سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 27 آبان 1403
    16 جمادى الأولى 1446
      Sunday 17 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲۷ آبان

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        هویت شیطان
        ارسال شده توسط

        حمیدرضاابراهیم زاده

        در تاریخ : شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۱۷
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۷۹۸ | نظرات : ۱۳

        گفتگو
        با سلام و ادب

          سوالم این است
        که وقتی سربازان خدا را می خواندم شبهه ای در ذهنم آمد
        سربازان خدا افراد مطیع و فرمان بردار حضرت حق اند ولی آیا شیطان هم مطیع امر خداست که وظیفه جدا کردن خبیث از طیب را در این دنیا بر عهده دارد؟
        اگر صلاح می دانید تشریح نمایید
        --
         
        سلام
        وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ کَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّیَّتَهُ أَوْلِیَاءَ مِن دُونِی وَهُمْ لَکُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا ﴿الکهف: ٥٠﴾
        وَإِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی إِلَىٰ یَوْمِ الدِّینِ ﴿ص - ٧٨﴾
        ابلیس خرده هوشی داشت وبه خاطر همان خرده هوش مامور به تکلیف شد.
        آنگاه ازفرمان حق ابا ورزید. وکافرشد.  حرفهایی هم زد که به تهدید علیه آدم ختم شد
        وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَىٰ وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ ﴿البقرة: ٣٤﴾
        گفت که من سعی میکنم تا آدمیت را اغوا کنم...
        قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿الحجر- ٣٩﴾
        حسود وخودشیفته شد.
        خودشیفتگی و حسادت دشمنی می آورد
        قسم خورد که اغوا کند
        قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿ص ٨٢﴾
        وآنگاه دشمنی اش را برای بشر آشکارکرد
        ان الشیطان للانسان عدو مبین (یوسف5)
         برای انسان شیطان دشمنی آشکاراست.
           وخودش هم چندین بارگفت من ازآدم وآدمی زاده خوشم نمیاد.
        وَقُل لِّعِبَادِی یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلْإِنسَانِ عَدُوًّا مُّبِینًا ﴿الإسراء: ٥٣﴾
        اما خدا دوست انسان وبلکه عاشق انسان است/
        قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
        منتهی حرکت شیطان دربدترین حالت برای خدا قابل فیلتر شدن هست
        او انسان را می فریبد وخدا وند انسان رااز فقر فکری وذهنی  وعاطفی واقتصادی دور نگه می دارد
        انسان زیرکی که با بلایی بنام شیطنت ابلیس  آزمایش می شود می فهمد که کید شیطان ضعیف هست
        فَقَاتِلُوا أَوْلِیَاءَ الشَّیْطَانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَانِ کَانَ ضَعِیفًا ﴿النساء: ٧٦﴾
        طبیعی است   لجبازی شیطان بخاطر خودشیفتگی اش بود وهست وهمین آثار درانسان قابل تعمیم است واگر انسانی خود را از مس ولمس شیطان وخبط های موازی با ابلیس دورنگه دارد دررنج وعذاب وبلایا گرفتار نمی شود
        اگر شیطان برقلب و بدن وروح انسان مس کند واورا لمس کند  اوراازحیز انتفاع  عقل واحساس خارج میکند
        کسی که ربا می خورد.
        کسی که ریا می کند.
        کسی که زنا می کند  و...
        وکسی که به رفتار وپندارزشتش شیفتگی دارد وآنرا انحراف نمی پندارد  مورد لمس شیطان واقع شده است
        1. الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَا لَا یَقُومُونَ إِلَّا کَمَا یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَن جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَىٰ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَٰئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿البقرة: ٢٧٥﴾
        2. إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُوا فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ ﴿الأعراف: ٢٠١﴾
        شیطان دل آدمی را برای طواف می پسند ولمس ومس کردنش را دوست دارد.
         
         
        تسلط شیطان بر قلب هایی که استیلا می یابد بارز است
                
         
        رسول خدا صلی الله علیه و آله :
        لولا أنَّ الشَّیاطینَ یَحُومونَ على قُلوبِ بَنی آدمَ لَنَظَروا إلى مَلَکوتِ السَّماءِ؛
        اگر شیاطین، گرد دلهای آدمیان نمی چرخیدند، هر آینه آنان ملکوت آسمان‏ها را مى ‏دیدند.
        المحجّة البیضاء : ج2، ص125
                   
        شیطان عجیب به دل بشر علاقه دارد ودرصدد جلب محبت بشر است.
        وقتی دلی را برای خود مسکن گزید وتصاحب کرد سربازان جدیدش را به سرپرستی  او انتخاب می کند

        انما سلطانه علی الذین یتولونه والذین هم مشرکون (نحل100)
        الزامی ندارد که ابلیس دنبال  سربازانی از جنس وطبقه وشغل خاص باشد.
        او گرانیگاه ها وشرائط پیش برنده واستراتژیک خود را نیاز سنجی می کند وازمیان انسیان  برای خود نماینده ی عالی می گمارد.
        گاه ازطبقات تاثیر گذار علما یارمی گیرد که نمادشان اهل ریا وخشک مغزی وقشریگری و تزویر است.  وگاه از طبقه ی متمولین واهل زر وگاه از طبقه حکام  وامرا واهل زور.
        برای هرطبقه ی محروم وغنی برنامه ها ونرم افزارهای مهندسی شده  خاص خود را دارد.
        شیطان گاه آدمی را به فقر  اعتقاد واقتصاد دعوت می کند وگاه انسانیت را از فقر می ترساند واورااز نیکی وبخشش   برحذر می دارد
        حسابگری شیطان چنان عمیق وسازمانی است که بایدگفت بدون برهان وپناه خدا محال است هیچ یوسفی ازچاه نقشه های شطان برهد.
        میشود گفت به دلیل علاقه انسان به کالبد خاکی اش  تولای بشر بیشتر به حب ولایت شیطان گرایش دارد. زیرا پایه حرکت شیطان برای اغوای بشر حیوانیت خواهی اوست.
        انسانی که به بهشت ازمنظرحورالعین وتصاحب جنسی اش برحور شیفته می شود پس غالب عباداتش می تواند گناه وحیوانیت خواهی وحتی شرک باشد
        به گمان من این طرز اعتقاد  ومطالبه ی بهشت  که ثواب را  بخاطر جاودانگی  حیوانیت خود بخواهد خودش کفر آوراست.
        معمولا اینگونه از اهل عباد طایفه ی ظاهربین وقشریگرا وسفیه و خشن محسوب می شوند.
        اینها همانهایی هستند که همراه کمربند انتحاری باخود قاشق وچنگال می بندند تا دربهشت ناهار وشامشان را باابزار دنیوی میل کنند
        این گونه از جانوران ویروس هوا هوس دنیوی خود را به بهشت هم سرایت می دهند.
        بهشت جای عذر وبهانه وبازی درآوردن نسیه طلبیدن نیست
        بقول مرحوم شهید بهشتی  :
        " بهشت را به بها بدهند و به بهانه ندهند
        بهشت سعادت، بهشت عزت، بهشت حاکمیت اسلام را با بهای سنگین پرداخت می کنند
         أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لا یُفْتَنُونَ (٢/عنکبوت)"
         
        شیطان هم محبت دارد. وبلد است کارهای مهم وشاق وخارق العاده ای انجام دهد تا شیرینی گناه واشتباه را درکام انسان شیرین کند ویااینکه نظر زیرکان حسابگررا بخود جلب کند.
        عمده گرفتاری های بشر که از شیطان ناشی می شود موقتی است. وایوب نبی آن بلایا را لمس کرده است.
         
        وَاذْکُرْ عَبْدَنَا أَیُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ ﴿ص: ٤١﴾
        اما اگر انسان درمعرض تعارض وتعرض با شیطان واقع شد طبعا راه برای فرارش بازاست
        به خدا پناه ببرد وخود را مطابق با نقشه ی اصلی فرمایش خدا از ابلیس دور نگه دارد.
        خدا هم مدافع اهل باور هست. وبرایش دفاع واعلان جنگ هم  میکند. لشکر فرشتگان می فرستد ویاریش می کند
        شیطان بدون آنکه بخواهد  وتوانایی اش را داشته باشد اغلب ابزار سنجش ویا سنگ محک خدا برای تعیین مرغوبیت جنس بشر بمنظور امتیاز گیری هایش واقع می شود
        واینگونه است که شیطان خود در کمین خداست.
        وَمَکَرُوا وَمَکَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَیْرُ الْمَاکِرِینَ ﴿آل‌عمران: ٥٤﴾
        نقشه ی راه خدا این است که شیطان را ازانسان دورنگه دارد. وعقل و خرد قدسی بشر را با سنگ محک  شیطان، مورد  آزمایش قرار دهد
        واین انسان است که باید به خدا پناه ببرد و از خبط وخطا وبزه  خودرا دور نگه دارد
        تاگوشش شنونده ی نسیم حق باشد وچشمش بینای اسرار گردد ودست ودل وزبانش پذیرای اجرای احکام حضرت رحمان قرار گیرد.
        چشم وگوش وزبان ودست وپا را نباید  آلوده به نجاست سمعی وبصری ومال حرام و....قرار داد
        نشنود آن نغمه‌ها را گوش حس       کز ستمها گوش حس باشد نجس - مولانا
        لوازم احساس ولمس را نباید به شیطان واگذارکرد تا آن را بیالاید
        راه حس راه خران است ای سوار. ای خران را تو مزاحم شرم دار.- مولانا
        هرچشم وگوشی نمی تواند شنوا وبینای اسرار حق باشد
        تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی, گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش - حافظ
        ازاین سبب دم انسان مقدس است وشیطان را یارای مقابله با دم انسان نیست هرگز.
        وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا ﴿الإسراء: ٧٠﴾
        هرنفس پارسا ذکر بقاهست ویار
        إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَن یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا
         ﴿الأحزاب: ٧٢﴾
         
        والی الله المصیر
        24 آبان 1394
        حمید رضا ابراهیم زاده
        *تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصارمولف محفوظ است

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۶۵۳۲ در تاریخ شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۱۷ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۰۰:۱۵
        سلام خندانک
        در اینکه شیطان شر و سیاهی و پلیدی مطلق است شکی نیست شیطان قسم خورده و گمراه کننده بشر است و دشمن خدا و مومنان و هر گز وظیفه از سمت خدا ندارد که عبادالله را گمراه کند. اما در مورد قرین بحث های زیادی است که مطالبی از نت پیدا کردم قرار می دهم شاید کمکی نماید خندانک
        ++++++ خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک +++++++
        قرین در قرآن کریم به چه معنا است؟
        در آیات متعددی از قرآن مجید واژۀ «قرین» در سیاق های مختلف وارد شده است؛ از جمله در آیۀ 38 سورۀ نساء که می فرماید: «وَمَن یَكُنِ الشَّیْطَانُ لَهُ قَرِیناً فَسَاء قِرِیناً»، یا در آیۀ 51 صافات می فرماید: «قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ إِنِّی كَانَ لِی قَرِینٌ»، همچنین در آیۀ 36 سورۀ زخرف می فرماید: «وَمَن یَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ». دوباره در همین سوره و در آیۀ 38 آمده است: «... فَبِئْسَ الْقَرِینُ». همینطور در سورۀ ق آیۀ 23 می فرماید: «وَقَالَ قَرِینُهُ» و بالاخره در همین سوره و در آیۀ 27 می خوانیم: «قَالَ قَرِینُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَیْتُهُ...» سؤال این است که منظور از قرین در این آیات چیست؟
        پاسخ اجمالی
        واژه «قرین» از ریشه «قرن» در لغت به رفیق، همنشین، و همراهی که به انسان نزدیک است، معنا می شود.[1]
        این معنا با توجه به عبارات پیرامونی آن، مصادیق خود را پیدا می کند؛ از این رو است که در قرآن کریم، در آیه ای شیطان مصداق «قرین» ذکر شده است: «و آنها كسانى هستند كه اموال خود را براى نشان ‏دادن به مردم انفاق مى‏ كنند، و ايمان به خدا و روز بازپسين ندارند (چرا كه شيطان، رفيق و همنشين آنهاست) و كسى كه شيطان قرين او باشد، بد همنشين و قرينى است».[2]
        و در جایی دیگر فرشته: «وَ قالَ قَرينُهُ هذا ما لَدَيَّ عَتيد»؛[3] فرشته همنشين او مى‏گويد: اين نامه اعمال او است كه نزد من حاضر و آماده است.
        و در جای سوم مصداقش دوست و رفیق است: «قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّي كانَ لي‏ قَرين*يَقُولُ أَ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُصَدِّقين‏....‏»؛[4] كسى از آنها مى‏گويد: «من همنشينى داشتم كه پيوسته مى ‏گفت: آيا (به راستى) تو اين سخن را باور كرده‏اى كه وقتى ما مُرديم و به خاك و استخوان مبدّل شديم، (بار ديگر) زنده مى‏ شويم و جزا داده خواهيم شد؟!
        شایان توجه است که اگرچه در قرآن کریم، در اکثر موارد استعمال قرین، معنای «همراه بد» مصادیق آن بوده، اما لزوماً نمی تواند معنای قرین، همراه و همنشین بد باشد؛ چرا که در متون روایی به همنشین خوب نیز قرین اطلاق شده است. مانند این روایات:
        1. «نعم القرين الدين»؛[5] بهترین همراه دین است.
        2. «عليك بالعفة فإنها نعم القرين»؛[6] عفت و پاک دامنی پیشه کنید که بهترین همراه و مصاحب است.
        3. «... وَ نِعْمَ الْقَرِينُ الرِّضَی»؛[7] بهترین رفیق و همراه رضایت خداوند است.

        [1]. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج 5، ص 147، واژه «قرین»؛ قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 5، ص 310، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1371 ش.
        [2]. نساء، 38.
        [3]. ق، 23.
        [4]. صافات، 51- 53.
        [5]. تمیمی آمدی، عبد الواحد، غرر الحکم و درر الکلم، ص 85، دفتر تبلیغات، قم، 1366ش.
        [6]. همان.
        [7]. نهج البلاغة، ص 469، دار الهجرة، قم.
        ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

        هوالحکیم
        بزرگی می گفت زمانی که کسی بخواهد در راه خدا قدم بردارد و کار خدایی کند شیاطین حول او جمع می شوند تا کار او انجام نشود.

        بنده می گویم این شیاطین می خواهند کار نیک را فاسد کنند و حتی اگر انجام شد هم، ثمره اش فاسد شده باشد.

        خداوند حکیم در آیه 36 سوره زخرف آورده است:

        وَمَن یَعْشُ عَن ذِکْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ

        کسیکه از ذکر (خدای) رحمان روی گرداند برای او شیطانی را می گماریم تا قرینش باشد.

        و در آیه 112 سوره انعام آورده است:

        وَکَذَلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیَاطِینَ الإِنسِ وَالْجِنِّ...

        و این گونه برای همه انبیاء دشمنانی از شیاطین جن و انس قرار دادیم.

        می توان از این دو آیه نتیجه گرفت که در دو حالت شیاطین به انسان رو می کنند و در یک حالت شیاطین قرین انسان می شوند.

        در حالت اول اگر انسان خیلی خوبی باشی (جمله اول مطلب) حتی در حد نبی، دشمنانی از شیاطین پیدا می کنی.

        در حالت دوم وقتی از خدا هم رو گردانی شیطان دیگر دشمنت نمی شود! می شود قرین. انسان قرین پست ترین و متعفن ترین و مغضوب ترین موجود هستی خواهد شد.

        در امروز ما کم نیستند افرادی که (بخوانید علما، امرا، اساتیدو...) یا شیطان عدوشان شده که طوبی لهم، یا شیطان قرینشان شده.

        نکته دیگر این که این مجالست و هم نشینی حب و عطوفت می آورد (تصور کنید حب به مغضوب ترین موجود جهان چه جنی چه انسی) و این حب در نتیجه اش ولایت می آورد و در انتها ما می شویم عبدالشیطان به جای عبدالرحمن.

        و این فرد دیگر به ندای هیچ کس گوش نمی کند و نمی فهمد عمل صالحش در راه حق چه طور فاسد شد و حتی نمی فهمد خیرخواهانش که خیر او را می خواهند چرا او را فاسد و منحرف می دانند.

        و در انتها وظیفه ما چیست؟

        وظیفه ما این است که خود قرین سوء نباشیم برای خوبان روزگار و قرین سوء وجودمان (نفس اماره) را جدا کنیم از خودمان تا عبدالرحمن باشیم نه عبدالنفس

        و پناه ببریم به رحمن از قربن سوء، یار بی راه...
        منبع نت...
        ++++++++ خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک ++++++++++
        اما من با عقل ناقصم اینطور تصور می کنم که هر انسان هنگام خلقتش قرینی دارد و تنها وظیفه اش برای امتحان ادمیست!! و این قرین ها ما نند انسانها تحث تاثیر شیطان و اعمالش قرار می گیرند و همنشین انسان می شوند و اینجاست که انسانها با این قرین ها امتحان های الهی را پس می دهند. و الله اعلم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۲۳
        خندانک
        صفیه پاپی
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۰۹

        درودها نثارتان خندانک

        شیطان سگ دست آموز خداست نه سگ ولگرد . امام صادق (ع) می فرماید : وقتی شیطان شما را وسوسه کرد ( سگ گله به شما حمله کرد ) بهترین کار این است که شما به سمت صاحب سگ بروید تا صاحب او سگ را آرام بکند . توانایی شیطان یک توانایی محدود است. پس اگر انسان روی به خدا بیاورد ، خدا که مامور این سگ است او را آرام می کند . شیطان در حد وسوسه است و او یک سگ دست آموز بیش نیست با اجازه خدا کار می کند و خارج از مشیت الهی هم نیست . یکی از حکمت های مهلت دهی خدا به شیطان همین است که شیطان به ما حمله ببرد تا ما بطرف صاحب سگ برویم . همانطور که سگ گله مطیع چوپان است شیطان هم مطیع خداست و وجه شبه این است که همان طور که چوپان برای سگ حد و حدودی گذاشته است ، خدا هم برای شیطان حد و حدودی گذاشته است . وقتی شما مخلص بشوید و در این مرز بشوید شیطان دیگر نمی تواند به این مرز وارد بشود.

        مسيحا الهیاری
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۲۴
        من كه گيج شدم بلاخره شيطان كيست ...
        مسيحا الهیاری
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۳۰
        بلاخره نفهميديم شيطان قدرت دارد يا نه قدرتش از خودش هست و كنترلش از خدا يا نه يا اصلا دخالتي دارد خدا اگر دست آموز خداست پس نميتواند بد باشد و انساني كه گفتين خدا عاشق اوست را خدا اجازه اذيت و اغفا نميدهد ...اصلا شيطان چطور جرات كرد و يا اختيار گرفت كه در مقابل امر خدا انهم براي سجده به معشوق خدا نه بگويد ...ايا شيطان همان نفس است يا موجودي مستقل يا جن . شيطان تا كجا اجازه اغفا دارد ايا حد و مرزي دارد خيلي انسانها را وسوسه نابود كرده چرا صاحب سگ در لحظه اوج خطر او را برنگردانده .. ببخشين تشبيه شيطان به سگ و خدا به صاحب سگ كمي برايم ثقيل است سگ جنبه مثبتي دارد و به نوعي ابزار و كمك دست صاحبش است ايا شيطان به خدا كمك ميكند كه انسان وسوسه شود اگر شيطان نبود دنيا چه جوري ميشد مثلا سجده ميكرد اگر باز گناهي اتفاق ميافتاد وووووووووگيج شدم
        حمیدرضاابراهیم زاده
        دوشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۵۸
        لِّيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِّلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ ﴿الحج: ٥٣﴾

        ماهیت جنی شیطان از آتش است صراحت های قرآنی را ببینید که میفرماید شیطان گفت:
        خلقتنی من نار وخلقته من طین- ص76
        وکان من الجن ففسق عن امر ربی
        طبیعت آتش پختن. سوزاندن. گرم کردن. جذب. ساختن است
        طین وطینت بشر از خاک است.
        فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَم مَّنْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّن طِينٍ لَّازِبٍ ﴿الصافات: ١١﴾
        انسان از آب و گل درآمده بسان کوزه ای است که ساخته شده وکوزه ی بدون سفر به کوره هرگز کوزه نیست. بلکه با هر نم و وضربه ای خاک وخمیر میشود.
        همه انبیا ورسل ازجنس بشرند.
        همه ازخاک ودرخاک شدند ومی شوند
        فتنه ی شیطنت ابلیس مهندسی خدا نبود .اما نمی تواند ازمهندسی خدا خارج باشد.
        مثل خط خطی کردن کودکی درصفحه سفید کاغذ است که هرچه خط خطی کند درداخل همان صفحه است . اگر شما ذهن خلاق وخیَالی داشته باشید می توانیدازخط خطی های کودکانه اش شکلهای زیبایی درآورید.
        این نظام خلاقانه ی شما دلیلی برتعمد وجبر حرکت های طفل نیست بلکه خلاقیت خود شماست که کودک را درمسیر تکامل خلاقیتش به تکامل می رساند.
        شیطان هم ازاین خط خطی ها در صفحه ی تکامل بشر می کند
        حالا باعنادی که باتوجه به حس خود برتری و حسادت وغروری که درخود دارد کارهایی راانجام می دهد
        اما اگر خلاقیت. جباریت. جمال وجلال خدا براو وما حاکم نبود ممکن بود این کوزه دراین آتش ازشدت داغی وگرما تغییر هویت دهد
        پناه بردن به خدا
        توکل برخدا یعنی اینکه ما صاحب و سرپرست داریم.
        وعلی الله فلیتوکلو ان کنتم مومنین
        حالا اگه باوردارید به این سرپرست بهش اتکا کنید.
        وجود مقام یونس نبی هم همین حالت را داشت
        وهومکظوم بودنش.
        فنبذ بالعرا؟
        طبیعی است که خشم. دلسردی.و...که از ایشان تراوش شد جزء رسالت او نبود.
        پختگی یونس در شکم ماهی حاصل شد
        جناب ذالنون.درسوره نون یونس هستند. درسوره انبیا ذکر یونسیه یکدریایی از معرفت است
        در فص حکمت وکلمه ی یونسیه این حکمت مهم است که یونس هم همراه با مردمانش پخته شد.امااز یونس توقع آن می رفت که باتوجه به رسالتش بربارتر باشد
        جناب ایوب ویعقوب ....
        شیطان بیشترین آسیب را به ایوب زده است
        ایوب از بدنه ی مردم بود اما خداوند اورا پخته ترازاین میخواست وشد
        هیچ پیامبری از سختی وآزمایش مصون نبود
        همه ی این بازی هایی که شیطان برای انبیا درست میکرد درحقیت پناهندگی محض آنان به خدا را می رساند
        یحیی. مریم. مسیح ومصائبشان به همان اندازه ی مصائب یونس. یوسف. یعقوب.موسی وابراهیم است
        وجود نازنین رسول خدا هم آسیب های فراوانی دید
        از شیاطین جنی وانسی.
        همه پیامبران ازقوم خود ناراحت وشاکی بودند. ومی توانیم بگوییم که احساس ناگواری های شخصی شان موجب شد این بلاها سرشان آمد
        اما پیامبراسلام رحمت للعالمین بود
        حریص علیکم بالمومنین رئوف رحیم بود
        اینقدری که برا هم نوعان وپیروانش دلسوز ودلرحم بود خداوند به اورحمت برای عالمیان لقب گذاشت
        طبعا ناپختگی مردم عصرش به ایشان آسیب می زد
        پیامبری که دربازار راه میرفت. زن داشت. بچه داشت. میخندید. بیماری داشت و...کلا آدمی بود مثل همه وازجنس وهمه
        طبیعی است که درد دیگران به جانش آسیب می رساند....


        خندانک خندانک خندانک
        آیه ابرار
        چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۲۳
        خندانک سلام استاد عزیزم. خیلی عالی بود متشکریم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی ابرار
        چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۲۷
        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2