سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 4 دی 1403
  • ميلاد حضرت عيسي مسيح عليه السلام
24 جمادى الثانية 1446
    Tuesday 24 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      سه شنبه ۴ دی

      چهار سپید

      شعری از

      سیده نسترن طالب زاده

      از دفتر "مرواریدهای باروک" نوع شعر سپید

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۰ ۲۰:۲۶ شماره ثبت ۱۰۲۱۸۴
        بازدید : ۲۰۲۶   |    نظرات : ۰

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه




      وطن ستاره های  شانه ی پدربزرگست
      وطن...
      ، نغمه های گرم آغوش پدریست
      وطن کیک شکلاتی نیم خورده ای ،
      در جیغ زنبق های شهریور ..
      .
      .
      .
      وطن ، غازهای وحشی زرینیست
      آویخته بر گلوی آسمانها..
      وطن چمدان غم توست ، آواااره ،
      در شیارهای ابری تنم..
      وطن نجوای نهنگ خسته ی تنهاست
      پیچیده در تنپوش شرابی شن
      .
      .
      .
      امشب کش آمده است
      برایم شکسپیر میخوانی
      دهان ما ، چقدر به افقهای آبی  می چسبید؟!
      .
      .
      .
      آگوستهای دلمه بسته می آیند
      دستمالم ، بوی سلسله ی اشک میدهد
      و دلم
      مجال کوچهای پنهانیست

      -تندیس سنت جوزف ، در حیاط خلوتمان پنهان می کنند-
      .
      .
      .

      وطن !
      عروسک های خیابانی جاسوسند
      وقتی زنی بزرگ
      از تو روی بر میگرداند.



      ٭٭٭

       
      دستهای تو
      در سگک پیشانی باد
      باد ، پیچیده بر اندام خسته ام
      لبهای ما
      موزه ی خاکستر یدوشم ماند..
      فتح میشویم
      در فعل خون
      ساعتی مانده به شب
      زندگی ، لعبت زیباییست ،
      شاید نمی دانستیم!!



      ٭٭٭



      گل سوری !
      چشمک لحظه های مهجوری !
      خزان می آید
      بادها
      مخمل تنت را میبرند ..
      پروانه های شرابخوار ، میمیرند
      تو میمانی و
      دهن کجی آخرین بندر خیس
      تو می مانی و آه..


      ٭٭٭


      عشق خام ، شیر تلخ
      دریای آبی ، غمگینست
      دایره های یخ
      از رقص آتش و پیراهنی سرخ میگویند..
      وقتی زمستان می آید
      تا من
      شفیره ی تمام ملکه های  آغوش تو باشم.
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2