یک تحلیل روان شناختی از مساله « آرایشهای غلیظ » در ایران
نظر به یک واقعیت از بی رغبتی زنان سایر کشورها به آرایش غلیظ صورت برخلاف ایران، برای این که بتوان این تفاوت را درست تحلیل کرد باید یک حقیقت را باور کرد که اصولا جنس زن بیشتر از جنس مرد علاقه به زیبایی نمایی دارد، جلوهگری و خودنمایی در سرشت زن است واین ویژگی طبیعی به صورت یک نیاز در آفرینش او بدان جهت است که بتواند جنس مخالف را جذب کند تا زمینه تولید نسل فراهم تر آید، از این رو باید او زینت طبیعی خود را که خدا در اندام و جسمانیت او قرار داده، در نخست، آشکار سازد.
بر این اساس زن به طور طبیعی و اغلب غیر ارادی سعی در آشکار نمودن مواضع زینت خود دارد همچون موی سر، برجستگی های اندامی، و نرمشهای موزون، و صداهای موسیقایی؛ و در مر حله دوم جبرانی، وی از زینت آلات منفصل همچون البسه و جواهرات و نقاشی بدن و خالکوبی/ تتو و آویزه های گوش و لب و بینی استفاده می کند که اینها در تشدید و تکمیل دسته اول قرار می گیرد.
اکنون اگر در نظام فرهنگی، یا دینی، یا قومی خاصی جلوهگری با زینت های طبیعی زن داخل در منطقه ممنوعه قرار گیرد، او نمی تواند از کلیت نیاز خود چشم بپوشد لذا به گزینه جبرانی یعنی رویکرد به دسته دوم رو می آورد. و این یک حکم غریزی است برای زن. لذا در جوامع لائیک یا دینی غیر حساس به تن آرایی و جلوه گری طبیبعی، زنان کمتر از آرایش های غلیظ صورت استفاده می کنند؛ و در جهت مخالف آن یعنی در جوامع بسته که محدودیت شدید وجود دارد و حتی برجستگی های اندامی و نرمش های اندامی هم قابل تحمل نیست، تنها محدوده ای که برای جلوه گری زن باقی می ماند صورت و ناخن های او و بخشی از موی سر است که به وسیله رنگ ها و پیچ و تاب و فرم دهی آن را جذاب نموده به نیاز طبیعی خود پاسخ می دهند. لذا می بینیم در ایران و بعضی کشورها که برای زن محدودیت دینی و اخلاقی در تن آرایی و جلوه گری طبیعی است، آرایش های غلیظ و مفرط مو و صورت و ناخن بر خلاف سایر کشورها زیاد به چشم می خورد.
توضیح:
آنچه در این تحلیل از آن سخن گفتیم بیان وضع طبیعی در نظام آفرینشی نوع کلی زن است و جزمیت مطلق ندارد، و از این جهت باید دانست که این وضعیت فقط در شرایطی جاری است که فرد یا افراد در شرایط طبیعی خود باشند یعنی در راستای هدف آفرینشی کمک به تولید نسل قرار داشته باشند و شرایع هدایتگر خاص وجود نداشته باشد و این عقلانیت موضوع است.
دیگر آن که در یک نگاه عمومی به جوامع داخل و خارج می بینیم موارد استثنا وجود دارد که ناشی از دلیل خاصی است چون شهوانی بودن، ستیزه گری، فقر فرهنگی و یا مادی، همچشمی، بیمار روانی، مبشر سیاست بیگانه مخرب و... با این حال بهترین روش مقابله برداشتن انگیزه های روانی تشدید کننده و محدود کننده است تا دو گروه بیمار روانی، و مبشر سیاست بیگانه، متمایز و شناخته شوند.
1397/10/14- مشهد
لقمه را دور سر نچرخانیم
واقعیت گرا باشیم بدون هیچ افراطی گری
قاعده ی زندگی موفق اینست که اول عیب خودمان را بگیریم تا بعد از آن بتوان عیب دیگران را رفع نماییم
به جامعه ی خودمان نگاهی کنیم
دلایل شهوانی و هوس در بین ملت بیداد میکند
فقر مادی نیازی به گفتن ندارد
فقر فرهنگی که تنها تقلیدی که از غرب وارد کشور شده برهنگی، مشروب، مهمانی های غرب گرا، تفلید در موسیقی رقص و هیچ تقلیدی از پیشرفتهای اقتصادی فرهنگی غرب نمیشود
فقر روانی که میتوان گفت هشتاد در صد جامعه سو به افسردگی دارند
ستیزه گری که هر روز خبر از قتل یا تجاوز به یک کودک به گوش میرسد
پس با یک حساب سر انگشتی میتوان فهمید که ما تمام چیزهایی که از یک جامعه ی بی سرو سامان نام بردید را در جامعه ی خود داریم و شعار میدهیم که میخواهیم دیگر جوامع را نجات دهیم!!!! مگر ممکن است!؟
حال به دنبال دلیل باشیم
چرا جوامع غربی که تا این حد آزادی در بیان و پوشش و غیره دارند زنانشان کمتر آرایش میکنند؟
چرا کشورهایی که خودشان صادر کننده ی البسه های معتبر جهان هستند کمتر از ما در پی لباس های آنچنانی هستند؟
چرا فروش گوشی های اپل ایفن در کشور ما بیشتر از کشور سازنده اش است؟
چرا در کشور عربستان و کشور پیغمبر اسلام یکی با روبنده یکی با پوشش کامل یکی بدون حجاب بدون هیچ جبری زندگی میکنند و مشکلات اجتماعی فرهنگی اینچنین که ما داریم را ندارند؟
مقوله را ساده تر میکنیم
به یک کودک بگو دست به فلان چیز نزن
میزند
بگو ساکت باش حرف میزند
به زور در اتاق حبسش کن از پنجره فرار میکند
و این ذات انسانیست که خدا در وجودمان قرار داده
آدم پیغمبر خدا بود و سیب ممنوعه را خورد
ما که بندگان عادی هستیم نه پیامبر
نتیجه گیری ساده شد
ممنوعیت بیش از حد هر چیز باعث کشش ناخودآگاه مردم به سوی آن چیز میشود حتی به صورت افراطی
در جامعه ی ما مصرف مشروبات به حدی رسیده که اکثریت رو به خوردن الکل طبی آورده اند
چرا؟
زنان و دختران در مترو و کوچه و بازار و پارک ها روسری از سر برمیدارند که صدای اعتراضی باشد
اعتراض به چه؟
یک زن برهنه در غرب را از صد مرد شاید چند نفر انگشت شمار نگاه میکنند و بسیار عادی
در جامعه ی ما به چند تار موی زنان یا همان برجستگی اندام در زیر لباس بیش از نود درصد مردان نگاه هیز و شهوانی دارند
چرا؟
در آمار طلاق و فقر و فحشا آمار بسیار بالایی در سطح جهانی داریم
چرا؟
وضعیت حال را بیان کردم
نمونه ها را به اختصار گفتم
و در پایان فقط سوالی پرسیدم
چرا؟
یک واقعیت بدون افراطی گرایی بدون توهین بدون برچسب دروغین
از کسی نپرسید. قبل از سوال از دیگران از خود بپرسیم که چرا ما؟
موفق باشید و پیروز