دوشنبه ۵ آذر
شبِ رؤیاها شعری از بهمن بیدقی
از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۰ ۰۸:۳۵ شماره ثبت ۱۰۵۲۶۳
بازدید : ۱۴۰ | نظرات : ۱۰
|
آخرین اشعار ناب بهمن بیدقی
|
شبِ رؤیاها
یاد آن شبها بخیر
آن شبِ رؤیاها
آن هبوطِ شادی
شادیِ رؤیاها
آن تکاپوی شوق
آنهمه عشقی که ،
اوج میداد به من
آنهمه خاطره ها
نه سکون زده همچون اکنونِ من
ثانیه هایی عاشق
خوش نما پویاها
با آنکه مفهومشان
در دایرة المعارفِ دنیایی ،
هیچ اسمی نداشت
ولی واضح بودند ،
آنهمه گویاها
نمی پرستیدمشان
فقط خدا را ، می پرستیدم و،
می پرستم و، یقین خواهم پرستید
اما آن مفهوم ها ،
دلِ من را چو دزدِ سرِگردنه ای
بُرده بودند ، آنهمه زویاها*
همه آن زاویه ها
زویای زُبِیرِ* آن زَبور بودند انگار
آن ز حالِ غریبانه ای همچون من ،
جویاها
آنهمه عصمت و پاکی
که گناهانِ مرا میریزند
آنهمه خطا ومعصیت ز روح، شویاها
*زویا = زندگی
**زبیر= نیرومند و مقاوم
بهمن بیدقی 1400/7/20
|
نقدها و نظرات
|
با سلام و عرض ادب استاد بزرگوار سپاس از محبت شما مؤید باشید | |
|
با سلام و عرض ادب بزرگوار سپاسگزارم از لطفتان سلامت باشید | |
|
با سلام و عرض ادب بزرگوار سپاس | |
|
با سلام و عرض ادب بزرگوار سپاسگزارم از لطفتان سلامت باشید | |
|
با سلام و عرض ادب آقای فتحی بزرگوار سپاس از محبت شما سلامت باشید و شادمان | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و جالب بود
موفق باشید