سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        خودم پاسخ میدم
        ارسال شده توسط

        منصورامین زاده گتندی

        در تاریخ : جمعه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۹:۱۱
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۵۰۶ | نظرات : ۲۷

        ۲.آیاحفظ جان براوواجب نبود ؟
        جواب : بله برامام واجب بود که جان خودش راحفظ کند.
        اوکه درشب نوزدهم چندین باربه اطرافیان خود خبرداده بود که این شب ، شب پایانی اوست!
        ۳.چراپیشنهاد نرفتن به مسجد برای نمازواینکه کس دیگری نمازرابخواند ، نپذیرفت ؟
        ج: اگرامام خودبه مسجدنمی رفت. ومثلا امام مجتبی می رفت ونمازرامی خواند ، مردم می پرسیدند چراخودامیرالمومنین نیامده است ؟امام مجتبی چه جوابی بایدمی داد؟ آیا می گفت که پدرم ازراه علم غیب خبردارد که ابن ملجم می خواهداورابکشد ؟ خب قطعا ابن ملجم می گفت :نه من قصد کشتن علی رانداشته ام!
        ۴.چراپیشنهاد همراهی برای نگهبانی ازجانش رانپذیرفت ؟
        ج:چون هنوزهیچ دلیل خارجی که خطرروثابت کنه ، وجودنداشت.
        ۵.آیاحفظ جان امام بردیگران واجب نبود ؟
        ج: بله واجب بود ، لیکن اطاعت ازامام واجب تربودکه اجازهٔ حفاظت نداد.
        اوکه رفت وابن ملجم رابرای نمازبیدارکرد ومی دانست دقایقی بعداورابه شهادت می رساند ، 
        ۶.چرا نصیحتش نکرد وازکارش بازنداشت ؟
        ج:چون ابن ملجم هنوزکاربدی نکرده بودتا زمینهٔ نصیحت امام فراهم شود.
        ۷.چرااورابازداشت نکرد ؟
        ج:چون هنوزجرمی واقع نشده بود ونمی شداتهام زد.
        ۸.چه الزامی برای تسلیم شهادت شدن وجودداشت ؟
        ج:امام تسلیم قضاوقدرالهی بود.بایدروال عادی بندگی رومی رفت تاامتحان الهی فرارسد.
        احزاب ۲۳
        مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ 
        فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‌ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِيلًا 
        از ميان مؤمنان مردانى هستند كه آنچه را با خداوند پيمان بسته بودند صادقانه وفا كردند (و خود را آماده‌ى جهاد نمودند)، برخى از آنان پيمانشان را عمل كردند (و به شهادت رسيدند) و بعضى ديگر در انتظار (شهادت) هستند، و هرگز (عقيده و پيمان خود را) تغيير ندادند.

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۹۹۸۶ در تاریخ جمعه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۹:۱۱ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        فردین صمدی
        شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۱:۰۹
        درود جناب امین زاده پاسخ هایی که دادید بنده را قانع نکرد
        داستان سفر خضر و موسی در سوره کهف آمده در آنجا خضر کودک را کشت به جرم نکرده که اگر کودک بزرگ می شد پدر و مادر را از راه به در می کرد و اینجا مولا به دلیل اینکه ابن مجلم هموز گناهی نکرده حتی زمینه ی نصیحت نداشت هر دو علم به باطن داشته اند تازه اگر از مبحث بدا در علم نبوت بگذریم.
        خندانک خندانک
        منصورامین زاده گتندی
        منصورامین زاده گتندی
        شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۴:۵۸
        جناب صمدی
        درود برشما
        منتظرپاسخ قانع کنندهٔ شمابه هشت سوال هستم
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        فردین صمدی
        فردین صمدی
        شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۳:۰۹
        درود در اینگونه موارد و داستان ها ابتدا قرآن و سپس سنت پیامبر و سیره اهل بیت را مد نظر میگیریم وبا داستان میسنجیم سپس به سراغ بررسی تاریخی و سند های موجود می پردازیم
        ایت الله نجف آبادی در این زمینه تحقیقاتی داشته اند
        ما درمورد مثال دیگر که چرا ما بحث کرده‌ایم و گفته‌ایم: «امام علی(ع) شب ۱۹ رمضان ابن ملجم را از خواب بیدار نکردند که بفرمایند: بلند شو! می‌دانم چه چیزی در زیر جامه خود پنهان کرده‌ای ـ یعنی شمشیرـ ، این قضیه یک بحث پیش پاافتاده‌ای نیست. یک مسأله‌ی اصولی و بنیادی است، زیرا اگر این ماجرا حقیقت داشته باشد به عصمت امام ضربه می‌زند؛ به دلیل این‌که اگر علی(ع) قاتلش را از خواب بیدار کند یعنی اقدام به خودکشی، و این برخلاف اصول فقهی و اعتقادی ماست. عمل حضرت امیر(ع) باید برای ما الگو باشد که ما از آن پیروی کنیم. حضرت علی قطعاً عملی خلاف شرع انجام نمی‌دهند به این‌صورت که قاتل را بیدار کرده بگوید من آمده‌ام توی مسجد پاشو و بگوید می‌دانم چه چیزی زیر لباست پنهان کرده‌ای! و دیگر این‌که، برخلاف بهداشت، امام خاک‌های زمین را برداشته روی زخم تازه سرشان بریزند! در عوض این‌که نگذارند خون‌ریزی کند و روی آن را به قول امروزی‌ها پانسمان کنند. این عمل نمی‌تواند الگو باشد. این عمل و خطایی که به امام(ع) نسبت داده‌اند گمراه‌ کننده است. حالا وظیفه‌ی ما چیست؟ وظیفه‌ی ما این است که این قسمت تاریخ حضرت علی(ع) را از این افسانه‌های گمراه ‌کننده نجات دهیم و در این راه باید تحقیق کنیم.
        اما از نظر سندهایی که ایشا ن آورده و شخصا بررسی کردم از منظر سند کاملا ضعیف غیر قابل اعتماد است
        اما اگر بخواهیم از منظر عمل نکردن امام به علم غیبشان و فرض بر وقوع داستان این مساله را مورد بررسی قرار دهیم
        درست است که امام علی(ع) مانند دیگران وظیفه دارد از جان خود دفاع کند اما اولاً این وظیفه در محدوده علم عادی است و شامل علم غیب نمی شود.و ثانیاً طرف دیگر این عمل (شهادت امام علی ) ابن ملجم است که در حال امتحان است و علم امام نباید مانع آزادی و اختیار او شود در صورتی که اگر امام بخواهد به علم غیب خود عمل نماید اختیار از ابن ملجم سلب خواهد شد و زمینه ای برای آزمایش و امتحان او باقی نمی ماند و این بر خلاف سنت الهی است در حالی که سنت های الهی از جمله سنت امتحان بندگان تغییر ناپذیز و تبدیل ناپذیر هستند. قرآن مجید در باره سنت های الهی می فرماید: " هرگز براى سنّت خدا تبدیل نخواهى یافت، و هرگز براى سنّت الهى تغییرى نمى‏یابى بنابر این چون عمل به علم غیب موجب تغییر و تبدیل سنت های الهی (آزمایش و امتحان)می شود امام نباید به آن عمل کند.
        ومن الله توفیق
        خندانک خندانک
        منصورامین زاده گتندی
        منصورامین زاده گتندی
        شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۵:۵۸
        درود
        تمام حرف هایی که ازاین آقاآوردی ، سرسوزنی به جواب های من خدشه وارد نمی کند.
        ارسال پاسخ
        فردین صمدی
        فردین صمدی
        شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۰:۲۴
        درود جناب امین زاده اولا در نظر اول با توجه به داستان موسی و خضر به جواب 6 و 7 خدشه وارد شد
        ثانیا اصل بیدار کردن ابن ملجم از نظر سندی ضعیف است پس تا شب فرا نرسد نمی توان ستاره ها را شمرد پس سوال و جواب پیرامون سندیتش باید انجام شود ثالثا هر کسی که بداند جواب دو دو تا چهارتا میشود که مالک عدد چهار نیست بقیه ی پاسخ سوالات را از بچگی پای منبر ها بارها و بارها به عناوین مختلف برای تمام ائمه شنیده ایم آیا امام حسین نمی دانست در کربلا چه منتظرش هست و غیره پس پاسخ های جنابعالی را نخواستم به چالش بکشم این پاسخ ها و امثال آن سالهاست در ما ریشه دوانده و عقایدما را تشکیل داده است بهتر است برای رسیدن به خود شناسی بهتر در این وادی با احتیاط بیشتر قدم برداریم و دست از تعصبات کورکورانه برداریم.
        منصورامین زاده گتندی
        منصورامین زاده گتندی
        شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۲:۵۵
        درودجناب صمدی
        شمانوشته اید :
        اولا در نظر اول با توجه به داستان موسی و خضر به جواب 6 و 7 خدشه وارد شد
        بنده عرض می کنم :
        درداستان خضرقول واحدی وجودندارد:
        بعضی میگن :خضرماموربوده تابه علم باطنش عمل کنه.
        بعضی میگن :شخصی راکه کشته ،بچه نبوده.بلکه مکلف بوده ، مجرم بوده ، خضرمجازاتش راکه قتل بوده جاری نموده است.
        پس نمی شودازآن استفاده کرد ونتیجه گرفت که پس حضرت علی هم باید به محض اینکه چشمش به ابن ملجم افتادبایداورامی کشت.نه این اشتباه است.به دلیل اینکه حضرت علی مامورنبودتابه علم باطنی عمل کنه.بلکه ماموربودتابه علم ظاهری عمل نماید.لااقل حرف های همین آقای نجف آبادی روکه آوردی بادقت بخون تامتوجه بشی که خودایشون هم داره حرف های منومیزنه.
        پس جواب ۶وجواب ۷ من سالم وبدون خدشه باقی مانده است.به همین خاطر حضرت علی علیه السلام ابن ملجم را بازداشت نکردو نصحیت هم نکرد.وبه قول همین آقای نجف آبادی رفیقت ، ابن ملجم راآزادگذاشت تا با اراده واختیارخودش درحضورپروردگاردست به امتحان خودش بزند.
        فعلاهمین مقدارازپاسخت رابررسی کنیم.اگه عمری بود،بقیه پاسخت روهم بررسی می کنیم.انشاالله
        ارسال پاسخ
        منصورامین زاده گتندی
        منصورامین زاده گتندی
        شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۳:۱۰
        درودجناب صمدی
        اولا این مستدل شما(یعنی آقای نجف آبادی) گفته :
        امام علی(ع) شب ۱۹ رمضان ابن ملجم را از خواب بیدار نکردند که بفرمایند: بلند شو! می‌دانم چه چیزی در زیر جامه خود پنهان کرده‌ای ـ یعنی شمشیرـ
        ______________________
        خب من که چنین چیزی نگفته ام!من گفته ام :
        امام خوابیدگان درمسجد ، من جمله ابن ملجم رابرای نمازبیدارکرد.
        خب اشکال این حرف من چی هست ؟
        ثانیامستدل شما(یعنی آقای نجف آبادی) درادامهٔ حرف هاش ، جواب مرا که حضرت علی ماموربه علم ظاهری بوده رو تکراروموردتایید قرارداده وحرف هاش به ضررشماست که معتقدی حضرت علی بایدمانندخضربه علم باطنی اش عمل می کرد.آنجاکه میگه :
        امام علی(ع) مانند دیگران وظیفه دارد از جان خود دفاع کند اما:
        اولاً این وظیفه در محدوده علم عادی است و شامل علم غیب نمی شود.
        ثانیاً طرف دیگر این عمل (شهادت امام علی ) ابن ملجم است که در حال امتحان است و علم امام نباید مانع آزادی و اختیار او شود در صورتی که اگر امام بخواهد به علم غیب خود عمل نماید اختیار از ابن ملجم سلب خواهد شد و زمینه ای برای آزمایش و امتحان او باقی نمی ماند.
        ارسال پاسخ
        فردین صمدی
        فردین صمدی
        شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۳:۱۱
        درود جناب امین زاده در داستان خضر قول امام صادق را بیان کردم که معتبرترین است اما در قول عمل کردن خضر به علم باطنی آیا علم نبوت بدا پذیر است یا خیر اگر هست ممکن بود فرد عملی انجام دهد و سرنوشتش عوض شود در این داستان حرف برای گفتن بسیار است اما در باره داستان ابن ملجم اگر با دقت میخوندید متوجه میشدید اصلا اصل داستان ضعیفه و سندیت نداره حتی در بخار الانوار نیز به ضعیف بودن سند اشاره شده است من با اساس داستان بیدار کردن مشکل دارم متن بالا یکبار دیگر با دقت بخونیدالتماس دعا .
        منصورامین زاده گتندی
        منصورامین زاده گتندی
        شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۳:۲۹
        درودجناب صمدی
        درادامه نوشته ای :
        ثانیااصل بیدار کردن ابن ملجم از نظر سندی ضعیف است...
        بنده عرض می کنم : لطفا،
        ۱.متن روایتی که موردنظرتون هست روبه طورکامل به همراه منبع ذکرفرمایید.
        ۲.سندآنرامن البدوالی الختم به طورکامل بیاورید.
        ۳.علت ضعف سندروبه طورمشروح بنویسید.
        ارسال پاسخ
        فردین صمدی
        فردین صمدی
        يکشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۰:۵۹
        درود مجدد
        ایت الله صالحی نجف آبادی در مقاله‌ای در سال ۱۳۴۵ با عنوان «آیا علی قاتل خود را بیدار کرد؟» به تبار شناسی این دو نکته می‌پردازد. وی از قرن دوم، که در طبقات ابن سعد ماجرای ضربت خوردن بیان شده تا قرن چهاردم، قرن به قرن نام ۲۵ منبع تاریخی را ذکر می‌کند که در این منابع تاریخی اثری از بیدار کردن قاتل و ریختن خاک بر زخم فرق از ناحیه علی(ع) وجود ندارد. این دو نکته اولین بار در کتاب ضعیف تاریخی «ابن اعثم کوفی» ذکر شده، پس از آن در کتاب مجهول المؤلف و التاریخ دیگری درج و توسط علامه مجلسی به عنوان یک داستان طفیلی بدون اعتماد به آن در بحار ج۴۲ نقل می‌شود. در ادامه، مؤلف ناسخ التواریخ این دو شایعه را از ابن اعثم و بحار می‌گیرد و با قدری اصلاح، در این کتاب رایج شده میان ایرانیان، درج می‌کند. بنابراین این دو نکته (بیدار کردن ابن ملجم و ریختن خاک محراب بر زخم سر خود) از زمان انتشار ناسخ التواریخ شهرت یافت و در کتب تاریخی و مشهور مورد قبول اهل سنت و شیعه وجود ندارد. مرحوم شیخ عباس قمی هم گرچه همان قول غیر موثق و مشهور را در «منتهی الامال» آورده اما در کتاب «تتمه المنتهی» این نقل را باطل و همان مطلبی که صاحب طبقات ابن سعد در قرن دوم (هم عصر امام رضا(ع)) نوشته، پذیرفته و نوشته است. خندانک
        منصورامین زاده گتندی
        منصورامین زاده گتندی
        يکشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۱:۴۰
        دروددوباره جناب صمدی عزیز
        نوشته اید :
        در داستان خضر قول امام صادق را بیان کردم که معتبرترین است ...
        ____________
        لطفا:
        ۱. یک باردیگرقول ایشان راتکرارفرمایید .
        ۲. مدرک ومنبع این قول راهم ذکرفرمایید.
        ارسال پاسخ
        فردین صمدی
        فردین صمدی
        يکشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۲:۲۴
        درود مجدد
        ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۹۴
        منصورامین زاده گتندی
        منصورامین زاده گتندی
        يکشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۲:۵۰
        بادروددوباره برجناب صمدی عزیز
        ممنون که مدرک ومنبع قول رافرمودید :
        ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۹۴
        ولی متاسفانه خودقول امام صادق علیه السلام درداستان خضروموسی رابازهم نگفتید !!!!!!
        ارسال پاسخ
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۱:۲۶
        درود جناب امین زاده
        زیبا بود بزرگوار
        زنده باد 🌹🌹🌹
        منصورامین زاده گتندی
        منصورامین زاده گتندی
        شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۵:۰۰
        جناب اسماعیلی
        درودبرشما
        ممنونم
        موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        منصورامین زاده گتندی
        شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۵:۰۰
        جناب اسماعیلی
        درودبرشما
        ممنونم
        موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک
        فردین صمدی
        يکشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۱:۱۱

        آیا امام علی ع قاتل خود را بیدار کرد
        بشر در گذشته تاریخ خود , برای نجات از ترس از موجودات و حوادث بیرونی و یا توهمات و تصورات درونی خود , خدایانی در حد اعلای تصور خود از موجودی قوی با همه ویژگیهای افسانه ای و دست نایافتنی , ساخته و به آن پناه برد

        بشر در گذشته تاریخ خود ، برای نجات از ترس از موجودات و حوادث بیرونی و یا توهمات و تصورات درونی خود ، خدایانی در حد اعلای تصور خود از موجودی قوی با همه ویژگیهای افسانه ای و دست نایافتنی ، ساخته و به آن پناه برد .

        و از آنجا که خود را کوچکتر از آن می دانست که بتواند حتی با آن خدایان رازی را بگوید و یا خواسته ای را بیان کند ، واسطه هایی از جنس خود ولی در هیبت خدایان و با همه اوصاف آنها ، قرار داد و هر روز در رقابت با دیگران ، معجزات و کرامات بیشتری را به آنها نسبت داد .

        اما با گذشت زمان و بالغتر شدن در علم و فهم و عقل ، دیگر آن خدایان و یا واسطه ها ، رنگ چشمگیری نداشتند .

        به همین روست که خداوند حکیم ، محمد (ص) را با معجزه ای از جنس علم و تعقل ، به رسالت برگزید و قرآن را هدایت افکار غیرپریشان ۱ و انسانهای اندیشمند و حقیقت طلب ۲ خواند .

        و اگر محمد (ص) را الگوی حسنه ای برای ره یافتن و ره پیمودن می داند ۳ ، بدان سبب است که کسی از جنس بشر بوده ، با همان ویژگیها و توانائیهای جسمی و روحی او ۴ .

        و چنین است برای دیگرانی چون عظمتی به نام امام علی (ع) .

        باید توجه داشت که جایگاه والای ایشان در ذهن تاریخی مردمان مسلمان و غیرمسلمان ، نه به وقایع غیرواقعی و غیر قابل تکرار در سرنوشت او و حتی دیگران است و نه به ویژگیهای اغراقی که در اندیشه عقلانی انسانی ، نامطلوب و غیرمنطقی است ۵ .

        بلکه به درجه تعالی در تکامل روحی ۶ و اعتلای اخلاقی در رفتار و گفتار ۷ و ثبات در عدالتخواهی و مردمداری ۸ بوده که هر کس دیگری را نیز میسر بوده و علی (ع) را الگو و شاخص این مسیر قرار داده است .

        یکی از بیشمار نسبتهای افراطی غلوآمیزی که به امام داده شده است ، کیفیت ضربت خوردن و رفتار ایشان قبل و بعد از آنست ، که در این مجال قصد پرداختن به آن را داریم . *

        نسبتهای غیر واقعی و غیر منطقی به امام علی (ع) :

        ۱- آیا امام علی (ع) در شب ۱۹ رمضان ، هنگام سحر به مسجد آمد ؟

        ۲- آیا در مسجد ، ابن ملجم را بیدار کرد و گفت : برخیز ، میدانم زیر جامه خود چه پنهان کرده ای ؟

        ۳- آیا امام پس از ضربت خوردن ، از خاک محراب برداشت و بر زخم سر خود ریخت و فرمود : منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها

        نخرجکم تارة اخری ۱

        قبل از بررسی موضوع از منابع تاریخی موثق ، ابتدا چند سوال و ابهام اساسی زیر باید مد نظر قرار گیرد :

        ۱- آیا جایز است که امام مقدمات قتل خود را فراهم کند ؟

        ۲- با توجه به سرمشق بودن عمل امام ، آیا جایز است مردم ، وسایل کشتن خود را فراهم کنند ؟

        ۳- اگر جایز نیست ، چرا می گویند : امام چنین اقدامی کرد ؟ و اگر جایز است ، چرا می گویند : اقدام به خودکشی حرام است ؟

        ۴- آیا با آن اهمیتی که اسلام برای بهداشت قائل است ، جایز است که امام خاک را با همه میکربها یش بر زخم خود بریزد ؟

        برای بررسی کامل این مطلب ، باید از قدیم ترین منبع تاریخی که در این باره نوشته شروع کنیم و به حال برسیم .

        قدیم ترین منبع موجود ، کتاب " طبقات از محمد بن سعد " است که نویسنده آن در زمان حضرت رضا (ع) می زیسته است .

        او می نویسد :

        " عبدالرحمن بن ملجم و شبیب بن بجره برخاستند و شمشیرهای خود را گرفته آمدند و در مقابل درب ورودی که امام همیشه از آن می آمد نشستند .... آنگاه که علی (ع) از در خارج شد ندا در داد : ای مردم نماز ، نماز و این عادت وی بود که هر روز برای نماز صبح چنین می کرد .....

        سپس ابن ملجم و شبیب جلو او درآمدند . یکی از حاضران گفت : من برق شمشیر را دیدم و شنیدم کسی می گوید : " ای علی حکم برای خداست نه برای تو " . سپس شمشیر دیگری را دیدم . در این لحظه هر دو نفر با شمشیر به علی (ع) حمله کردند . شمشیر ابن ملجم به جلو سر امام خورد و پیشانی او تا وسط سرش را شکافت و به مغز رسید ولی شمشیر شبیب به طاق ( سردرب ) خورد و شنیدم علی (ع) گفت : این مرد را بگیرید که فرار نکند " .۲

        در قرن دوم هجری جریان ضربت خوردن امام با این کیفیتی که نقل کردیم بین مورخین ، شایع بوده به طوری که ۲۵ منبع موثق تاریخی دیگر نیز از همین منبع و با همین کیفیت نقل کرده اند . از جمله :

        • طبری در تاریخ کبیر جلد ۴ ص ۱۱۱ ( قرن سوم )

        • ابوحنیفه دینوری در کتاب آلخبار الطوال ص ۱۹۷ ( قرن سوم )

        • مسعودی در مروج الذهب جلد ۲ طبع بولاق ص ۳۲ ( قرن چهارم )

        • ابن اثیر در کامل جلد ۳ ص ۳۱۲ ( قرن هفتم )

        • ابن خلدون در تاریخ خود جلد ۲ ص ۱۱۳۳ ( قرن هشتم )

        • علامه مجلسی در بحار جلد ۴۲ ص ۲۰۶ و ۲۳۰ ( قرن یازدهم )

        • حاج شیخ عباس قمی در تتمه المنتهی چاپ دوم ص ۲۴

        با توجه به آنچه در بالا ذکر شد ، مطالب زیر قابل ملاحظه است :

        ۱- ابن ملجم و رفیقش نزدیک درب ورودی کمین کرده بودند که امام را هنگام ورود به مسجد غافلگیر کرده و به قتل برسانند .

        ۲- هنگام ورود امام به مسجد ، به صورت غافلگیرانه مورد حمله ابن ملجم واقع شد و ضربت خورد .

        ۳- چون حمله غافلگیرانه بود ، امام فرصتی برای برای گفتگو با ابن ملجم پیدا نکرد .

        ۴- با توجه به مطلب مذکور ، امام به ابن ملجم نفرموده : برخیز می دانم زیر جامه خود چه چیز پنهان کرده ای ؟

        ۵- ابن ملجم از سمت روبرو به امام ضربت زده و از این جهت پیشانی ایشان هم آسیب دیده است . در حالیکه اگر آنچه می گویند : " ابن ملجم از پشت سر ، در بین سجدتین به سر امام ضربت زد " ، صحیح بود ، باید ضربت به پشت سر امام خورده باشد نه به پیش سر و پیشانی ایشان .

        ۶- امام در حال ایستاده ضربت خورده است . ۳

        ۷- این حادثه پس از طلوع فجر وقتی که امام یرای نماز صبح آمد اتفاق افتاده است نه هنگام سحر .

        ۸- در هیچ یک از ۲۵ کتاب مذکور ، ذکر نشده که امام از خاک محراب بر زخم خود ریخته باشد .

        پس شایعات فوق از کجاست ؟

        شایعه اول ( بیدار کردن ابن ملجم توسط امام (ع)) برای اولین بار در تاریخ ابن اعثم کوفی نوشته شده و این در حالیست که ابن اعثم تاریخ نویس مسامحه کاری است که مورد اعتماد علمای مذهب نبوده است .

        شایعه دوم ( خاک ریختن بر زخم ) به اضافه شایعه اول در یک کتاب مجهول المولف و مجهول التاریخ که نویسنده آن ، مطالب تاریخی را با افسانه های خیالی بهم درآمیخته است نوشته شده و علامه مجلسی آنرا بصورت یک داستان طفیلی بدون آنکه به آن اعتماد کند در بحار جلذ ۴۲ طبع جدید ص ۲۸۱ و ۲۸۲ از آن کتاب مجهول الحال نقل کرده است و نویسنده ناسخ التواریخ این دو شایعه را از تاریخ ابن اعثم و بحار گرفته و با قدری اصلاح در ص ۶۲۸ از کتاب ناسخ ( چاپ امیر کبیر ) درج کرده است و باید گفت که شهرت کامل این دو مطلب پس از تالیف ناسخ التواریخ بوده است.

        محمد صالحی

        *: کتاب مجموعه مقالات – ص ۱۱۷ تا ۱۲۳ – مرحوم آیه اله صالحی نجف آبادی

        زیر نویسها :

        ۱- سوره بقره آیه ۲ - کتاب قرآن که شک در آن راه ندارد؛ مایه هدایت تقواپیشگان است. - ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین

        ۲- سوره عنکبوت – آیه ۶۹ - و آنها که در راه ( یافتن ) ما تلاش کنند، قطعاً به راه‏های خود، هدایتشان خواهیم کرد ؛ و خداوند با نیکوکاران است - و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان الله لمع المحسنین

        ۳- سوره احزاب – آیه ۲۱ - محققا که رسول اکرم (ص) برای آن کس که مقصد الهی را برگزیند الگو و شاخص نیکویی است .- لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة لمن کان یرجوا الله

        ۴- سوره کهف – آیه ۱۱۰ - همانا من بشری مانند شمایم - انما انا بشر مثلکم

        ۵- نهج البلاغه - خطبه ۱۲۷ - به گفته امام (ع) : به زودی دو گروه با توجه به ( نوع رابطه با ) من هلاک می‏گردند : دوستی که ( در بیان ویژگیهای اخلاقی و معنوی و توانائیهای من ) افراط کند و ( نتیجتا ) به غیر حق کشانده شود ، و دشمنی که در کینه‏توزی با من زیاده‏وری کرده ،به راه باطل درآید ، بهترین مردم نسبت به من گروه میانه‏رو هستند . - وسیهلک فی صنفان : محب مفرط یذهب به الحب الی غیرالحق، و مبغض مفرط یذهب به البغض الی غیر الحق و خیرالناس فی حالا النمط الاوسط.

        ۶- اصول کافی، ج ۱، ص ۱۹۷ - به گفته امام (ع) : من کسی نیستم که پروردگارِ ندیده را بپرستم.- ما کُنْتُ أَعْبُدُ رَبّا لَمْ أَرَهُ

        ۷- نامه امام به مالک اشتر – ۵۳ - توصیه امام (ع) به مالک اشتر : بپرهیز که در بزرگی خود را همانند خداوند پنداری ، و در شکوه خداوندی همانند او دانی ، زیرا خداوند هر سرکشی را خوار می‏سازد، و هر خودپسندی را بی‏ارزش می‏کند . - ایاک و مساماة الله فی عظمته، و التشبه به فی جبروته، فان الله یذل کل جبار، و یهین کل مختال .

        ۸- نامه امام به مالک اشتر – ۵۳ - توصیه امام (ع) به مالک اشتر : مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرار ده، و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز، چونان حیوان شکاری باشی که خوردن آنان را غنیمت دانی ، زیرا مردم دو دسته‏اند، دسته‏ای برادر دینی تو، و دسته دیگر همانند تو در آفرینش می‏باشند . - واشعر قلبک الرحمة للرعیة، و المحبة لهم، و اللطف بهم، ولا تکونن علیهم سبعا ضاریا تغتنم اکلهم، فانهم صنفان: اما اخ لک فی الدین، واما نظیر لک فی الخلق .

        ۹- سوره طه – آیه ۵۵ : ما شما را از آن ( خاک ) آفریدیم؛ و در آن بازمی‏گردانیم؛ و بار دیگر(قیامت) شما را از آن بیرون می‏آوریم!

        ۱۰- کتاب طبقات – جلد ۳ – چاچ بیروت - ص ۳۶ و ۳۷ - فقام عبد الرحمن بن ملجم و شبیب بن بجرة فأخذا أسیافهما، ثم جاءا حتی جلسا مقابل السدّة التی یخرج منها علی. قال الحسن بن علی: وأتیته سحراً، فجلست إلیه فقال: إنی بتّ اللیلة أوقظ أهلی، فملکتنی عینای وأنا جالس، فسنح لی رسول الله صلّی الله علیه وسلّم فقلت: یا رسول الله، ما لقیت من أمت من الأود واللّدد! فقال لی: " ادع علیهم " ، فقلت: اللهم، أبدلنی بهم خیراً لی منهم، وأبدلهم بی شراً لهم منی، ودخل ابن النّبّاح المؤذن علی ذلک، فقال: الصلاة، فأخذت بیده فقام یمشی، ابن النّبّاح بین یدیه، وأنا خلفه. فلما خرج من الباب نادی: أیها الناس، الصلاة، الصلاة، کذلک کان یصنع فی کل یوم یخرج، ومعه درّته یوقظ الناس، فاعترضه الرجلان، فقال بعض من حضر ذلک: فرأیت بریق السیف، وسمعت قائلاً یقول: لله الحکم یا علی، لا لک، ثم رأیت سیفاً ثانیاً، فضربا جمیعاً، فأما سیف عبد الرحمن بن ملجم فأصاب جبهته إلی قرنه ووصل إلی دماغه، وأما سیف شبیب فوقع فی الطاق، وسمع علیاً یقول: لا یفوتنّکم الرجل

        ۱۱- در کتاب " قرب الاسناد به نقل از بحار جلد ۴۲ ص ۲۰۶ " آمده است که : فوقع علی رکبتیه – علی بزانو در افتاد .
        مصطفی دهقانی
        مصطفی دهقانی
        يکشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۲:۴۲
        درود بر شما
        درست فرمودید موافقم
        ارسال پاسخ
        منصورامین زاده گتندی
        منصورامین زاده گتندی
        يکشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۳:۵۳
        برشماهم درودفراوان باد
        خداوندشماروبرای تاییددینش توفیق فرماید.
        خندانک خندانک
        فردین صمدی
        يکشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۱:۲۹
        البته پیرامون اول مقاله جای حرف بسیار است
        «یسئلونک عن الروح من امر ربی»
        باشد که با اهتمام به وجودشناسی معنا از حرکت حبّی جا نمانیم انشاالله.
        التماس دعا خندانک
        منصورامین زاده گتندی
        منصورامین زاده گتندی
        يکشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۲:۳۷
        آیهٔ شریفه درستش اینه :
        آیه 85 سوره اسراء
        وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ ؟
        قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا
        و از تو درباره‌ى روح مى‌پرسند؟
        بگو: روح از امور پروردگارم (و مربوط به او) است و جز اندكى از دانش به شما نداده‌اند.
        ارسال پاسخ
        فردین صمدی
        فردین صمدی
        يکشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۲:۵۵
        بله
        دقیقا
        من هیچ ندانم که ندانم که ندانم
        ای کاش که از بند تنم جان برهانم
        خندانک خندانک
        امشب دعا فراموش نشه التماس دعا.
        زینب بویری (خزان)
        يکشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۳:۵۶
        درودبرشاعربزرگوارجناب امین زاده گرامی🌷
        مطالب بسیارارزشمندی ارائه کردیداستفاده کردیم وبهره بردیم بسیارعالی استاد🌷
        سپاس ازشمااستادگرانقدر🌷

        حفظ جان برایشان واجب هست، امااین حضرت باایمان قلبی به پروردگار شهادت راپذیرفته ،تقدیر راقبول کرده وخود را به تصمیم حق سپرده است.

        روایت های بسیاری درباره شهادت حضرت علی (ع)هست.
        اصبغ بن نباته گوید در ماهی که حضرت مولی علی ع در آن شربت شهادت نوشید بر فراز منبر آمد و خطبه خواند و فرمود ماه رمضان دررسیده و شما را در سایه مرحمت خود قرار داده و آن بزرگ ماهها و آغاز سال تازیست و آسیای سلطنت در این ماه بچرخ درمی آید و همه تان امسال را بالاتفاق بعزم حضور معبود و حج خانه خدا آماده خواهید شد و نشان آن آنست که من از میان شما می روم.

        اصبغ گوید منظور علی ع از این بیان اطلاع از شهادتش بود و ما نمی دانستیم ،عثمان بن مغیره گفته ماه رمضان که فرارسیده بود امیر المؤمنین ع یک شب را در خانه حضرت امام حسن و یک شب را در منزل حضرت امام حسین و شبی در خانه عبد اللَّه بن عباس یا عبد اللَّه بن جعفر بسر میبرد و همان جا افطار میکرد و افطار او بیش از سه لقمه نبود چون از آن حضرت سببش را میپرسیدند میفرمود بزودی باید بملاقات رحمت خدا برسم و میخواهم برای

        ادراک چنین سعادتی گرسنه باشم و یک شب یا دو شب بیش فاصله نشد که ثلث آخر آن بمطلوب خود رسید.

        اسماعیل بن زیاد گوید ام موسی کنیز علی ع و سرپرست دخترش فاطمه به من گفت از علی ع شنیدم به دخترش ام کلثوم میفرمود دختر من بزودی از مصاحبت من محروم خواهی شد و طولی نمیکشد از میان شما میروم. ام کلثوم پرسید به چه دلیل چنین فال بدی میزنید و ما را داغدار میسازید؟ فرمود رسول خدا را در خواب دیدم که گرد و غبار را از چهره من پاک میکرد و میفرمود گرفتاریهای دنیا از تو برداشته شد و تیر قضا بهدف مقصود رسید.

        نامبرده گوید سه شبانه روز بیش فاصله نشد که حادثه ضربت خوردن امیر المؤمنین واقع گردید.

        ام کلثوم از این پیش آمد که سخت ناراحت شده داد میزد و فریاد میکرد امیر المؤمنین ع او را ساکت کرده میفرمود دختر من گریه مکن آرام باش هم اکنون پیغمبر خدا را می بینم با دست بجانب من اشاره میکند و میفرماید یا علی بجانب ما بیا که آنچه در نزد ماست برای تو بهتر است از ماندن در دنیا.


        حسن بصری گفته علی ع در شب شهادتش بیدار و آن شب را بر خلاف عادت بمسجد نرفت دخترش ام کلثوم پرسید چرا امشب را بیدار مانده ای فرمود برای آنکه اگر بامداد ظاهر شود کشته خواهم شد ابن نباح در آن هنگام آمده و حضرت را بنماز دعوت کرد علی ع اندکی رفت و برگشت ام کلثوم عرضکرد:

        جعده را بفرما تا با مردم نماز بخواند حضرت فرمود آری بگوئید او با مردم نماز بخواند آنگاه دقتی کرده فرمود، نه. چاره از مرگ نیست و نمیتوان از چنگ آن فرار کرد.

        علی ع در همانوقت بمسجد وارد شد و ابن ملجم که تمام شب را بیدار مانده و منتظر ورود علی ع بود از نسیم سحری خوابش برده علی ع با پای خود او را بیدار کرده فرمود برخیز موقع نماز رسیده او هم از جا برخاست و کار علی را تمام کرد.

        در حدیث دیگر آمده علی ع در شب شهادتش بیدار بود و مکرر از اطاق خود بیرون می آمد و بطرف آسمان متوجه میشد و میفرمود سوگند بخدا تا بحال دروغ نگفته ام و دروغ هم بمن اطلاع نداده اند امشب همان شبی است که باید بوصال محبوب نائل گردم آنگاه بخوابگاه خود برگشت. چون بامداد دمید کمربند خود را بربست و میفرمود:

        کمر بند از بهر مرگ ای امیرکه مرگ آید اکنون بدیدار تو

        مکن خوف از مرگ و آماده باش چو مرگ آید ای جان خریدار تو چون به صحن خانه رسید مرغابیان چندی سر راه بر او گرفتند و فریاد میزدند، خواستند آنها را آرام کنند و از جلو حضرت دورسازند فرمود آنها را واگذارید که نوحه جدائی میکنند سپس از خانه بیرون رفت و رسید باو آنچه زبان قلم از نگارشش لال است.
        انتخاب شفقنا از کتاب الارشاد

        درپناه حق خندانک
        منصورامین زاده گتندی
        منصورامین زاده گتندی
        يکشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۲:۲۹
        خش اودی ددوم
        پات منجا تیام
        مرتضی علی وادیارت با
        سیم دعابکو
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        منصورامین زاده گتندی
        يکشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۲:۲۷
        خش اودی ددوم
        پات منجا تیام
        مرتضی علی وادیارت با
        سیم دعابکو
        خندانک خندانک خندانک
        زینب بویری (خزان)
        يکشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۷:۲۴
        درودمجددبرجناب امین زاده ارجمند خندانک
        بی نهایت سپاسگزارم بزرگوار خندانک
        محتاجیم به دعا خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2