پیله ی اندوه

درود بزرگوار
بسیار زیبا و دلنشین بود
موفق باشید

درود جناب یزدان عزیز

موزون و دل‌انگیز سرودید

بسیار تا بسیار زیباست و دغدغه‌مند
درود بر جناب عظیمی ارجمند

سلام و درود بیکران استاد ارجمند

سنجیده‌کلام و نکته پرداز سرودید
مزیّن به کارکرد کنایات ادبی و ضرب المثل های زیبا

راستی دیکلمه هم انصافاً عالی و جذاب بود


بدور از گَزندِ کرکس‌کارانِ کفتاراَذهان
همواره سلامت و دلشاد باشید

درود بر لبخند
زیباست

سنگ مفت
یا
سنگ نفت

درود برشما شاعر واستاد گرانقدر
شعر بسیار وزین با واژه هایی درجه یک خواندم از قلمتان

درود جناب عظیمی شعری زیباست
رد قلمتان ماندگار

درودتان جناب عظیمی شاعر گرانمهر🙏🥂

بسیار زیبا و دلکش قلمتان هماره پایا🎖️🥇

درود جناب عظیمی فرهیخته و زیباقلم
زیبا و تامل برانگیز بود.
و چه تعابیر تخیل آمیزی
به مهر یزدان بمانید پاینده و بالنده

درود فراوان بر دکتر مدهوش عزیز

قدم رنجه فرمودید.

تندرست باشید.

درود جناب عظیمی
مرحبا
لذت بردم

درودتان باد جناب عظیمی استاد عزیز و ادیب
بسیار زیبا و دلنشین
رد قلمتان ابدی 🤍🙏🌹

سلام و درود
محتوای زیبایی دارد شعرتان
فقط ابیات هجا کم زیاد دارند

سلام و عرض ادب
بسیار زیباست و دلنشین
دستمریزاد

در‌ود بر شما بسیار عالی سرودید
با واژه گزینی عالی احسنت
موفق باشید

با سلام وارادت
شاعرواستادبزرگوار
سرودی نا ب بامعنا خواندم
هزاران درودتان باد

باسلام و درود استاد بزرگوار
مثل همیشه دلنشین و زیباست
روزگار بکام

درودتان
بسیار بسیار ژرف و بسیط
دارای بار معنایی اجتماعی خاص

من هم سروده ای دارم با مضمون مشابه با اجازه حضرتتان در پای این اثر ارجمند مینگارم



برکه ی محبوب شبهای عطش!
آهوی دشتم، که بی تو تشنه است
بار خود را می برد تا دوردست
درد، او را می برد بر روی دست


لکه ی زرین به پیشانی، چنان
ماه تابان، در چراگاهی ثمین
با نوای ببرها، خوابیده است
گرگ های خائن شب در کمین


اه، آهو، رعشه از سیلاب داشت؟!
از بلای خشکسال بیشه ها؟
آهوان از بوی آدم می رمند
از خزان عفن در اندیشه ها


کاش آدم ها، نجابت داشتند
گورخر با اسب، در جنگل یکیست
بر زبان عجب، خواهم آتشی
تا بداند آدمی، از ریشه، چیست


آدمی، خون کثیفی در رحم
قطره ی آبی، که بیشک پست بود
تا خدا او را به فرزندی گرفت
گوی پیروزی ز حیوانان ربود

ادم از ادم، ندارد هیچ شرم
با پلیدی با ریا، سر می کند
اسمان ها از حضور او، حزین
یاوه هایش گوش را کر میکند


ساحر و بدطینت و بی آبروست
میکشد بر دار، مردان عظیم
بر دهان آدمی، خاک پلید
کو که کذابست با عظم رمیم

لال میماند، از او جویا شوید
واژه ی سبز عدالت چیست، کیست
سرزمین عادلان پاک کو؟!
عامل تحقیر این ویرانه کیست

کودکان تشنه، در مرز وطن
کودکان خسته، زیر آفتاب
از شرف در خانه ی همسایه اش
بمب و باتون دارد و حرف حساب


فقر را در مادر ایران دمید
تن فروش حضرت اعراب شد
او که از بیخ و بن ایرانی نبود
در میان قصر و ایوان خواب شد


نسترن طالبزاده /زمستان1400

سلام و عرض ادب حضور بانو طالب زاده بزرگوار
به لطف خدا امروز روز دیگریست
بسیار خرسندم از حضور سبز شما در کلبه شعرم
زرنگاری کردید ،با اثری بسیار زیبا و فاخر

درودها ادیب گرامی
برقرار باشید و نویسا