التفات در اصطلاح بدیع ، آن است که جهت سخن در اثنای آن تغیر کند و یکی از عناصر خطاب و غیبت و تکلم ، به عنصری دیگر درآید . بنابراین با توجه به این سه عنصر ، التفات به انواع زیر تقسیم می شود:
۱-التفات از غایب به مخاطب . مانند بیت زیر :
مه است این یا فلک یا آدمیزاد؟
تویی یا آفتاب عالم افروز؟
۲-التفات از غایب به متکلم . مانند بیت زیر:
چون جامه ها به وقت مصیبت سیه کنند
من موی از مصیبت پیری کنم سیاه
۳-التفات از متکلم به مخاطب . مانند بیت زیر:
ما را جگر به تیر فراق تو خسته شد
ای صبر ! بر فراق بتان سخت جوشنی
۴-التفات از متکلم به غایب . مانند بیت زیر:
گر یک نفس فراق تو اندیشه کردمی
گشتی ز بیم هجر ، دل و جان من فگار
۵-التفات از مخاطب به متکلم . مانند بیت:
کاش من از تو برستمی به سلامت
ای فسوسا ! کجا توانم رستن؟
۶-التفات از مخاطب به غایب . مانند بیت زیر:
فدای جان تو گر جان من طمع داری
غلام حلقه به گوش آن کند که فرمایند
نوع دیگر التفات ، عوض کردن جهت کلام یا آوردن جمله ای متناسب با سیاق کلام در دعا یا تمثیل یا تاکید است ،جمله ای که در واقع متمم جمله های پیشین باشد:
۱-التفات در دعا.مانند بیت زیر:
هست امیدم که خاک پای تو باشم
بار خدایا ! بدین امید رسانم
۲-التفات در تمثیل . مانند بیت زیر:
سعدیا ! نامت بهرندی در جهان افسانه شد
از چه می ترسی دگر ؟ بعد از سیاهی رنگ نیست
۳-التفات در تاکید . مانند بیت زیر:
زمانه پندی آزادوار داد مرا
زمانه را چو نکو بنگری ، همه چند است
ادب ستان شعر و هنر