سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 15 آذر 1403
    5 جمادى الثانية 1446
      Thursday 5 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۱۵ آذر

        پایان عشق با خیانت

        شعری از

        حسین مراغه

        از دفتر شعرناب نوع شعر ترکیب بند

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۰ ۱۲:۱۵ شماره ثبت ۱۰۱۸۵۲
          بازدید : ۵۱۰   |    نظرات : ۱۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حسین مراغه

        ۱ در گذر شب و روز این زمانه
         ندانسته گشتم عاشق زنی بدکاره
        ۲گمانم که بود او پاک و طاهره
        ندانستم که باشد هرزه و لجاره
        ۳ ز خیانتش بشد قلبم تکه و پاره
        چه کنم در این ره ندارم چاره
        ۴ خواستم که آرام جانم باشد
        بر این دل صبر و قرارم باشد
        ۵ خواستم در ره عشق مرا همسفر باشد
        دل و جان دهم به او، تا مرا همسر باشد
        ۶ خواستم دهم به او تمام دل و تنم
          عزیزم بود و برایم پاره تنم
        ۷ در ره عشقش میدادم جان و سرم
        گفتمش فقط تو باشی یار و همسرم
        ۸ گفتمش بیا تا بینمت لحظه‌ای
        تا که کم گردد ز دلم غصه ای
        ۹ نیامد به سویم و رفت با دیگری
        عشق من بود و برای دیگری میکرد دلبری
        ۱۰ خواستم تا خورم همیشه غمش
        خواستم مال من باشد عشق و تنش
        ۱۱ ولی رفت و داد به دیگری جان و تنش
        کردگارا تنم میسوزد ز این غصه و عطش
        ۱۲ یک سال چو پروانه بسوختم در آتش عشقت
           به نیش طعن و کنایه بسی کشیدم خفت
        ۱۳ ندادی ز وجودت اندکی به من لذت
          دگر هیچ نخواهم تو را ، روی به درک
         
        (بنده سه سال پیش بعد مرگ پسرم از همسرم جدا شدم.
        سال گذشته یک دل نه صد دل عاشق یک زنی به نام فاطمه
        شدم، دوبار رفتم خواستگاریش، قرار بود دو ماهه دیگه عقد
        کنیم، توی این یک سال بیشتر از هزار و دویست بیت شعر
        براش در انجمن شاعران جوان سرودم، 
        بارها ازش خواستم بیاد تا ببینمش، ولی قبول نمیکرد،
        بنده فکر میکردم بخاطر حجب و حیاشه که نمیاد
        به خدایی که منو آفرید قسم میخورم، که حاظر بودم به
        ازای یک دقیقه دیدن این زن، جانمو بدم و بمیرم
        با همه این ماجراها قرار شد دو ماهه دیگه عقد کنیم
        که یکی از دوستانم که مردی مومن و قدرتمندیست برام 
        آمار کارها و کثافتکاریهاشو برام در آورد،
        دنیا روی سرم خراب شد، چهار روز نه آب خوردم و نه غذا،
        از روز سوم سرم گیج می‌رفت و چشام همه جا رو سفید میدید
        و از هوش رفتم، وقتی به هوش اومدم توی بیمارستان بهم سرم
        وصل کرده بودند، یک ماه پیش روانپزشک رفتم تا به حال عادی
        برگشتم.چه شبها که تا صبح براش با اشک شعر میسرودم
        اونقدر شعر عاشقانه می‌سرودم که خودم لابه‌لای ابیاتش غرق
        میشدم، حالا دیگه حالم از هر چی عشقه بهم میخوره
        برادران و خواهران عزیزم که توی این انجمن با صفا، هستید
        این ماجرای عشق من بود، فدای همتون بشم)
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عليرضا حكيم
        شنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ ۰۸:۰۶
        درود بر شما
        خوب بود و برو یکی دیگه پیدا کن
        خندانک خندانک خندانک
        حسین مراغه
        حسین مراغه
        شنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ ۰۸:۵۱
        سپاسگزارم از لطفتان شاعر گرانقدر و فرهیخته جناب حکیم
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بهنود کیمیائی
        شنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ ۰۸:۴۹

        با عرض سلام و احترام
        خدمت شما شاعر عزیز و گرامی
        بسیار بسیار عالی بود
        لذت بردم
        قلمتان توانا
        روز و روزگارتان همواره شاد
        دلتان پر از امید
        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
        حسین مراغه
        حسین مراغه
        شنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ ۰۹:۱۴
        سپاسگزارم برادر عزیز و شاعر گرانقدر و فرهیخته
        بسیار ممنونم از لطفتون
        سلامت و برقرار باشید
        در پناه مولا و عشقم علی
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سعید صادقی (بینا)
        شنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ ۰۸:۵۴
        درود حسین آقای گل خندانک
        حسین مراغه
        حسین مراغه
        شنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ ۰۹:۰۳
        فدات بشم سعید جان، تاج سری داداش
        ممنونم شاعر گرانقدر و فرهیخته و توانمند و گرامی
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        رضا حمیدی راد(احسان)
        شنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ ۱۴:۳۲
        درود تان باد
        مانا و نویسا و سبز بمانید

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        شنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ ۱۸:۰۷
        درود جناب مراغه
        بسیار خوب
        اما ........ اما ابرو ش را نبر نزد خدا محفوظ خواهد بود
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        حسین مراغه
        حسین مراغه
        شنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ ۱۸:۳۹
        درود فراوان بر دوست گرامی جناب فتحی ارجمند
        آقای فتحی اگه بدونی توی این یک سال جگر منو خون
        کرد، آبرومو توی فامیل برد، با احساسات پاکم بازی کرد
        در ثانی بنده که فامیلی اون خانم رو اسم نبردم
        آقای فتحی اگه حمل بر خود ستایی نکنی، بنده برای خودم
        کسی هستم همیشه دخترها و زنها بهم پیشنهاد میدند،
        ولی بنده هیچوقت قبول نمیکنم چون این کارها بر خلاف اصول اخلاقیه منه، حتی از بس این ژنو دوست داشتم حتی به خودم اجازه نمی‌دادم به کسی حتی فکر کنم، تعجبم با اینکه اون هم منو دوست داشت چرا تن به کثافتکاری‌ها میداد،
        بخدا یک ماه مثل جنازه توی خونه افتاده بودم، با اینکه خودم روانکاوم خانوادم تا یک ماه هر هفته منو پیش روانپزشک میبردن تا به حال عادی برگشتم، دیگه به هیچ زنی نمیتونم اعتماد کنم و هیچگاه ازدواج نمیکنم،
        تاج سر مایی جناب فتحی عزیز
        ارسال پاسخ
        مسعود آزادبخت
        مسعود آزادبخت
        دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ ۱۸:۱۴
        عجبا
        😁😁😁
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        يکشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ ۱۲:۰۰
        بداهه ای تقدیم شعر زیبای شمابزرگوار
        شعرت به رویا می برد
        جایی که رندان می روند
        معنادو چندان می شود
        دایم به بالا می برد
        خندانک خندانک خندانک
        حسین مراغه
        دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ ۱۷:۳۶
        سپاسگزارم برادر عزیزم جناب انصاری دزفولی
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2