سلام خانوم شاهزاده مهربان چ تعبیر قشنگ و بجایی از شعر بیان کردین:( زیبا لطف بیکران شما به بنده ست بینهایت مچکرم ک زحمت گل آرایی کشیدین ایشالا بتونم جبران کنم سپاس
سلام و درود بر عزیز برادر محتوای متنوع شعرت من و یاد مطلبی انداخت در قدیم مناطق کورد نشین شبانان به جای پول یه کاسه یا قابلمه داشتن و می رفتن در خانه ی مردم و آنها از آنچه داشتند یک ملاقه داخل قابلمه ی او می ریختند که به این غذا چێشتی مجێور یا غذای اجباری می گفتند در شعر شما که پر از تصویرهای تلخ و ناگزیر زندگیست — مثل لقمهی غم، قطار لهکننده، مالیات اجباری، و عشق زمینگیر — میتوان گفت: زندگی همان «چێشتی مجێور» است؛ یعنی ترکیبی از هرچه روزگار دارد و تو هیچ اختیاری در انتخابش نداری. هرکس چیزی ریخته توی قابلمهات: رنج، درد، عشق، اجبار... و تو ناچار به خوردنش هستی، بیآنکه بدانی تهش چه مزهای دارد.
درود ها بر محمد حسین خان عزیز چقدر عالی بود این شعر وچقدر دوستداشتنی هزاران افرین 👏👏👏 چند بار خوندم شعر رو امروز موفق شدم کامنت بزارم در پناه حق همیشه سلامت باشید .. وبیت انتخابی هم نداشتم تمام ابیات عالی بود
درود بر شما جوانِ غل و زنجیر شده ان شاءالله که با عشق سربلند باشید و خوشبخت اخیراََ بخشنامه ای صادر شده برای شرکتها به منظورِ حذف مالیات از حقوق . شرایطش داشتن سه فرزند
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
(متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
ارسال پیام خصوصی
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
ما اسیریم و اسارت هدف هستی ماست
پس چه بهتر که مرا عشق زمین گیر کند
آفرین .
شعر خوبی بود