چهارشنبه ۲۸ آذر
گفتگو با حافظ (طنز)
ارسال شده توسط مژگان روحانی در تاریخ : سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ ۰۷:۵۹
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۷۲۹ | نظرات : ۱۴
|
|
با سلام و عرض ارادت ، روز حافظ بر همه ی حافظ دوستان فرخنده باد
-----------------------------------------------
گفتگو با حافظ ( طنز )
دوش بـا حـافـظ ، دل ِ آتــش فشـــانـی داشتــم
پیـــش ِ اســتـــاد طـریقــت ،امتــحانـی داشـتـم
گـوش با مـن داشـت ،آن آیینه ی غیـب و سـروش
مـن دلی بــا او ،بــه مـعـناى زبــــانــی داشـتــم
گفتـمـش: نوشیــده ای مـی ؟گفــت :آری بــارهـا
آن زمــان ،کــز پــرتــو میــخانــه آنـی داشتــم
گفتمش:کی مست می گشتــی و سـاغــر مـی زدی
گفــت: هـر جا ســاقـی ِ نـازک میــانـی داشتــم
گفتمش: بـا زاهد و صـوفـى چـه بـــودت روزگار؟
گفـت :از ایـن هردو ، چـشم خون فـشانى داشـتـم
گفتـمش: درآب ِ رکن آبـاد ،تـن شـستـی درسـت؟
گفـت: جان شستم ، در آن وقـتی که جـانی داشتم
گفتمش :عشــق ِ تو بـا لـولی وشـان مشــهور بـود
گفـت : آری ، چشـم ِ درویـش آشیـانی داشـتــم
گفتـمش: بـا مهـر ِ مهـرویـان دلـت آســوده بود؟
گفـت : از ایـن رنـج هــا گنـج گـرانـى داشتــم
گفتـمش : شـعـر تو دل ها را پـریشــان مـی کنـد
گفــت: بی تـردیــد ، جـادوی بـیـانــی داشتــم
گفتـم : از دوزخ تنـاول مـی نمـایـی یــا بهشــت
گفـت :از ایـن هر دوخوان هم،خرده نانی داشتـم
گفتمش :در محفل رنــدان ،مگـر جـای تو نیسـت؟
گفـت :در آن هفت خوان،یک روز خـوانى داشتم
گـفـتم:از آن ترک ِ شیـرازی خـبـرداری هـنوز؟
گفـت : بـا او هـم سـر و ســرّ عیـانـی داشــتـم
گـفـتـم : از ارشاد می گـيرى مجـوز ، بــاز هـم؟
گـفـت : آن جـا ، دوستـان ِ کـاردانــی داشـتـم
گـفـتمش:وضـع ِ سمـر قـنـد و بخارايت چـه شد؟
گفت : بـخشيدم بـه خـوبـان هـر کـرانی داشـتم
گـفتم:از دست کـه می ناليدى ای صاحب خرد؟
گفـت : صاحـب رخصـت ِ صاحبـقـرانـی داشتـم
گفتـم: از "نجـوای" روحانی تـو را رنجی رسیـد؟
گفـت : پـیــغــامـی ز یــار مهـربـانی داشـتـم
محمد روحانی ( نجوا کاشانی )
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۶۲۱۳ در تاریخ سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ ۰۷:۵۹ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.