چهارشنبه ۵ دی
دیوانه شعری از کامکار پیشوا
از دفتر اولی نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۶ تير ۱۴۰۰ ۲۰:۳۹ شماره ثبت ۱۰۰۶۵۵
بازدید : ۵۰۴ | نظرات : ۲۶
|
آخرین اشعار ناب کامکار پیشوا
|
این مـنـم دیـوانه ای بـی بند و بار
حـرف هـایـش شوخی و بی اعتبار
مـن که با هرکس بگویی دوستم
دشـمـنـانـم خـارج از حـدِّ شـمـار
پیـش هر کـس از تو نامی می برم
پـاسـخـم را می دهـد با سنـگـسار
الغَـرَض قـانـون مرا مجـرم نخواند
با چـه حُـکمـی می بَریـدم زیرِ بار؟
تا به حکم ِ خویش جولان می دهید
نیـسـت امـّیـدی بـه درمـان الـفرار
وه کـه من آزادم از فـرهنگ و شرع
ای که در بندی تو را با من چه کار؟
سـوزِ حـافـظ سـیـنـه ام را می دَرَد
بلکه او عرش است و من گرد و غبار
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام در مورد اول: صرفا زبان شخصی خودم را به کار گرفته ام. به تصحیح شما ارج می نهم . در مورد دوم: خودتان جواب دادید. اما جواب بنده: نظر به این داشتم که هر کس هر حکمی بخواهد صادر می کند و یک حکم متفق وجود ندارد. بیت بعد، ناظر براین نظر است. تشکر | |
|
سلام تشکر از نظر ریز بینانه شما
| |
|
عین شین قاف والقول ذی الفکر...... مانند ع س ق والقرآن ذی الذکر تشکر | |
|
سلام ،خوش برگشتید | |
|
درود استاد عزیز به شعر ناب خوش برگشتید موفق باشید | |
|
سلام و عرض ادب و با سپاس فراوان از نقد استادانهی آقای نصراللهی گرانقدر و شعر زیبای شاعر گرامی آقای کامکار پیشوا.
امّا نکات ذیل قابل بیان است:
الغَرَض قانون مرا مجرم نخواند با چه حُکمی می بَریدم زیرِ بار؟
طبق اصل "قانونی بودن جرم و مجازات" هر جرمی باید مستند قانونی داشته باشد تا بتوان بر اساس آن حکم صادر نمود. مراد شاعر از به کارگیری کلمه "قانون"، ممکن است این باشد. این نظر آنجا تقویت میشود که اگر به جای آن از کلمه "قاضی" استفاده شود دو مصراع با هم تطابق ندارند؛ که معنیش میشود:
[ الغرض قاضی مرا مجرم نمیداند و حکم ِ به مجازات صادر ننموده است؛ پس ای دستگاه قضایی و به معنی اخص ای قاضی چرا حکم مجازات صادر کردهای؟] چون تا حکم صادر نشود نوبت به اجرا نمیرسد. به دیگر سخن، قاضی حکم به مجازات صادر نکرده تا نوبت به مجازات برسد، صرف از نظر از اینکه حکم مطابق قانون باشد یا نباشد. در نتیجه جایگزینی واژه "قاضی" به جای واژهی "قانون" مصرع دوم را عبث و بیهوده مینمایاند.
موید این نظر مصرع "تا به حکم خویش جولان میدهید" است؛ چرا که نشان میدهد حکم صادر شده است. پس کلمه قانون شایستهتر به نظر میرسد.
چون قانون شاعر را مجرم نمیداند و عمل انجام شده؛ اساساً جرم نیست و اگر هم جرم باشد برای دیوانه و امثال آن از علل ِ رافع مسئولیت کیفری به شمار میآید. و در نهایت اینکه عمل انجام شده قانوناً قابل مجازات نیست و چرا ای دستگاه قضایی مخالف نصّ ِ قانون حکم به مجازات صادر کردهای؟
امّا بیت ِ
"این منم دیوانهای بی بند و بار حرف هایش شوخی و بیاعتبار"
در مصرع اول، اگر از واژهی "بی بند و بار" استفاده شود؛ بالاخره باید دیوانه را به بیمارستان روانی برد و نوعی فاعلیت برای وی قابل تصور است. چون در واژهی ِ "بی بند و باری"، نوعی قصد و اراده به ذهن خطور میکند؛ پس بهتر است گفته شود: "این منم دیوانهای بی شور و شر" یا اینکه با قوافی خود شعر گفته شود: "این منم دیوانهای بی ننگ و عار"...که قابل مجازات نیستم و فاعل معنوی را باید مجازات کرد.
___________________
با احترام امید کیانی هجدهم تیرماه ۱۴۰۰
| |
|
درود بر شما جناب نصرالهی. صحبت من در مورد نقد این شعر نیست گاها دوستانی هستند پنجره ی نقدشان بسته است عزیزانی چون شما دیگر برای محکم کاری نظرات را هم میبندید ،ولی هر کجا نیاز ببینید دست به نقد اشعار دیگران میبرید،که البته دستتان درد نکند ،بنده همیشه و همیشه از نقد استقبال میکنم. منتها بزرگوار لااقل نظرات را بگذارید باز باشد شاید کسی خواست بیاید از شما تعریف بکند !! در کلیت بنده در مورد شعری که زحمت کشیدید و ارسال کردید نظر نمیدهم چون ظاهرا علاقه ای به دانستنش ندارید. منتها چون منتقدین امروز سایت را نو آموزان دیروز خطاب کرده بودید بسیار کنجکاو ِ خواندن شعرتان بودم که رفتم و خواندم!!
| |
|
سلام آقای مهرداد عزیزیان، خوبی؟
حدود شش هفت ساله عضو دو سایت شعر ناب و نو و غیره بوده و هستم تقریبا بنابه سلایق شخصی که هیچ قصدی در آن نیست، بخش نظراتم را مانند خیلی از این خلق خدا بسته ام. گناه کرده ام؟
نوآموزان که گفتم با افتخار و احساس غرور این را گفتم و بسیار خوشحالم که پیشرفت کرده اند آنهایی که من را میشناسند میدانند که دغدغه ای جز شعر ادبیات ندارم و هرگز پای به حواشی نگذاشته ام مگر اینکه گَزیده شوم.
بنظر شما که انسان فرهیخته ای هستی، آیا صحیح است که سری به پروفایل و اشعارم بزنی و بیایی اینجا در پُستی غیرمرتبط من را مورد نکوهش قرار دهی؟ انصاف با خودت
موفق باشی، من همه را دوست دارم | |
|
سلام مجدد خدمت جناب نصرالهی عزیز نه درست نیست،ولی چاره ای نداشتم. حقیقتش را بگویم،رفتم شعرتان را خواندم و ناخرسند شدم دیدم پنجره ها را کامل بسته اید و از بالای قلعه ما را میبینید!😁 گفتم بیایم گلگی کنم بعد شما گفتید دلایل شخصی دارم حالا هم من میگویم به دلایل شخصی شما احترام میگذارم🙏 🌺🌺🌺 | |
|
سلام با قسمت اول و آخر حرف شما مخصوصا سلاخی بیت آخر کاملا موافقم.
تشکر از نگاه نکته سنج شما | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دونکته
کنجکاوم بدانم چرا به جای " دشمنانم خارج از حدّ ِ شمار" " دشمنانم خارج از حد ،بی شمار"
و به جای " با چه حکمی میبریدم زیرِ بار؟" " با چه حکمی میبریدم پای دار؟ " را استفاده نکرده اید؟
البته در مورد دومی گفتم شاید منظورتان از زیرِ بار همان اشاره به مصرع اول باشد که از بی بند و بار استفاده کرده اید.
به هر حال زیبا بود،👏👏👏