سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 7 ارديبهشت 1403
    18 شوال 1445
      Friday 26 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۷ ارديبهشت

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        عشق-محمود دولت آبادی
        ارسال شده توسط

        احمدی زاده(ملحق)

        در تاریخ : شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۰۴:۰۲
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۴۵۰ | نظرات : ۲۴

        عشق مگر حتما باید پیدا و آشکار باشد تا به آدمیزاد حق عاشق شدن ،عاشق بودن بدهد؟ گاه عشق گم است؛ اما هست، هست، چون نیست. عشق مگر چیست؟ آن چه که پیداست؟ نه، عشق اگر پیدا شد که دیگر عشق نیست. معرفت است. عشق از آن رو هست،که نیست. پیدا نیست و حس می شود. می شوراند. منقلب می کند. به رقص و شلنگ اندازی وا می دارد. می گریاند، می چزاند. می کوبد و می دواند. دیوانه به صحرا!
        گاه آدم، خود آدم، عشق است. بودنش عشق است. رفتن و نگاه کردنش عشق است.دست و قلبش عشق است. در تو عشق می جوشد، بی آنکه ردش را بشناسی. بی آنکه بدانی از کجا در تو پیدا شده، روییده . شاید نخواهی هم .شاید هم بخواهی و ندانی .نتوانی که بدانی...
        برگرفته از کتاب: جای خالی سلوچ

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۵۶۵۷ در تاریخ شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۰۴:۰۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        جمعه ۱۹ اسفند ۱۴۰۱ ۲۲:۵۰
        به‌به سلوچ و محمود خان دولت آبادی خندانک سلوچ و جای خالی، خیلی هم عالی
        درود بر شما سید ملحق گرانقدر
        چه خوب که در آستانه‌ی سال نو از عشق (حلقه‌ مفقوده‌ی اینروزهای جهان بشریت‌) مطالبی را به اشتراک می‌گذارید؛ حال هر نوع عشقی با هر تعریفی، که البت بحث مبسوطی را می‌طلبد.
        سپاس بابت انتشار🙏 نبض قلمتان سبز خندانک
        سید هادی محمدی
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۲۰:۰۶
        درود بر شما استاد احمدی زاده

        سپاس از شما

        بمانید به مهر و بسرایید خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۱۹ اسفند ۱۴۰۱ ۲۰:۳۸
        سلام ، عرض ادب،احترام و سپاس بیکران
        جناب احمدی زاده بزرگوار.

        خندانک خندانک
        جواد کاظمی نیک
        جمعه ۱۹ اسفند ۱۴۰۱ ۲۱:۰۴
        دوردبرشما 🌺🌺🌺
        مهدی محمدی
        جمعه ۱۹ اسفند ۱۴۰۱ ۲۱:۲۹
        درودها و عرض ادب استاد احمدی زاده عزیز و ارجمندم خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        جمعه ۱۹ اسفند ۱۴۰۱ ۲۱:۴۷
        سلام ودرود بر استاد عزیز وارجمندآقای احمدی زاده
        منیژه قشقایی
        جمعه ۱۹ اسفند ۱۴۰۱ ۲۲:۴۶
        عشق ،عشق ،عشق

        چه واژه ی هنوز غریبیست عشق ،
        و تمام آمدن ها و رفتن های ما برای درک همین است
        آنجاا که .جود آدمی را در بر می گیرد همه را خودت می دانی ،مرزی نیست ، محدوده ای نیست ، رنگی نیست ،نژادی نیست ، فقط عشق است ،آنجا که می خواهی فریا د بزنی تا تمام دنیا عاشق شوند ، مسیح هم آمد که همین را بگوید اما با او چه کردند ...
        خیلی از بزرگان دینی ، حضرت علی ،امام حسین ع
        عاشقان واقعی ،شهیدانمان .... عشق پیوستن به آن یگانه است و البته که از خاک باید به افلاک رسید

        در پناه رحمت و مهربانی و حق ان شاالله
        سپاس از جناب عالی که چرخه ی عشق را گسترش می دهید وظیفه ی همه ی ما همین است

        در پناه حضرت عشق باشید همیشه خندانک خندانک
        رحیم فخوری
        جمعه ۱۹ اسفند ۱۴۰۱ ۲۳:۰۴
        صندو ق دار مزایده در حیرت بود
        از مبلغ گزافی که
        به یک نیمکت مستهلک پارک میپرداختم
        از کجا باید می دانست ؟
        اینهمه ی یادگاری
        در در جای جای نیمکت
        از آن اوست
        خندانک
        با احترام بداهه ای تقدیم آنانکه پروانه را به پنکه ترجیح می دهند
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۰۳:۵۱
        خندانک
        آذر مهتدی
        يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۱۳:۱۴
        خندانک خندانک
        آذر مهتدی
        يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۱۳:۱۶
        درود جناب ملحق گرامی
        و درودی به استاد دولت آبادی عزیز
        عشق چه نام زیبایی کاش جهان را عشق تسخیر کند تا لبخند بر چهره تمام موجودات بنشیند خندانک خندانک خندانک
        جمعه ۱۹ اسفند ۱۴۰۱ ۲۲:۰۰


        عشق از نگاه دکتر علی شریعتی
        دکتر علی شریعتی معتقد است دوست داشتن از عشق برتر است.
        علی شریعتی آثار عمده‌ای دارد، یک نمونه از سخنان او درباره جایگاه و ارزش عشق، دوست‌ داشتن و تفاوت آن‌ها با یکدیگر است که بخشی از آن را در ادامه می‌خوانیم:
        عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی. اما دوست داشتن پیوندی است خودآگاه و از روی بصیرت روشن و زلال. عشق بیشتر از غریزه آب می‌خورد و هرچه از غریزه سر زند بی‌ارزش است و دوست داشتن از روح طلوع می‌کند و تا هرجا که یک روح ارتفاع دارد، دوست داشتن نیز همگام با آن اوج می‌یابد.

        عشق در غالب دل‌ها، در شکل‌ها و رنگ‌های تقریبا مشابهی، متجلی می‌شود و دارای صفات و حالات و مظاهر مشترکی است، اما دوست داشتن در هر روحی جلوه‌ای خاص خویش را دارد و از روح رنگ می‌گیرد و چون روح‌ها، برخلاف غریزه‌ها، هر کدام رنگی و ارتفاعی و بُعدی و طعم و عطری ویژه خویش دارد، می‌توان گفت که به شماره هر روحی، دوست داشتنی هست.

        عشق با شناسنامه بی‌ارتباط نیست و گذر فصل‌ها و عبور سال‌ها بر آن اثر می‌گذارد، اما دوست داشتن در وَرای سن و زمان و مزاج زندگی می‌کند و بر آشیانه بلندش، روز روزگار را دستی نیست...

        عشق در هر رنگی و سطحی، با زیبایی محسوس، در نهان یا آشکار، رابطه دارد. چنانچه شوپنهاور می‌گوید: \"شما بیست سال بر سن معشوقتان بیافزایید، آنگاه تأثیر مستقیم آن را بر احساس‌تان مطالعه کنید\"!

        اما دوست داشتن چنان در روح غرق است و گیج و جذب زیبایی‌های روح که زیبایی‌های محسوس را به گونه‌ای دیگر می‌بیند.

        عشق طوفانی و متلاطم و بوقلمون صفت است، اما دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار و سرشار از نجابت. ‌ عشق با دوری و نزدیکی در نوسان است. اگر دوری به طول انجامد ضعیف می‌شود، اگر تمام دوام یابد به ابتذال می‌کشد و تنها با بیم و امید و تزلزل و اضطراب و \"دیدار و پرهیز\"، زنده و نیرومند می‌ماند. اما دوست داشتن با این حالات ناآشنا است؛ دنیایش دنیای دیگری است.

        عشق جوششی یک جانبه است. به معشوق نمی‌اندیشد که کیست!؟ یک \"خودجوشی ذاتی\" است و از این رو همیشه اشتباه می‌کند و در انتخاب بسختی می‌لغزد و یا همواره یک جانبه می‌ماند و گاه، میان دو بیگانه ناهمانند، عشقی جرقه می‌زند و چون در تاریکی است و یکدیگر را نمی‌بینند، پس از انفجار این صاعقه است که در پرتو روشنایی آن، چهره یکدیگر را می‌توانند دید و در اینجاست که گاه، پس از جرقه زدن عشق، عاشق و معشوق که در چهره هم می‌نگرند، احساس می کنند که همدیگر را نمی‌شناسند و بیگانگی و ناآشنایی پی از عشق - که درد کوچکی نیست - فراوان است.

        اما دوست داشتن در روشنایی ریشه می‌بندد و در زیر نور سبز می‌شود و رشد میکند و از این روست که همواره پس از آشنایی پدید می‌آید، در حقیقت، در آغاز دو روح خطوط آشنایی را در سیما و نگاه یکدیگر می‌خوانند، و پس از \"آشنا شدن\" است که خودمانی می‌شوند، دو روح، نه دو نفر، که ممکن است دو نفر با هم در عین رو در بایستی‌ها، احساس خودمانی بودن کنند و این حالت به قدری ظریف و فرّار است که به سادگی از زیر دست احساس و فهم می‌گریزد - و سپس طعم خویشاوندی، و بوی خویشاوندی، گرمای خویشاوندی، از سخن و رفتار و آهنگ کلام یکدیگر احساس می شود.

        از این منزل است که ناگهان، خود به خود، دو همسفر به چشم می‌بینند که به پهن دشت بی‌کرانه مهربانی رسیده‌اند و آسمان صاف و بی‌لک دوست داشتن بر بالای سرشان خیمه گسترده است و افق‌های روشن و پاک و صمیمی \"ایمان\" در برابرشان باز می‌شود و نسیمی نرم و لطیف - همچون یک معبد متروک که در محراب پنهانی آن، خیال راهبی بزرگ نقش بر زمین شده و زمزمه درد آلود نیایش‌اش، مناره تنها و غریب آن را به لرزه می آورد.

        لحظه پیام الهام‌های تازه آسمان‌های دیگر را به همراه دارد و خود را، به مهر و عشوه‌ای بازیگر و شیرین و شوخ، هر لحظه، بر سر و روی این دو میزند.

        عشق، جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی \"فهمیدن\" و \"اندیشیدن\" نیست. اما دوست داشتن، در اوج معراج‌اش، از سر حد عقل فراتر می‌رود و فهمیدن و اندیشیدن را نیز از زمین می‌کند و با خود به قله بلند اشراق میبرد.

        عشق زیبایی‌های دلخواه را در دوست می‌آفریند و دوست داشتن زیبایی‌های دلخواه را در \"دوست\" میبیند و می‌یابد. عشق یک فریب بزرگ و قوی است و دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی، بی انتها و مطلق.

        عشق بینایی را میگیرد و دوست داشتن می‌دهد. عشق در دریا غرق شدن است و دوست داشتن در دریا شنا کردن.






        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0