سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        از انتولوژی های عاریه/قسمت دوم
        ارسال شده توسط

        سیده نسترن طالب زاده

        در تاریخ : چهارشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۸ ۰۳:۱۵
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۶۳۷ | نظرات : ۰



        در ظرف تاریک زمان
        پر بود از" او"
        از تراوش حسرت
        ،  ایستادم
        و به معاشقه ی لبریز ماه و دریا خیره شدم
        ، چقدر وحی موسوم جاری بود
        و هوا، به اندازه ی سقوط یک پرنده ی کوچک از اوج
        خیز بر میداشت
        ، فرانشیب  و فروفراز کوچهای پی در پی

        ، در ظرف تاریک زمان پر بود از او..


        ***

        بگذار شاخه گلی بر مزار امین الضرب بگذاریم
        ، چراغهای  شب ، با آخرین فصل دلدادگی عجینست،
         پشت خانقاه شمعی گریه میکند امشب
        ، تحریر شعر طربناک چشمانت،آه
        بیگناهترین قصه ی عالمست
        بگذار شاخه گلی در خیابان های گمنام بگذاریم
        و عطر تبسم خزان را به آدمیان اندوهگین هدیه دهیم..
        که پشت خانقاه، شمعی میگرید امشب

         ***

        ما
        چهار فصل مفتونیم
        و میانمان، چهار عنصر مفرد جاریست
        پارینه ی مغلوب
        اینک مغبون
        و فرداهای حامله!
        ، ما نثر منقوش  اولین خاطره ایم
        ، که بی واسطه دوستی میورزیم
        و در  سالیان پیش و پس از این، هم
        یار غار  یکدیگر بودیم
        ، درست از سر انتشار همان چهار زندان!
        و هیچ کس هم نپرسید
        چگونه نمیمیرد جهات اربعه در جنگ نوشتاره های ما!!


        ***

        از جبر شکوفیدن درخت
        ، فهمیدم
        سالهای بسیاریست که رفته ام،
        آنجا که آیینه ی آب هم با من همنوایی کرد
        پشت دیوار زیارتگاه
        زنی پرسید، تا اولین کلیسا چقدر راهست،
        از سورمه ریز تلخ چشمانش میفهمیدم
        که ، آوای باران، شنیدنی نیست
        از آمدن و رفتنم، چند جفت کفش نو به جا مانده،
        و باوری کهن
        ، و هیچکس نمیداند
        تا پنجدری اولین بهشت را پای برهنه دویده ام! 







         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۹۴۱۴ در تاریخ چهارشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۸ ۰۳:۱۵ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2