سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 11 آذر 1403
  • شهادت ميرزا كوچك خان جنگلي، 1300 هـ ش
1 جمادى الثانية 1446
    Sunday 1 Dec 2024
    • روز جهاني مبارزه با ايدز
    مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

    يکشنبه ۱۱ آذر

    پست های وبلاگ

    شعرناب
    پرسشی از اساتید محترم سایت
    ارسال شده توسط

    بابک قدمی و اریانی (ققنوس)

    در تاریخ : چهارشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۱:۲۸
    موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۵۷۸ | نظرات : ۲۰

    به نام خدا،
    یک سوالی که ذهنم را مشغول خود کرده است این است اگر من شعری را می خوانم و یا شعری را می‌نویسم و یا با کسی در میان می‌گذارم این شعر بسیار زیباست .
    ولی مثلا در بعضی مصرع‌ها هجاهای یکسانی ندارد. 
    و یا اینکه رعایت وزن انجام نگرفته است.این شعر را چه باید کرد آیا باید آنقدر بالا و پایین نمود تا وزن آنها درست شود.اگر جهت درست نمودن وزن زیبایی شعر تا حدودی از بین برود.آنوقت ارجعیت با کدام است.زیبایی یا وزن شعر.
    شاید در یک مصرع شعر هنگام تقطیع متوجه شویم یک هجا زیاد است و ی یا کم و بیش در کل شعر این اتفاق بیفتد ولی همچنان شعر زیبایی خود را دارد و روان خوانده میشود ودران سکته ای هنگام خوانش بوجودنیاید..
    استادان گرامی در این شرایط شاعر چه کاری باید انجام دهد آیا زیبایی شعر را فدای اصول نمایند و یا اصول را در هر حالتی باید حفظ کرد این سوال برای من مبتدی بسیار بسیار مهم و حیاتی میباشد.
    چون برای ادامه فعالیت خود میخواهم از این مسئله وحل ان فارغ شوم و. راه درست  را جویا شوم و ادامه دهم.خیلی ممنون میشوم یاری نمایید
    ./
    بابک قدمی واریانی"ققنوس"
     

    ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
    این پست با شماره ۹۹۳۴ در تاریخ چهارشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۱:۲۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید

    نقدها و نظرات
    آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
    پنجشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۵:۰۸
    ات ریدج، صاحب کتاب « ریتم شعر »، وزن را مثل یک موتور در حال حرکت، پر صدا و درعین حال پرمعنی و فعّال معرفی می کند. حرکت پیوسته‌ای که زبان را به سمت امواج نظم سوق می دهد؛ همانطور که مغز، هیجانات محرّک را به سمت رفتارهای منظم هدایت می کند ( ات ریدج، 1995: 4 -1) که به نظر می رسد، تعریف توصیف گونة او، تعاریف دیگر را شفاف نموده است.

    لزوم وزن در شعر

    وزن لازمة شعر و موسیقی نمایة آن است. فارابی وزن و موسیقی را از عوامل تخییل به شمار می آورد و اخوان الصفا، موسیقی را بحث از نسبتها ــ در هر حوزه ای از حوزه های وجود که باشد ــ می دانند (شفیعی کدکنی، 1373: 335 ).آندره موروا شعر بدون وزن را جز نثر زشتی نمی بیند که بیهوده بریده بریده شده است. ورلن در شعر بیش از هر عنصری دیگر، وزن را مؤثر می شمرد و نیما نیز شعر بی وزن را شبیه به انسان برهنه و عریان دانسته است.

    ابن سینا معتقد است: « علم موسیقی، بخشی از علم ریاضیات است که در آن از احوال نغمه‌ها، درصورت هماهنگی یا ناهماهنگی و از احوال فواصل نغمه‌ها، بحث می شود تا چگونگی تألیف لحن معلوم گردد. »( ابن سینا، 1405: 9 ) و برخی در این میان، بین وزن و موسیقی تفاوت قائل شده اند.

    لامبورن می گوید: موسیقی درونی که در شعر پیدا می شود، از وزن و نظم وسیعتر است و چه بسا شعرهایی که از نظر نت موسیقی مساوی هستند و از نظر موسیقی اصوات کلمات و موسیقی درونی متفاوتند و حتی هر بیت از یک شعر ممکن است، موسیقی خاصی داشته باشد که با موسیقی درونی بیت دیگر متفاوت باشد ( شفیعی کدکنی، 1373: 51-50 ) در صورتی که هیچ لزومی برای تفکیک وزن از موسیقی نیست و این موضوع در الگوی نهایی شرح داده خواهد شد؛ بلکه آنچه که الزام آن اهمیت دارد، وجود آهنگ موزونی است که از بافت ساختاری شعر برمی آید.
    همانطور که ات ریدج می گوید: «انسان از شعری که می خواند، وقتی لذّت می برد و در مقابل آن واکنش نشان می دهد که آهنگ آنرا دریافت کند» ( ات ریدج، 1995: 1 ). و برخلاف نظر بعضی از نظریه پردازانی چون کالر که معتقد است: « شعر نظمی در خود دارد که مایة لذت می شود؛ پس چه حاجت به پرسش از معنای آن و چیزی که باعث می شود تا زبان از حفاظ خرد عبور کرده و خود را در حافظة مکانیکی جای دهد، همان سازمان موزون شعر است.» ( کالر، 1382: 107-106 ) من فکر می‌کنم، معنای آهنگ موجود در وزن شعر، بیشتر از شکل آن، داعی لذت بردن از شعر است.

    شفیعی کدکنی معتقد است که گروه موسیقایی سبب رستاخیز کلمه ها و تشخص واژه ها در زبان می شوند که خود عواملی شناخته شده و قابل تحلیل و تعلیلند از قبیل: وزن، قافیه و... و همچنین عوامل ناشناخته‌ای که فقط حس شدنی هستند و نمی توان برای آنها قانونی کشف کرد ( شفیعی کدکنی، 1373: 8).

    در هر حال، شعر به هر وجهی که ارائه شود، وزن دار است.

    حقیقت وزن، همان چیزی است که ما از حضور آهنگین واژگان در تناسب با معنای آنها در بافت شعر دریافت می کنیم؛ بی آنکه لازم باشد به نوعیّت قاعده های از پیش تعیین شده ( وزن کلاسیک یا نو) اتّکا کنیم. در واقع عادتها تعیین کننده نیستند؛ چراکه عادت به نامتعارف، می تواند آن را متعارف گرداند؛ یعنی هر شعر در حالت حضور خود می تواند به انحاء مختلف تولید موسیقی کند. همانطور که غزل با ساختار موزونش به عنوان یک شعر آهنگین، متعارف دانسته شده است، شعر در هم ریختة سپید هم به عنوان یک نامتعارف، مجال شناساندن خود به عنوان یک شعر آهنگین را دارد. پس تصدیق موزون بودن شعر بستگی دارد به حس دریافت و حالت ایجادی آن در لحظۀ حضور مخاطب در برابر متن؛ چه آن مخاطب، مؤلف باشد و چه خواننده؛ پس عوامل تعیین کنندۀ ساختار معنایی وزن، متن وخواننده هستند.

    بنابراین، با توجه به فرآیندهای ذکر شده، ساختار ریخت شناسی وزن، از طریق رویکرد معنایی آواها، واژگان و نحو شعری که هرکدام در زمینة بافت شکلی خود، به نحو شگفت انگیزی تولید صدا و موسیقی می کنند و در لحظة حضور متن، حالت تأثیر و دریافت خواننده، مورد تحلیل واقع می گردد.

    بخشی از مقاله تحقیقی ریخت شناسی معنایی وزن در شعر فارسی
    نویسنده:پوران (صدیقه) علیپور

    باسلام ارجمند ...بخشی از مقاله فوق بی ارتباط با سوال شما نیست با اجازه شما اینجا قرار دادم تا نگاهی اجمالی داشته باشیم ...
    ولی بنظر می رسد با توجه به تجارب کسب کرده در این مدت شاگردیم شعر خوب شعری ست که هم از لحاظ اصول فنی ونوشتاری کامل باشد وهم اینکه در معنا زیباو بی نقص باشد بهرحال بنظرم انچه می نویسیم در واقع مشق هایی ست که از احساس واندیشه هایمان ریشه گرفته وانقدر باید خواندونوشت تا به شعر بی نقص نزدیک شود ...
    محمد علی سلیمانی مقدم
    محمد علی سلیمانی مقدم
    دوشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۳:۱۱
    درود و عرض ادب
    سپاس از مطالب ارزشمندی که به اشتراک گذاشتید.
    🙏⚘⚘🙏
    ارسال پاسخ
    بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
    بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
    دوشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۰:۰۷
    با سلام و درود و ارادت خالصانه و خاضعانه از یکایک شما عزیزان سرکار خانم رحیم زاده و اساتید بزرگوار به ترتیب رسیدن مطلب آقایان: محمد علی سلیمانی مقدم ، علی اصغر اقتداری، علیرضا خوشرو، منصور امین زاده، ایمان اسماعیلی و مصطفی دهقانی.
    از تشکر و قدردانی بینهایت از شما سروران زبانم قاصر است، از حمایتتون خیلی ممنون ولی چون نیت اینجا یاد گرفتن، تمرین کردن، نوشتن برای مخاطب و نمایش ان به شوق دیدن می باشد چنانچه شما عزیزان مایل باشید این مطلب را ادامه دهیم تا دیگر بزرگان هم بما بپیوندن ،چون من از هر عزیزی به قاعده‌ی احتیاج وبلد نبودنم آموختم
    ولی پیمانه ام پر نشد من دو قطعه شعر برای ادامه می نویسم و توضیحات خواهم داد انشالله با دست در دست هم بیشتر بیآموزیم ./
    یا حق خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
    بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
    دوشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۰:۱۳
    با سلام و درود و ارادت خالصانه و خاضعانه از یکایک شما عزیزان سرکار خانم رحیم زاده و اساتید بزرگوار به ترتیب رسیدن مطلب آقایان: محمد علی سلیمانی مقدم ، علی اصغر اقتداری، علیرضا خوشرو، منصور امین زاده، ایمان اسماعیلی و مصطفی دهقانی.
    از تشکر و قدردانی بینهایت از شما سروران زبانم قاصر است، از حمایتتون خیلی ممنون ولی چون نیت اینجا یاد گرفتن، تمرین کردن، نوشتن برای مخاطب و نمایش ان به شوق دیدن می باشد چنانچه شما عزیزان مایل باشید این مطلب را ادامه دهیم تا دیگر بزرگان هم بما بپیوندن ،چون من از هر عزیزی به قاعده‌ی احتیاج وبلد نبودنم آموختم
    ولی پیمانه ام پر نشد من دو قطعه شعر برای ادامه می نویسم و توضیحات خواهم داد انشالله با دست در دست هم بیشتر بیآموزیم ./
    یا حق خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    علی اصغر اقتداری (حرمان)
    دوشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۱:۱۱
    درود بر شما
    این که وزن مقدم است یا موضوع بستگی دارد به توانمندی شاعر ازنظر من وزن ومحتوی دوبال برای پرنده ی شعر است که با نبود هریک پرواز پرنده ی شعر غیر ممکن است . درباب این که فرموده اید مطلب تمام می شود ولی وزن یا اضافه ویا کم است چه باید کرد نیمای بزرگ به این سوال پاسخ داده است . کوتاهی وبلندی مصراع های شعر نیمایی برای این است که شاعر دردام حشو نیفتد ولی همان شعر نیمایی هم قانون مخصوص به خودش را داردکه باید رعایت شود.
    درکل برای هر هنری اسباب ولوازم ودانسته هایی لازم است که بدون آن ها ان هنر نمی تواند به منصه ی ظهور برسد.هرکس در هرقالبی که بخواهد شعر بگوید باید ابتدا قواعد آن قالب شعری رابداند .چه کلاسیک چه نیمایی چه سپید وچه دیگر قالب های نوظهور که تعدادشان کم نیست الی ماشاالله!
    شعر مادر همه ی هنرهاست وشاعر باید مسلح به فنون وآرایه ها شعر ی باشد تا بتواند داد شعر را بدهد
    محمد علی سلیمانی مقدم
    محمد علی سلیمانی مقدم
    دوشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۳:۱۰
    درود بر استاد فرهیخته ام.
    سپاس از بیانات ارزشمندتان
    🙏⚘⚘⚘🙏
    ارسال پاسخ
    بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
    بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
    دوشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۰:۱۲
    با سلام و درود و ارادت خالصانه و خاضعانه از یکایک شما عزیزان سرکار خانم رحیم زاده و اساتید بزرگوار به ترتیب رسیدن مطلب آقایان: محمد علی سلیمانی مقدم ، علی اصغر اقتداری، علیرضا خوشرو، منصور امین زاده، ایمان اسماعیلی و مصطفی دهقانی.
    از تشکر و قدردانی بینهایت از شما سروران زبانم قاصر است، از حمایتتون خیلی ممنون ولی چون نیت اینجا یاد گرفتن، تمرین کردن، نوشتن برای مخاطب و نمایش ان به شوق دیدن می باشد چنانچه شما عزیزان مایل باشید این مطلب را ادامه دهیم تا دیگر بزرگان هم بما بپیوندن ،چون من از هر عزیزی به قاعده‌ی احتیاج وبلد نبودنم آموختم
    ولی پیمانه ام پر نشد من دو قطعه شعر برای ادامه می نویسم و توضیحات خواهم داد انشالله با دست در دست هم بیشتر بیآموزیم ./
    یا حق خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    علیرضا خوشرو
    چهارشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۲:۴۴
    سلام...
    درود بر شما و سوال زیبایتان....
    بنده هم منتظر جواب اساتید می مانم...
    و دنبال میکنم این پی وی رو.....
    بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
    بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
    دوشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۰:۱۴
    با سلام و درود و ارادت خالصانه و خاضعانه از یکایک شما عزیزان سرکار خانم رحیم زاده و اساتید بزرگوار به ترتیب رسیدن مطلب آقایان: محمد علی سلیمانی مقدم ، علی اصغر اقتداری، علیرضا خوشرو، منصور امین زاده، ایمان اسماعیلی و مصطفی دهقانی.
    از تشکر و قدردانی بینهایت از شما سروران زبانم قاصر است، از حمایتتون خیلی ممنون ولی چون نیت اینجا یاد گرفتن، تمرین کردن، نوشتن برای مخاطب و نمایش ان به شوق دیدن می باشد چنانچه شما عزیزان مایل باشید این مطلب را ادامه دهیم تا دیگر بزرگان هم بما بپیوندن ،چون من از هر عزیزی به قاعده‌ی احتیاج وبلد نبودنم آموختم
    ولی پیمانه ام پر نشد من دو قطعه شعر برای ادامه می نویسم و توضیحات خواهم داد انشالله با دست در دست هم بیشتر بیآموزیم ./
    یا حق خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    منصورامین زاده گتندی
    پنجشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۰:۵۳
    سلام
    آرزوی توفیقات هرچه بیشتررا براتون دارم.
    پاسخ :
    ازتعدادوترتیب هجاهادرمصرع اول ، برای سایرمصارع الگومی گیریم.
    دراین چارچوب برای زیباسازی تلاش می کنیم.
    خندانک خندانک
    ایمان اسماعیلی (راجی)
    ایمان اسماعیلی (راجی)
    پنجشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۱:۴۴
    🌹🌹🌹
    ارسال پاسخ
    بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
    بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
    دوشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۰:۱۵
    با سلام و درود و ارادت خالصانه و خاضعانه از یکایک شما عزیزان سرکار خانم رحیم زاده و اساتید بزرگوار به ترتیب رسیدن مطلب آقایان: محمد علی سلیمانی مقدم ، علی اصغر اقتداری، علیرضا خوشرو، منصور امین زاده، ایمان اسماعیلی و مصطفی دهقانی.
    از تشکر و قدردانی بینهایت از شما سروران زبانم قاصر است، از حمایتتون خیلی ممنون ولی چون نیت اینجا یاد گرفتن، تمرین کردن، نوشتن برای مخاطب و نمایش ان به شوق دیدن می باشد چنانچه شما عزیزان مایل باشید این مطلب را ادامه دهیم تا دیگر بزرگان هم بما بپیوندن ،چون من از هر عزیزی به قاعده‌ی احتیاج وبلد نبودنم آموختم
    ولی پیمانه ام پر نشد من دو قطعه شعر برای ادامه می نویسم و توضیحات خواهم داد انشالله با دست در دست هم بیشتر بیآموزیم ./
    یا حق خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    ایمان اسماعیلی (راجی)
    پنجشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۱:۴۴
    درود شاعر گرامی
    بسیار زیبا فرمودید
    یکی از راه های این مطلب مهم رو جناب امین زاده فرمودند
    البته حقیر شاگردی بیش نیستم ....
    اما در این باب مهم شعرای معاصر اختلاف نظر دارند
    ما باید بدونیم خواسته مون از شعر چیه و از گفتن شعر چه هدفی داریم .بطور کلی اگه بخوایم شعرهامون عمومی باشه میشه روش اولی رو که فرمودید استفاده کرد چون عموم مردم ما از قواعد شعری نمیدانند اما اگه بخوایم شعرهامون خصوصی باشه باید قواعد رو ترجیح داد. برادرم از اونجایی که شعر از احساس درونی سرچشمه میگیره و شاعری مثل من که در ابتدای راه است به نظر من قواعد مهم نیستند چون خواه ناخواه رفته رفته باید رو به قواعد شعر بیارم واما نگران یک هجا بیش و کم در شعر نباشیم درست میشه با مطالعه بیشتر و خواندن اشعار که اون هم باز شاعران اختلاف نظر دارن گرچه مدعی آن هستند که سبک کهن رو پاس میدارند ولی در حال حاضر بیشتر به سبک شاعران معاصر روی آوردند. در ادامه عرائض حقیر توجه تان را به این مطلب که به تازگی آن را خواندم جلب میکنم که خالی از لطف نیست.
    اگر شعر می‌نویسد برای اینکه تخلیه شوید و هیچ‌وقت هم آن را منتشر نمی‌کنید ممکن است نخواهید این نکات را به کار بگیرید. اما اگر هدفتان تأثیرگذاری و ارتباط با مخاطب است و قصد دارید احساسات او را برانگیخته کنید بیایید با هم آن‌ها را مرور کنیم:

    ۱
    برای هر کاری باید هدفمان مشخص باشد. وقتی نمی‌دانیم می‌خواهیم به کجا برویم چطوری می‌توانیم مسیرمان را مشخص کنیم؟ نوشتن شعر هم از این قاعده مستثنا نیست.

    شعر می‌نویسیم برای آزاد شدن ذهنمان؟ برای اعتراض؟ کشف؟ توصیف زیبایی‌ها؟

    بعدازاین باید تمام عناصر شعر را باهدف موردنظرمان تطبیق دهیم.

    هوشنگ ابتهاج دراین‌باره می‌گوید: «برای من این‌ها هیچ‌کدام این جنبه‌های هنری و سازمان پیدا کردن و سازندگی داشتن نداشت، برای من حرف زدن، درد دل کردن خودم مطرح بود، یعنی واقعاً من هیچ‌وقت شعر نگفتم که بگویم مثلاً شعری گفتم. یک وسیله‌ای بود که حرفم را بتوانم بزنم. دردی بیان بشود؛ و تمام این فوت و فن‌های کار شعر هم، ابزار کار من بود که بتوانم حرفم را بزنم.»

    ۲
    از کلیشه‌ها دوری کنیم. یعنی استعاره‌ها و تشبیه‌ها و قیاس‌های تکراری و قدیمی را بیرون بریزیم و تلاشمان این باشد که استعاره‌های نو خلق کنیم. مخاطب خلاقیت را می‌فهمد. دلش کاری می‌خواهد که او را شگفت‌زده کند. وقتی صور خیال آشنا باشد دیگر خواننده با آن درگیر نخواهد شد و ذهنش به چالش کشیده نمی‌شود. طوری بنویسیم که شعر ما معانی عمیقی را در بر بگیرد.

    حسین منزوی یکی از شاعرانی است که کلیشه‌ها را در هم می‌شکست.

    هنگام وصل ماست به باغ بزرگ شب پ

    وقتی‌که سیب نقره‌ای ماه می‌رسد

    ترکیب سیب نقره‌ای ماه استعاره‌ای بکر و زیباست.

    به همین ترتیب:

    زباله‌های بلا می‌برند جوی به جوی

    —————————————

    مگو که آینۀ جاری‌اند جوباران

    که من هنوزم و در من همیشه‌وار تویی

    ۳
    برای ایجاد تصویرهای بدیع بکوشیم. در این مورد اینجا نوشته‌ام.

    ۴
    در استفاده از کلمات عینی و ذهنی دقت کنیم. (+) برای ارتباط با مخاطب و تأثیرگذاری بیشتر و اینکه بتوانیم تصویر دقیق‌تری ازآنچه در ذهن داریم ارائه دهیم باید بدانیم چه موقع از کلمات ذهنی و چه موقع از کلمات عینی استفاده کنیم.

    به کلماتی عینی می‌گوییم که وقتی با آن‌ها مواجه می‌شویم یک تصویر مشخص در ذهن همۀ ما شکل می‌گیرد. مثل پیانو، موبایل، دختر

    کلمات ذهنی اما می‌تواند برای هرکسی مفهومی خاص داشته باشد. مانند شکوه، طرب، رنگ.

    وقتی می‌گوییم او خوشحال است این خوشحالی برای من ممکن است حد و حدودی داشته باشد و برای شما هم همین‌طور. اما گربه‌ای که از کنار دیوار رد شد را همه می‌توانیم تقریباً یکسان تصور کنیم.

    فکر می‌کنم برای تصویرسازی کلمات ذهنی بهتر باشند.

    مثلاً به‌جای اینکه بگوییم او خوشحال شد می‌توانیم بگوییم برق شادی در چشم‌هایش درخشید.

    ۵
    به بدیهیات بی‌اعتنا نباشیم. چیزهایی مثل راه رفتن، خوابیدن، غذا خوردن و…قدرت شاعر در این است که اتفاقات روزمره‌ای که مردم عادی به‌راحتی از کنار آن می‌گذرند را با نگاه تازه‌ای ببیند.

    به قول اسماعیل امینی: «شاعران باید به مسائل جهان به‌گونه‌ای دیگر بنگرند و در بدیهیات تردید کنند. اگر قرار باشد آن‌ها نیز به دنبال موضوعات معمول و عادی بدوند که دیگر فرقی با دیگران ندارند و پشت سر دیگران می‌دوند درحالی‌که شاعران باید جلوتر باشند و ابعاد دیگر ماجرا را دیده و کار هنری درباره آن انجام دهند.»

    ۶
    بازنویسی مرحلۀ آخر نیست. تازه ‌کار ما پس از نوشتن پیش‌نویس اولیه شروع می‌شود و.....
    امید که مورد قبول واقع شده باشه
    منتظر نظر اساتید برای آموختن هستیم
    زنده باشید به مهر بزرگوار🌹🌹🌹
    مصطفی دهقانی
    پنجشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۰:۱۷
    با سلام خدمت دوست شاعرم اگر چه عزیزان به تفصیل دراین باره سخن گفتند اما وزن در شعر باید رعایت شود در شعر کلاسیک در هر صورت
    دغدغه های شما بسیار زیباست
    و حتما از بهترین ها در شعر خواهید شد
    محمد علی سلیمانی مقدم
    محمد علی سلیمانی مقدم
    دوشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۳:۱۱
    درود بر شما
    ⚘⚘⚘⚘
    ارسال پاسخ
    بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
    بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
    دوشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۰:۱۸
    با سلام و درود و ارادت خالصانه و خاضعانه از یکایک شما عزیزان سرکار خانم رحیم زاده و اساتید بزرگوار به ترتیب رسیدن مطلب آقایان: محمد علی سلیمانی مقدم ، علی اصغر اقتداری، علیرضا خوشرو، منصور امین زاده، ایمان اسماعیلی و مصطفی دهقانی.
    از تشکر و قدردانی بینهایت از شما سروران زبانم قاصر است، از حمایتتون خیلی ممنون ولی چون نیت اینجا یاد گرفتن، تمرین کردن، نوشتن برای مخاطب و نمایش ان به شوق دیدن می باشد چنانچه شما عزیزان مایل باشید این مطلب را ادامه دهیم تا دیگر بزرگان هم بما بپیوندن ،چون من از هر عزیزی به قاعده‌ی احتیاج وبلد نبودنم آموختم
    ولی پیمانه ام پر نشد من دو قطعه شعر برای ادامه می نویسم و توضیحات خواهم داد انشالله با دست در دست هم بیشتر بیآموزیم ./
    یا حق خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
    دوشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۰:۳۱
    به نام و یاد خدا من سعی نمودم که پاسخ ها را به یکسان بنویسم و از همه سروران که زحمت کشیدندوچندعزیزی که احتیاج به نام بر دن نیست وقت گذاشته و داشته های ذهنی خودش را تایپ نموده تشکر و قدردانی نمایم و به امید خدا یک مرحله جدید تر برای اینکه بهتر بتوانیم
    برای. فراگیری امثال خودم مفید باشیم و برای اساتید محترم یک مرور اطلاعات شان باشد را ایجاد کنیم که مورد قبول واقع بشه و اساتید محترم دیگر هم به این جمع اضافه شود انشالله که اینطور خواهد شد
    خندانک خندانک خندانک
    یدالله عوضپور    آصف
    چهارشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۵:۰۷
    دوست خوبم جناب ققنوس عزیز
    ضمن گسیل درود ،حضور شما و عرض ادب محضر اساتید محترم نظرگزار.
    حسب الامر حضرتعالی ، در حد وسع ،مطالبی را عرضه می دارم .
    درخصوص شعر شایسته است بیان کنم
    هرنوشته ای که دارای وزن و قافیه باشد ، سخنی منظوم نامیده می شود.
    زمانی ، این سخن منظوم نام "شعر" می گیرد که برخوردار از قوائد شعری
    باشد.درغیر اینصورت در قالب نظم و نثر قرار می گیرد ونام شعر نمی پذیرد.
    درآثارشاعران سرشارمتقدم و متاخرهمچون حضرات سعدی ، حافظ ، مولوی و امثالهم ،هیچگاه شعری بدون وزن وقافیه و استعارات ادبی یافت نمی شود.
    متاسفانه تعدادی از نویسندگان نوظهور به دلیل ضعف استعداد درجمع آوری و ردیف کردن قوافی و اوزان، به راحتی از این مهم صرفنظر کرده و شتابان در مسیر اشعار نو و غیره افتاده و قالبهای جدیدی اختراع کرده اند.
    که حقیر با بضاعت اندکم به هیچوجه نمی نوانم از آنها با نام شعر یاد کنم.
    امیدوارم عرایض بنده ملالت خاطری ایجاد نکرده باشد.
    ارادتمند یکایک شاعران و سرایندگان ارجمند،
    ی. ع.آصف خندانک خندانک خندانک
    بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
    بابک قدمی و اریانی (ققنوس)
    پنجشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۰:۰۴
    با سلام و عرض ارادت فراوان خدمتتان .استاد محترم بیانات شما تمام و کمال درست و روی چشم من .اما در مورد این قطعه که به احترام فعلا نام شعر برآن نمیگذاریم تا شما قضاوت نمایید که میتوان نام آن را شعر نهاد یانه؟تقطیع نمایید وبا اوزان عروضی به آن بنگرید هرآنچه که باید.ممنون از حضورتان و خوشحال از آشنایی با شما بزرگوار.

    "روزگار فریب"
    دراین گیر و دار و بگیر و ببند
    دراین روزگار فریب و خدنگ
    شنیدم ز ژرفنای دلم با وجود
    که غوغا کنند، حق گیرند به چنگ

    در این وادی که حق صاحب ندارد
    که صاحب حق هم حالی ندارد
    دراین موطن ازاو تن هم نمانده
    دگر شور و نشاط جایی ندارد

    اگر تو با توانی زورمند تر
    بسازی از برم دنیایی برتر
    منم باعشق وامیدم به آنروز
    کنم ایران را ماوایی برتر

    شود ایران میانه خاورامروز
    شود یکه سوار مانند دیروز
    چقدر زیبا سرود این حاجی فیروز
    که بالا میرود فرهنگ امروز

    منتظر جوابتان هستم بی صبرانه بابک قدمی واریانی "ققنوس"
    ارسال پاسخ
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    شاهزاده خانوم

    یک وجب از پنجره پرواز کن ااا گوش مرا معرکه ی راز کن
    نادر امینی (امین)

    توبودی دردل شب ناله کردی این دل وامانده را بیچاره کردی اااا به کنج خلوتی رفتی وباغم خانه کردی ااا ندیدی عاشقت درمانده شد از آه شبگیر وتولیکن اااا به شب را تا سحر بردر غمخانه ات داغ دلم را تازه کردی ااا دردلم دلشوره افتاد لیلی ام از بس فغان کرد جان بداددر گوشه میخانه من اااا هاتف آمد دادم ندا غمگین مباش می خور که لیلی عاقبت دیوانه کردی اا عقل در ره پیرطریقت پای لنگان است اااا لیلی ومجنون را تا ابد برسر جام قدح بشکسته ای درمانده کردی ااا عاقبت عشق وخرد درمرز مجنون با رخ لیلی بهم پیون خورند اااا آنگه که مجنون چون اسیر گیسوی لیلی شد و آن خانگه ویرانه کردی
    شهرام بذلی

    در دل تنگ ما بسی روزنه ی خیال نیست اااا شوق تو دارد این دلم عشق که وصف حال نیست
    افسانه نجفی

    ت ااا میان من و تو ااا همیشه ما ااا می لنگید
    میر حسین سعیدی

    مرا بی خود شدن در دل به خود نیست ااا چو بینم ماه نو من دیگرم کیست ااا چو مستی آید از هر پیچش مو ااا نگه بر آسمان و مه چه نیکیست

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    1