چگال زمینی شدن ، تماشاییست ...-
        بیا
        از مرارت عذرای خلوت نشین
        از زنانگی هوسناک زنجیر نقره ی نیلوفر
        به آغوشم ..

        ماه ، بیزبانست و تیشه میزنند ابرها ..
        میترسم
        از دفینه ی احساسی
        که سنگ بزهناک شمایل انسان
        میشکند هر گاه ...





         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۰ ۱۱:۰۶
        درود استاد بانو
        بسیار زیبا و شورانگیز بود
        دستمریزاد
        موفق باشید خندانک
        سید هادی محمدی
        جمعه ۱۹ آذر ۱۴۰۰ ۲۲:۱۱
        سلام و درودی گرم خدمت سرکار خانم دکتر طالب زاده

        شعرهای شما همگی از حیث وزن عروضی، رعایت نکات ادبی، داشتن صنایع بدیعی و ... همگی در سطحی عالی هستند
        یعنی میتوان از خیلی از بیت‌ها و سطور نکته‌ های زیادی گرفت.
        در این سپید موسیقی های کناری و داخلی جوری در میان خطوط حامل نقش بسته که نظر هر خواننده ای را جلب می‌کند.

        امیدوارم بدرخشید مثل همیشه

        ایام عزت مستدام

        با مهر

        سید هادی محمدی

        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۰ ۲۲:۴۹
        درودو عرض ادب استاد ارجمند_______ خندانک
        ارسال پاسخ
        امين آزادبخت
        چهارشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۰ ۰۷:۴۸
        با سلام.

        پیرامون یک سپید عالی همیشه دوست داشتم صحبت کنم.بعضا به اشعار دوستان سر می زدم و می خواندم.اشعار خوب زیاد بودند.و به وحدت کلمه نقد،تا توانستم نقاط بارز اشعارشان را بر می شمردم.اما همیشه منتظر یک سپید عالی بودم.دوستان خوب شاعر شعر ناب،اینجا،جایی است که باید یک سپید عالی را بخوانیم.
        پیرامون تکنیک های شعر سپید حرف زدن حوصله و وقت زیادی می طلبد.قبل از هر چیزلازم است بدانیم آیا غیر از نبود وزن وقافیه، مشخصه های دیگری هم وجود دارد که بتوان آنها را به عنوان " معیار" یا " قاعده" برای شعر سپید فرض کرد؟ اصولاً چنین چیزی در شعرسپید امکان دارد؟ به نظر می رسد تنها چیزی که می تواند به عنوان معیار ، در شعر سپید قابل پذیرش باشد، نبود وزن عروضی و قافیه است. دیگر مشخصه هاي آن می توانند در تقویه فرم و ادبیت آن مؤثر باشند.
        بنابر این،به نظر می رسد هیچ معیار ثابتی نمی توان برای آن فرض کرد. هر آنچه به عنوان قاعده برای شعر بیان کرده اند، با تغییر شرایط فکری و زبانی، قابل تحول می باشد.
        چنین به نظر می رسد نام بردن از بعضی چیز ها به عنوان تکنیک به این معنا نیست که این عناصر، هیچگاه تغییر پذیر نیستند و نمی توان آنها را با روش جدید تر معاوضه کرد بلكه به این مفهوم است که شعر سپید با ترکیب از این اصول به مرحلهء عالی تری از کمال در فرم می رسد. موسیقی درونی، تکرار، قرینه سازی، ایجاز، ترکیب سازی، رنگ ، حرکت، کلمه شناسی، تناسب، دستور زبان، تقطیع، شکل نهایی، منطق شعری، شکل ذهنی و ...از عناصر تاثیرگزار در خلق یک سپید عالی می توانند کمک کننده باشند.
        به این بند از شعر بانو طالب زاده دقت کنید:

        ماه ، بیزبانست و تیشه میزنند ابرها ..
        میترسم
        از دفینه ی احساسی
        که سنگ بزهناک شمایل انسان
        میشکند هر گاه ...

        یکی از عناصر تاثیرگزار،آهنگ است. که می تواند کلمه ها را باهم مرتبط سازد. قافیه، تجنیس، تضاد وطباق از عناصری می باشند که آهنگ کلمه ها را تامین می نمایند. مثل اهنگی که در این شعر دیده می شود:
        بین " تیشه" و " ابر" تضاد به مشاهده می رسد. همچنان واژه های " تیشه و " سنگ" و " میشکند" تناسب وجود دارد.نیز هم برای "ماه"و "ابر" و " احساس" .وجود چنین آهنگ برخاسته از موسیقی درونی، به هماهنگ ساختن کلمه ها کمک شایانی رسانده و میان آنها الفت برقرار کرده است.

        برای جنگل تنها،
        مه سنگین بارورم ..
        که شعله میزند
        به انبساط سبز روشن هر برگ ..

        شاعر در هنگام سرایش این بند، پرندهء خیالش را در جنگل پرواز داده است. چیزی که در جنگل وجود دارد همین نوع رؤیا هاست؛ مه ،شعله های آتش،سرسبزی،برگ و .... فضای واحدی که شاعر در ذهنش آنرا پرورانده، همه، در آوردن کلمه ها مناسب و همخون، کمک کرده است. پس همخونی کلمه ها در این شعر زادهء فضای ذهنی شاعر است.اما نه یک فضای شخصی.بعضا ممکن است شاعر یک فضای شخصی از ذهنش را با آوردن چندواژه در شعر بیافریند،که از مخاطب بخواهد با او هم خیال شود و با او به این فضا بیاید.مثلا هیچ وقت عقابها روی درخت لانه نمی کنند و همیشه روی ارتفاع یا روی سخره ها و از این دست...حال اگر شاعر تصویر عقاب را که روی درخت لانه کرده باشد،ترسیم کند،یک فضای ذهنی شخصیست که باید با پرداختهای بسیار سخت،بتواند مخاطب را با خود همراه کند.اینگونه است که آن سپید عموما به شکست منتهی می شود.درست عکس بند انتخابی.

        زبان در عین پیچیدگی از پیوستگی نیز برخوردار می باشد. عاطفه وتخیل در زبان واحد به تلاقی هم می رسند .معنای واحد،در پیوستگی شعر کمک کننده است.محتوای یک شعر هم می تواند در ایجاد پیوند میان واژه ها نقش داشته باشد. چه اين كه واژه ها، بنیه و اساس یک شعر را تشکیل می دهند. دوستان خوبم هر مفهومی برای بیان، واژهء خاص خود را می طلبد. در صورتی که یک شعر در مفهوم واحدی سروده شده باشد، طبعاً کلمه ها آن هم به نوعی از پیوستگی و خویشاوندی برخوردار خواهد بود. چنانچه در اثر فوق می بینیم. این اثر از آغاز تا انتهای آن پیام واحدی دارد.. شاعر مسیر مشخصی را می پیماید.از وقتی که شعر آغاز می شود تا هنگامی که پایان می یابد، خواننده در خط معینی حرکت می کند. شعربا یک هدفمندی شروع و با همان هدفمندی به غایت خود می رسد. این گره خوردگی عناصر، توام با جهت منطقی شعر به پیش می رود. شعر شکل حلقه و یا زنجیری را پیدا می کند که هردو سوی آن بهم دیگر گره خورده اند. برای روشن شدن مطلب به کلیت شعر نگاهی بیاندازیم:
        شعر با خزان و شب و سرخی در بند اول شروع می شود،در بند دوم شاعر از واژه جنگل و مه کمک می گیرد.شعر ادامه پیدا می کند و ما در بند سوم شاهد واژه های مسافران و هیاهو هستیم .بند چهارم با اقیانوس آراسته می شود همچنین نمی توان از واژه های دل و پروانه چشم پوشی کرد.برای بند پنجم شاعر از غم و خیال کمک گرفته و بند ششم از وقار رنگها.بند هفتم به روشنی مشخص است که واژه های شب و آرامش و آغوش چه تصویر خیال انگیزی را تقدیم می کند.بند آخر هم که ماه و ابر و احساس.
        همانطور که دیدید علاوه بر محور افقی،محور عمودی هم به خوبی از پیوستگی واژه ها برخوردار بوده و هست.


        با سپاسمندی.
        خندانک خندانک خندانک
        سیده نسترن طالب زاده
        سیده نسترن طالب زاده
        جمعه ۱۹ آذر ۱۴۰۰ ۲۱:۱۵
        با درودها و تقدیم سپاس و احترام
        رد قلم شما شاعر فرزانه را ارج مینهم .
        سپاسگزارم از زمان زرینی که اختصاص دادید. بسیار آموختم
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        جمعه ۱۹ آذر ۱۴۰۰ ۱۹:۱۲
        سلام
        هرچه از زیبایی شعرتان بنویسم کم است . اما از قلمی که چنین مستانه می خرامد ، توقع دارم به نگارش و نوشتار درست کلمات بیشتر توجه کند . افعال استمرار چه مضارع و چه ماضی را باید جدا نوشت :

        می نویسم
        می خوانم
        می ترسم و ....

        یعنی میخوانم و میترسم خلاف دستور است


        دوم پیشوند نفی ( بی ) را هم جدا می نویسند :
        بی مثال
        بی مرز
        بی زبان
        و....


        از آنجا که قلم شما را دوست دارم و ساحت تان برایم شریف و قابل احترام ، تصمیم گرفتم این را در پیام خصوصی خدمت عزیزتان عارض شوم . و از آنجا که شما نیز طینتی پاک و پذیرا دارید ، از نشر علنی آن استقبال نمودید .

        همین طور برخی کلمات دو بخشی که صورت صحیح آن جدانویسی ست :

        من که ( منکه اشتباه است )
        این را ( اینرا اشتباه است )
        و ‌...


        به علت خروج از ایران و کار در کوهستانهای اقلیم کوردستان دسترسی به نت ندارم مگر گاهی که با وای فای بنده خدایی آن هم در شهر ، بتوانم سری به سایت و تلگرام بزنم

        جسارت بنده را ببخشایید

        مانا
        سیده نسترن طالب زاده
        سیده نسترن طالب زاده
        جمعه ۱۹ آذر ۱۴۰۰ ۲۱:۱۵
        با درودها و سپاس از استاد گرامی جناب جمشیدی
        کمال امتنان از مواردی که گوشزد فرمودید و زمان زرینی که اختصاص دادید.بامهر
        ارسال پاسخ
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۰ ۲۲:۴۷
        دروداستاد گرامی خندانک
        پناهت مهرپرودگار حضرت دوست خندانک
        ارسال پاسخ
        شادان شهرو
        چهارشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۰ ۰۱:۱۷
        تو آمده بودی و
        فراز مصطبه ای آبی،
        اقیانوس
        برای دلت ، مادرانه نجوا کرد..

        درود و عرض ادب خدمت مهربانوی سپیدسرا بانو طالب زاده ی گرانمهر
        لب مریزاد
        و
        نبض قلم تان پُر تپش

        تعابیر زیبایی را در این سروده ی سپیدجامه رقم زده اید

        شب ،.. خلسه ی ارابه های تب انگیزست .. خندانک خندانک
        سیده نسترن طالب زاده
        سیده نسترن طالب زاده
        چهارشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۰ ۰۷:۴۸
        درودتان جناب بختیاری گرانمهر، برادر گرانمایه
        بسیار خوش آمدید و شاگردنوازی فرمودید
        خرسندم مورد قبول طبع والای شما قرار گرفت.
        بخش نقد و نظرات را به درخواست جناب آزادبخت گرانقدر گشودم ، به دلیل محدودیت زمانی ، پاسخگویی به مهر خوبان برایم مقدور نیست ، پیشاپیش سپاسگزارم . با احترام
        ارسال پاسخ
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۰ ۲۲:۴۷
        درود و عرض ادب استادارجمند_______ خندانک
        ارسال پاسخ
        امين آزادبخت
        چهارشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۰ ۱۰:۰۸
        ضمن سپاسمندی از بانو طالب زاده،من اینجا جای خالی دوستم،جناب آزاد را کاملا حس می کنم.
        این اثر را،
        دوست دارم جناب آزاد هم بخوانند.

        با سپاسمندی. خندانک خندانک خندانک
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۰ ۰۱:۰۹
        سلام سپاس که به یادم هستی خداوند به یادت باد خواندم و اثر فوق اندیشه ی حقیرم بود خداحافظ
        ارسال پاسخ
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۰ ۲۲:۴۷
        درودو عرض ادب جناب آزادبخت _______ خندانک
        ارسال پاسخ
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۰ ۲۲:۵۰
        عرض ادب ودرود جناب آزاد_______ خندانک
        منیژه قشقایی
        چهارشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۰ ۱۱:۴۴
        درودو عرض ادب استاد عزیزبانوسیده نسترن طالب زاده

        بی شک و بی اغراق زیباترین سپیدها را می سرایید
        آبی های درباریست ، رویا سا ،کلک زرین نگارقلمتان
        حظ و بهره وافر بردم و مسرورم فرصتی بود
        برای ابراز ارادت و همراهی با نبض زیبای احساستان

        بسرایید به مهرونور و قلمتان تابناک خندانک خندانک
        فاطمه گودرزی
        جمعه ۱۹ آذر ۱۴۰۰ ۲۲:۳۱
        درود بر بانو طالب زاده عزیزم
        بسیار زیبا بود
        قلمتان مانا
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۰ ۲۲:۵۱
        عرض ادب و ارادت بانو گودرزی عزیز خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3