سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        رویـــــا ...

        شعری از

        امیر محمدی ارکانی (صادق)

        از دفتر اشک باران نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۱ ۱۸:۱۰ شماره ثبت ۱۰۱۲۰
          بازدید : ۱۱۱۳   |    نظرات : ۲۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

         

        وقتی هوای تو بر سرم می زند
        دلم برایت تنگ می شود
        نفس کشیدن برایم سخت می شود
        اما تو رفته ای ...
        و چه بیهوده اشکهایم 
        در هاون ماندنت می کوبند!
         
        آه ...
        راه فریب دل بسته است .
        بیچاره دلم
        همین روزهاست که ویرانه می شود
         
        اما هنوز آرزوهایم
        زیر انبوهی خاکسترنفس می کشند
        به شوق لحظه ای که
        نسیم مهربانی تو بر من بوزد
         
        دلم برایت تنگ می شود
        اما تو رفته ای ...
        و من چه بیهوده
        در خاکستر خاطراتت می دمم !
        اما شعله ای نمی وزد و سرد شده ای ...
         
        دلم برایت تنگ می شود 
        امشب آسمان در دلم
        خُلق اش تنگ  می شود
        پرچم سرخ جنگ بدست می گیرد و 
        با لشگری از ابر زیر شلاق باران
        با من وارد جنگ می شود
         
        چشمهایم
        با گریه گره خورده اند
        اما چشم انتظار !
        به شوق لحظه ای که به دست تو باز شوند و
        به وصال روی تو رسند ...
         
        دلم برایت تنگ می شود
        دل که جای خود دارد بعد از این
        دنیا برایم همچون سلول انفرادی 
        تنگ و تاریک می شود !
         
        کاش می توانستم چشمی بخواب زنم
        و خواب کنم تمام خواب های تلخ را ...
         
        دلم برایت تنگ می شود
        نفس کشیدن برایم سخت می شود
        در آتش تنهایی ام
        خاطراتت دود می شود
        اما
        باز آرزوی با تو بودن همچون ققنوسی
        دوباره در من آغاز می شود
        دلم برایت ....
        نفس به عشق تو در سینه حبس می شود
        راستی راستی
        فصل دلتنگی های من آغاز می شود ...

         

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7