دوشنبه ۲۸ آبان
روزگار ما شعری از زهرا مددی
از دفتر شعرناب نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۹ شهريور ۱۴۰۰ ۲۲:۰۸ شماره ثبت ۱۰۲۷۵۵
بازدید : ۱۳۳ | نظرات : ۶
|
آخرین اشعار ناب زهرا مددی
|
عجب ماجرای عجیبی است، گیر افتاده ام در دنیایی که از آن بیزارم، پای رفتن دارم،اما ره توشه ام خالی است....
خواستم از شادی ها بگویم، نشد، نتوانستم، خوابم سنگین بود، اما روحم هرگز نخوابید....
جهان را می بینید؟حالمان خوب نیست، همه در حال کوچ کردنند و ما باورمان نمی شود که چقدر تنها بوده ایم....
راستی آیا هنوز هم گردن های غرور راست اند یا شکسته؟آیا هنوز هم دل می سوزانیم؟ آیا هنوز هم در فکر طلب ثروت و قدرتیم؟
نمی دانم...انگار از همه جا بی خبرم...خسته ام.....از دیدن دردها خسته ام....
نگاه می کنم، فقط نگاه می کنم....شاید روزی به جواب سوال هایم برسم...
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.