چهارشنبه ۷ آذر
رخنه سرما شعری از محمد جواد عطاالهی
از دفتر شعرناب نوع شعر قطعه
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۸ شهريور ۱۴۰۰ ۲۰:۴۱ شماره ثبت ۱۰۲۴۳۲
بازدید : ۳۳۸ | نظرات : ۰
|
دفاتر شعر محمد جواد عطاالهی
آخرین اشعار ناب محمد جواد عطاالهی
|
رخنه در استخوان تابستان ،جوهر ارغوانی سرما
خون غمگینِ بی تفاوت من سرمه ی چشم دوست دارانش
لابه لای زمان پرس شدن و خنده با چرخ دنده ی ساعت
تا جنونی نمی زند فریاد کوش اهریمن و بهارانش ...
پلک سنگین کوه می افتد خون شب را به ماه می مالد
گفته بودم که آفتاب از ماست با جگر های لای دندانش
تو اگر قتل را نمی فهمی پیش ساحل بشین و دریا شو
تپه ها را به سیل می کوبد آذرخش و سپاه بارانش
چه کسی عقد کرده سرما را این عجوزه درون خانه ی کیست؟
که هزاران هزار ماه عسل آسمان مانده در زمستانش
عاشقی و اگرچه می دانم....باز اصرار می کنم که بگو
چیزی از راز های سردی که عاشقان می کنند کتمانش
|