پنجشنبه ۶ دی
|
آخرین اشعار ناب مهرداد عزیزیان
|
تا میز شامم را بدون عشق میچینم
بشقاب حسرت میزبان ِ نان ِ دلتنگیست
سنگین تر از شبهای قبلم با وجودی که
شامم پنیر ِ حسرت و ریحان ِ دلتنگیست
این شعر ِ امشب بود یا هذیان تنهایی؟
اصلا نمیدانم چرا شاعر شدن خوب است
آن شاعری که دور از محبوب ِ خود باشد
آخر چرا در باور ِ خواننده محبوب است؟
من در خیالم میزهای دیگری چیدم
با شربتی ممنوعه و یک بیت از سعدی
تا چشم هایم را به روی میز وا کردم
دیدم نگارم رفته سمت شاعر ِ بعدی!
این قصه هر شب پیش رویم میشود تکرار
پایانش اما همچنان بی روح و دلگیر است
این داستان نخ نما تقصیر شاعر نیست
وقتی به پای صنعت ِ تکرار زنجیر است
پس باز میچینم به روی میز ،شامم را
ترکیبی از تنهایی و دلتنگی و حسرت
پُر میکنم لیوان شعرم را به نام عشق
هرچند مینوشم به کام واژه ی نفرت
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام بر جناب خوشروی عزیز متشکرم از حضورتان و نظر بلندی که نوشتید نشان از وقت ارزشمندتان دارد که به بنده هدیه داده اید و از این بابت سپاسگزارم قربان🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام ویژه خدمت استاد اخباری گرامی حضورتان منتیست بر سر بنده قربان متشکرم🌺🙏🌺 | |
|
سلام و عرض ادب و احترام ویژه خدمت جناب استکی گرانقدر قدردان حضور پرمهرتان هستم قربان🌺🙏🌺 | |
|
سلام و عرض ادب و احترام ویژه خدمت شما بزرگوار بانو حکیمی بافقی به مهر خواندید بزرگوار🌺🙏🌺 | |
|
و تشکری ویژه بابت زحماتتان در این صفحه🙏🙏🙏 | |
|
سلام جناب آزاد گرامی متشکرم از حضورتان و پنجره ی سبزتان بنده فکر میکنم اگر شاعری در این عصر و زمان و با استاندارد های اخلاقی و ادبی تعریف شده واقعا برازنده ی نام شاعر باشد و به قول شما قله های شعر را هم فتح کند احتمالا ثمره و نتیجه اش برای نسل آینده اش است مسلما سودی نصیب شاعر نمیشود به جز لذت سرودن که این هم سود کمی نیست البته. در دنیایی که میشود بی اخلاق بود، هرزه بود،دزد بود، کلاهبردار بود ،اینکه کسی انتخاب کند ... یک کارگر سالم باشد، یک معلم سالم باشد، یک پزشک یا فروشنده یا پیرایشگر و ... سالم باشد و یا یک شاعر سالم باشد واقعا نقطه ی امیدوار کننده ای برای بشریت است! امیدوارم ما نیز شاعر باشیم، شاعر سالم باشیم و خیلی هم خوب میشود اگر توفیق فتح قله ها نیز نصیبمان شود . در مورد غم نیز عرض کنم تا جایی که بنده احتمال میدهم غم حاصل درک است، حاصل به میدان آمدن عقل است. عقل وقتی وارد میشود در کنار محاسنش غم را نیز به ارمغان می آورد و اگر ادبا را در هر قرنی قشر الیت و منتخب جامعه فرض کنیم جواب اینکه چرا بیشتر ادبیات ما غمگین است را احتمالا در خواهیم یافت. البته برخی هم مانند من عقل ندارند ولی اشعار غمگین هم دارند که بنده را جزو استثناعات دسته بندی کنید. در مورد " ممنوعه" یا لغاتی مانند اینها بنده قبلا هم عرض کرده ام زبان ما بیش از اختیار ما ممزوج شده با دیگر زبان ها مانند عربی. گمان میکنم کمی باید حساسیتمان روی چنین مسائلی را کم کنیم. شاید هم باید حساس باشیم نمیدانم به هر رو ، متشکرم 🌺🙏🌺 | |
|
درود بر شما جناب ناظمی گرامی متشکرم که حضور پیدا کردید در این صفحه و نقطه نظرات خود را مکتوب فرمودید بهره بردم بله با شما موافقم و البته مطلبی اضافه نمیکنم چون فرمایشات شما کامل بود بزرگوار 🌺🙏🌺 | |
|
سلام متشکر از محبتی که فرمودید ولی اگر معشوق بیرونی باشد برون گرایی برابر با شادی و درون گرایی برابر با غم | |
|
سلام دوست خوبم جناب آزاد ماکار به واژه و اصطلاحات معمول برون ودرون گرایی وپیامدهای آن نداریم .... اما کشف خویشتن دردرون خود است که بااصطلاح درون گرایی نیز همخوانی ندارد . ماظرفیت دیگری داریم که عینی وملموس دردرون ماست (البته ظرفیتی مغزی ست که با تفکر موازی ست ولی فوق فکر و اندیشه است ) دست یافتن یقینی به این استعداد و برتری درونی مارا از هرمانع و سدّی خلاص می کند ، یک طرفیت برتر است که آدمی با کشف آن در خویشتن از رنج و اندوه ، از تضاد وتناقض و از هر دوگانگی و دوئیت پنداری واز هر جدال لفظی و ابزاری دور می شود واین واقعیت انسان است که ابزار و باوروعقاید بیرونی ابزارهایی برای رسیدن به آن نیستند . ماهمانگونه که آگاهی را در خود با کلاسهای دانشگاه و مطالعه ی گسترده رشد می دهیم وبرای مان قابل ادراک است . بلی ، انرژی ونیروی دیگری نیز در یکایک ما وجود دارد که کشف آن برایمان قابل ادراک ومشاهده است . زمانی که با آن انرژی درارتباطیم ، در یک سکوت وخلسه ایم که تفکر درما کاملا مففود ، وزمانی که در حال تفکرواندیشیدن هستیم ، آن نیرو وانرژی از دست ما خارج است . که این فعلی تجربی و شهودی برای هرفردی است . درون گرایی یک حادثه ی فکری است و فکر است که مارا بادرون خود مانوس می کند وبرون گرایی برعکس حادثه ی درون گرایی ست که این هم دستاورد فکر است ... اما آن انرژی که ما می گوییم ، فراتراز فکر است ودر آن هیچ فکری دخالت ندارد . واین اکتشاف درونی با سکوت توام است که تنها برای خودِ فرد قابل ادرا ک می باشد . شاید درک آن برای دیگری هم دشوار باشد اما واقعیتی ست که باهرکس وجود دارد .البته یک حالت نشئگی ست که بدون استفاده از هیچ ماده ی مخدری به فرد دست می دهد ودر آن نه تفکر وجود دارد ، نه رنج ، نه اندوه و غم ، ونه هیچ محاسبه وسیاستی .... | |
|
سلام متشکر از تشریحی که فرمودید | |
|
سلام جناب آزاد گرامی سپاس از حضورتان چشماهایم اشتباه تایپی بوده( چشمهایم) اصل لغت است و در خصوص " وا کردن" فعلی عامیانه نیست قربان آمد بهار و بخت که عشرت فزا شود از هر طرف هزار گل فتح واشود. خاقانی. صد خنده بلبل از گل تصویر درکشید آن غنچه لب هنوز به من وانمیشود. صائب در مورد آن شاعری که دور از محبوب خود باشد دو هجای کوتاه جای خود را به یک هجای کشیده داده اند و محل ایراد نیست سپاس از حضور پرمهرتان🌺🙏🌺 | |
|
سلام بر استاد زیبانگار جناب کهنگی عزیز متشکرم از حضورتان قربان🌺🙏🌺 | |
|
سلام بر استاد عزیزم جناب غرب گرامی🌺🌺🌺 خوشحالم که تا حدودی در انتقال مفهومی که در سر داشته ام ظاهرا توفیق داشته ام🙏🙏 بله، داستان، داستان شاعریست که نمیتواند تغییرات زمان خود را درک کند و با آنها دست به گریبان است. نگاهش به عشق ، کهن است و هنوز یارش را نگار و محبوب میخواند ! و البته نتیجه روابط عاشقانه اش نیز معلوم است در شعر!! سپاس از نظر ارزشمندتان🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام عمیق خدمت شما بانوی گرامی این نشان از محبت بی نهایت شما به بنده و صفحه ی بنده است که شاهد حضور گرمتان باشم سپاسگزارم🌺🙏🌺 | |
|
سلام بر دوست عزیز و دور آشنا جناب رضوی مهربان حرفی ندارم بگویم جز سپاس و تشکر واقعا حضور عزیزانی چون شما امید بخش است بزرگوار متشکرم🌺🙏🌺 | |
|
سلام بر مسعود خان آزادبخت عزیز و گرامی بسیار خوشحالم از حضورت عزیز و متشکرم از محبتت به بنده و این صفحه 🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت بانو مهتدی گرامی متشکرم از حضور پرمهرتان🌺🙏🌺 | |
|
سلام بر جناب دانیال فریادی عزیز ممنونم از حضور پر محبتت عزیز🌺🙏🌺 | |
|
سلام جناب جور عشوری گرامی سپاس از حضورتان🌺🙏🌺 | |
|
سلام بر جناب علیپور گرامی زیبا نگاهید عزیز🌺🙏🌺 | |
|
سلام بر آرمین خان پرهیزکار عزیز دوست گرامی " عالی" واژه ی برازنده ی محبت شماست بزرگوار🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت جناب کریمی گرامی قطعا حضورتان ارزشمند و زیبایی در نگاهتان است 🌺🙏🌺 | |
|
سلام بر جناب هدیه نژاد گرامی سپاس از حضور پرمهرتان🌺🙏🌺 | |
|
سلام بر شما عزیز بزرگوار سپاسگزار حضور پر مهرتان هستم و تشکر ویژه دارم بابت بداهه ی زیبایتان جناب عمران گرامی 🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت جناب عطاالهی عزیز به مهرخواندی عزیز.متشکرم🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت جناب حقیری گرامی نظر لطفتان است عزیز. سپاسگزارم🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت بانو موسوی گرامی متشکرم از اظهار لطفتان،به مهر خواندید🌺🙏🌺 | |
|
سلام بر جناب حمیدی راد عزیز✋ سپاس از حضورتان بزرگوار🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت جناب معینی گرانقدر از حضورتان در این صفحه خرسندم قربان 🌺🙏🌺 | |
|
سلام جناب بدری گرامی گویا شما اعصابتان از قهرمان شعر بیشتر خرد شده برادر 🌺🙏🌺 | |
|
سلام یعنی خاک بر سر قهرمان کته کله و شمپت شعر که میبیند نگار نازنینش میرود سراغ شاعر بعدی ولی هیچ حرکتی نمی کند آنجا می بایست سر کچل خود را بکوبد روی میز منظورم شما نیستینا... چنین قهرمانانی در اشعار مایه ننگ ارتش برره هستند | |
|
آقا مهدی میخوای حالا شما خیلی اعصابتو خرد نکن شعرم یکم با دقت بیشتری بخون اگه با دقت بخونی میفهمی کلا نگار وجود خارجی نداره همه اتفاقات در خیال روای شعر در جریانه ولی در کلیت اگر بعدش باز هم عصبانی بودی تو تعزیه سر شمر خالی کن نه اینجا اینجا سایت شعره برادر ،جای این نیست که هر چی به ذهنت رسید رو بنویسید که! در پناه خدا🙏
| |
|
عرض ادب و احترام خدمت بانو گودرزی گرامی سپاس از حضور پرمهرتان بزرگوار🌺🙏🌺 | |
|
متشکرم از بداهه ی زیبایی که عرضه نمودید حضور بزرگوارانی چون شما در چنین محافلی بسیار ارزشمند است 🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام ویژه خدمت بانو رحیمی گرانقدر سپاسگزارم حضورتان ارزشمند است بزرگوار🌺🙏🌺 | |
|
سلام ویژه خدمت دوست دور آشنا جناب آبسالان عزیز از حضورتان بسیار خرسند شدم قربان 🌺🙏🌺 | |
|
سلام بر جناب معارفوند عزیز خوشحالم که شعر را دوست داشتید 🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت بانو امیریان گرامی سپاسگزارم از توجهتان🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت جناب علیپور گرامی متشکرم قربان🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام ویژه خدمت بانو کاسیانی گرامی به مهر خواندید بزرگوار🌺🙏🌺 | |
|
درود مجدد خدمت جناب علیپور عزیز سپاس از محبتتان قربان🌺🙏🌺 | |
|
سلام خدمت دوست گرامی ایمان اسماعیلی خوشحالم که باب طبعت بود عزیز🌺🙏🌺 | |
|
سلام مجدد خدمت جناب علیپور عزیز لطف دارید قربان سپاسگزارم🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت جناب رضاپور گرامی🙏 در مورد امتیازات ،نظر لطف شماست در مورد زبان هم سعی کرده ام در هر دو حوزه فعال باشم تشکر از شما 🌺🙏🌺 | |
|
سلام محسن جان ممنون رفیق🌺🙏🌺 | |
|
درود جناب علامیان گرامی متشکرم از حضورتان 🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب خدمت جناب دزفولی گرامی متشکرم از بداهه ی زیبایتان 🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب خدمت جناب واشقانی گرامی البته شما به بنده لطف دارید متشکرم از محبتتان 🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب خدمت بانو خوش روش گرامی خرسند شدم 🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب خدمت بانو ناطق گرامی متشکرم از حضورتان 🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب خدمت بانو رحمانی گرامی زیبا نگاهید 🌺🙏🌺 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
آن شاعری که دور از محبوب خود باشد
آخر چرا در باور خواننده محبوب است
کنایه از عشق های نافرجام و دوری های داستانهای عاشقانه داشت
که هر کس از یار و دیار خود دور دور است
محبوب تر میشود و داستانهایش را با لیلی و مجنون که سنبل آنهاست میدانیم.
تا چشم هایم را به روی میز واکردم
دیدم نگارم رفته سمت شاعر بعدی
درودها زیبا بود .