چند شعر تک (در کوتاه ترین گونه ی شعری جهان)
1. بی تو حتی بهشت زیبا نیست.
2. غرق اشک ام. کجاست کشتی دوست؟
3. در سکوتم هزار و یک حرف است.
4. خنده ای تا شکفتنت راه است.
5. قاصدک ها به خاک غلتیدند.
6. نظری کرد و صاحب نظرم.
7. خاطرت جمع، خاطرم جمع است.
8. باران شدی، هر سو، غزل ها قد کشیدند.
9. عشق باید جوابگو باشد.
10. شعر یعنی نگاه و دیگر هیچ.
11. چشم وا کن که صبح دل برسد.
12. آخرش می رسیم، می دانم.
13. چشم های تو، مهر و ماه من اند.
14. بی غزل، تا کِی توان خود را کشید؟
15. می دوم شاید فرار از خود کنم.
16. زندگی، افسانه ای کوتاه بود.
17. با تو باشم، شهسوار عالم ام.
18. آسمان، ناز چشم هاش کشید(/کشَد).
19. صبح یعنی طلوع چشمانت.
20. برقرار و بی قرار.
(شعر تک: شعری بسیار کوتاه اما مستقل، تنها در یک لَخت یعنی یک مصراع یا مصراع واره، بنابراین، تک لَختِ این گونه ی شعری ممکن است گاهی بر یکی از وزن های رایج عروضی و گاهی با وزنی مانند شعرهای سپید باشد.
نکته:
درست است که گاهی می توان مصراعی از شعری مثل غزل را به تنهایی استفاده کرد، اما مصراع های دیگر و بافت کلی در رسانش آن، اثرگذار خواهد بود ولی در شعر تک، هرچه هست، تنها یک مصراع یا مصراع واره است و شاعر باید در اوج فشرده گویی، شعری کامل اما خلاصه را در یک لَخت بگنجاند.)