يکشنبه ۱۴ بهمن
بیداری شعری از شاذیه اسلمی
از دفتر شعرناب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۹ شهريور ۱۴۰۰ ۱۷:۵۴ شماره ثبت ۱۰۳۰۴۰
بازدید : ۱۵۲ | نظرات : ۹
|
آخرین اشعار ناب شاذیه اسلمی
|
بیداری
این دم موج بیکرانی از خوشی و لذت،
فراتر از رنگ سبزه بهار
همه تنم را پوشانیده است.
دور و برم را،
کناره ام را،
راست و گردونه ام را
اوج تمنای به زیستن گرفته،
ای وای!
چه حسی دارم؟
ملکوتی،
شوری دارم هیاهوی و شکوهی
که برای هر نفسم در فرو رفتن و واپس آمدن
نوید شاد بودن می دهد
و برای هر رگی از وجودم
هدیه پویایی.
ای زیباترین تصویر!
من ترا در آغوش این لحظه می فشارم،
آب ات میدهم،
نان ات می ریزم،
ناز ات می کنم،
تا بره نما های جبر زمان
ببینند و بمیرند.
ای کهکشان نور !
من ترا در ته وجود خودم کاشته ام.
ای ببر صفتان !
پس از این نوبت شماست تا شکوه سر دهید
و برای خود لانه بیابید؛
زیرا که من
آشیانه پلید شما را از کشور وجودم
زدوده ام.
بترسید و بنالید؛
چون دگر پناهی جز کوری چشم خود ندارید.
بشورید و به برای هم بگوئید
و به تکرار بگوئید
و از دارایی و از بیداری من بیدار بگوئید
و دوسد بار و سه سد بار بگویید
و بمیرید
که من دانم
و شما دگر هیچ ندانید،
ندانید و ندانید....
#شاذیه اسلمی#
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
هزاران درود
موفق باشید