سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 29 فروردين 1404
  • روز ارتش جمهوري اسلامي و نيروي زميني
20 شوال 1446
    Friday 18 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      ساده ترین درس زندگی این است ،هرگز کسی را آزار نده.ژان ژاک روسو

      جمعه ۲۹ فروردين

      شعر شبانه

      شعری از

      کوروش فلاح نژاد (رِند)

      از دفتر دگردیسی نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۲ آذر ۱۴۰۰ ۲۳:۳۵ شماره ثبت ۱۰۵۳۳۰
        بازدید : ۱۹۶   |    نظرات : ۱

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      آخرین اشعار ناب کوروش فلاح نژاد (رِند)

      شبی چنین
      آرامشی ایستا
      روی ایوان خانه
      می‌خواند مرا 
      .
      هوایی چنین 
      صدای مادر 
      به شامی جانانه
      می‌خواند مرا
      .
      در سکوتی شگرف 
      دعوت به چای 
      با صدای پدرانه
      میخواند مرا 
      .
      خیالی شگفت
      وسط حیاط
      به بازی کودکانه
      می‌خواند مرا 
      .
      پابرهنه لب دریا
      هوس آب‌تنی 
      تابستان بی‌بهانه
      می‌خواند مرا
      .
      گذار از کودکی
      با شرم بلوغ
      در حمام زنانه
      ‌می‌خواند مرا
      .
      گذران عمر
      با سرشکی سرد
      در اندوه زمانه
      می‌خواند مرا
      .
      غرقم در سیاهی
      در خاموشی خاک
      مرگ دلبرانه
      می‌خواند مرا
      .
      گذشتم از روز
      بریدم از درد 
      اما رنج شبانه
      می‌خواند مرا
      .
      کوچه‌ی باران زده
      دختر پشت پنجره
      هنوز عاشقانه
      می‌خواند مرا
      .
      سیگار و کبریت
      الکلِ کشمش
      به مستی عارفانه
      می‌خواند مرا
       
      طناب و درخت
      به تاب‌بازی زندگی
      یا دار حلاجانه
      می‌خواند مرا
      .
      سیم های زندگی 
      روی نُت آخر 
      به سماع وحشیانه
      می‌خواند مرا
      .
      تاس آخر 
      در بازی باخته
      قاپ قمارخانه
      می‌خواند مرا
      .
      ماسوله شدم
      مسافری غریب
      به مهمانخانه
      می‌خواند مرا
      .
      سر رفتم از زندگی
      مرگ به مقدار لازم
      پیمانه به پیمانه
      می‌خواند مرا 
      .
      کجای راهم؟
      کجا آویخته‌ام؟
      راستی یا فسانه
      می‌خواند مرا
      .
      کوروش فلاح نژاد
       
       
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      يکشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۰ ۱۹:۰۳
      درود بزرگوار
      بسیار زیبا و جالب بود
      موفق باشید خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1