مست و بی تابم
غوغا می کند بر قامت اندیشه ام ؛
لغزیدن خیال خیست .
میخک نگاهت با فواره ی بوسه بر قالب تنم
عطش خاطر بر پیکر مواج رقصانم ؛
پریشان تر از رقص باد
باتو زیر باران خیالم
و شمیم عطر بهترین گل
موجی ، بر تن رویاهایم
گیسوان مواجم ، زنجیر وار
طناب آرزوهایت را می دهد تاب ...
قاب کن نگاهم را
بر اولین اندیشه از سپیدی حضورت
قنوتی ، بر تن آغاز و پایان ،کعبه آمال...
شیرینی دیدار محو می کند تلخی فاصله را
و سفر غوغاست بر پیچک وصالت ...
درخشش ستارگانِ نگاه مجنونت
بر کهکشان تنم ، منظومه ای ست لیلی وار ...
حریر آغوشت نقش و نگارین بافته ای دیبا ست
که گواراست شیرینی خواب را ...
آهوی دل خستهِ گریزان از کوه های بلند تشویش
ای غریق دریا دریا دلتنگی
آرام گیر ...
بوی سحر می آید
مصفا کن پنجره دیوار سنگی را
فرود آ بر شانه ام ؛
پرنده خوشبختی ...
ساغر نیاز را پرکن
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
مرحبا