سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 ارديبهشت 1403
    17 شوال 1445
      Thursday 25 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۶ ارديبهشت

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        قابل توجه سپید اندیشانِ سپیدسرا
        ارسال شده توسط

        محراب همتی(پرواز)

        در تاریخ : جمعه ۲۳ آبان ۱۳۹۳ ۰۴:۰۴
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۹۴۴ | نظرات : ۱۶

        شعر سپید و موسیقی درونی آن
         
        معمار شعر سپید را بی شک باید احمد شاملو دانست. وی اما بر خلاف نیما، کتاب یا مقاله ای خاص در مورد دستور
        العمل ھای این قالب به جای نگذاشت. سبک و زبان خاص و تقلید ناپذیر شاملو و نیز خاصیت مبتنی بر خلاقیت شعر سپید،
        سبب شد که ھر کس بنا به ذھنیت خود تعریفی از آن ارائه دھد. با این حال توجه به آثار سپید سرایان بزرگ می تواند
        دررفع این سردرگمی موثر باشد.
        قبل از اینکه مستقیما به ویژگی ھای شعر سپید بپردازیم ضروری است که لزوم شکل گیری این قالب را در مقابل قوالب
        گذشته و به طور کلی شعر سنتی بررسی کنیم:
        قوانین وزن عروضی و التزام قافیه و در کل شکل ظاھری باعث می شود که ذھن شاعر برای بیان آزاد احساس و -
        اندیشه مورد نظرش واژگانی را جستجو کند که مطابق آنچه می خواھد بگوید، نیست. به عبارت دیگر وزن مانند یک
        صافی، مقادیر کلمات مورد استفاده را محدود می کند و از جوشش طبیعی ذھن جلوگیری می کند. شاعران بزرگ گذشته
        علاوه بر قریحه ی قافیه پردازی برای غلبه بر این قیود وقت بسیاری صرف یادگیری و تبحر در وزن و قافیه می کردند تا
        ذھنشان به وزن عادت می کرد. به عنوان مثال حافظ تمام دیوان های فارسی و عربی قبل از خود را مطالعه کرده بود. با این
        حال باز ھم پس از سرودن ھر غزل به تصحیح وزن آن می پرداخت. شاید اگر حافظ و سعدی در دوره ی ما بودند به جای
        مصائب یادگیری وزن و قافیه به شعر سپید روی می آوردند! احتمالا ھمین مسائل در گذشته باعث پیدایش نثر مسجع
        گردید.
        وزن ھای عروضی سنگ شده ی سنتی قادر به پاسخگویی تصاویر ذھنی متفاوت شاعر نیستند. به عنوان مثال تمام -
        لحظات غم و شادی یک فیلم را نمی توان با یک موسیقی زمینه ی ثابت نمایش داد (چھ رسد به آنکه ھمه ی فیلم ھا طیف
        محدودی از موسیقی داشتھ باشند!).
        زیبایی ظاھری اما خالی از مفھوم شعر و به قولی قافیه پردازی و آرایه سازی شاید بتواند عامه ی مردم را برای مدتی -
        فریب دھد اما تاریخ ھیچگاه فریب نخورده و ھر نظم پرداز فریبکاری را شاعر نخواھد نامید. شعری که با شاخ و برگ
        دادن به یک بیت (بیت الغزل) ساخته می شود و شعری که در مقابل ترجمه از ھم بپاشد، مطمئنا حرفی برای گفتن نخواھد
        داشت.
        در شعر سنتی شاعر برای جور شدن وزن و قافیه مجبور به دستکاری در شکل ظاھری واژگان و دخل و تصرف در -
        نحو و قوانین دستوری می شد. حتی غزل ھای امروزین نیز با وجود التزام کمتر به تطابق ھجاھا در وزن، ملاحظات
        شکل ظاھری منجر به ساخت تصاویر سطحی می شود.
        شعر کلاسیک در پھنه ای از قرون تغییرات کمی را پذیرفته و البته این ویژگی تمام آثار ھنری کلاسیک در ھر تمدن و
        کشور است که بر اساس تقلید و تکرار و بر پایه ی قوانین سخت و دوری از نوگرایی استوار بود.
        اگر شعر را دارای سه عنصر اصلی خیال، اندیشه و زبان بنامیم و حاصل دو نیروی حسی و ادراکی شاعر، در یک تقسیم
        بندی کلی شعر را می توان به دو نوع شعری که تنھا حاوی احساس صرف است و شعری که علاوه براحساس دارای
        ایدئولوژی و جھان بینی شاعر می باشد، تقسیم کرد.
        شعر فارسی پس از حافظ - جز در موارد معدود چون بیدل و پیروان سبک ھندی- سیر نزولی در پیش گرفت و جز تکرار
        مکررات چیزی نگفت. اعظم شعر قرن ھفتم به بعد نمادھا، تعابیر و تصاویر کلیشه ای،گروه واژگان ثابت، قافیه ھای
        تکراری و مضامین غالبا عرفانی سبک عراقی اختصاص دارد. سبک ھندی نیز جز خیال پردازی ھای مفرط شاعران
        فاصله گرفته از زندگی و اجتماع که از خفقان حاکمان مستبد گریخته ، نیست. شعر دوران اوایل مشروطه نیز به علت تبدیل
        شدن به ابزاری جھت ارائه ی بیانیه ھای سیاسی و عام بودن مخاطب، به شعری ضعیف و غیر ھنری و شعارگونه تبدیل شده
        بود.
        ھرچند که ھر کسی تعریف خاصی از شعر دارد اما در ھر مقاله ای که در مورد شعر ارائه می شود، تعریف نویسنده از
        شعر برای آشنایی مخاطب لازم به نظر می رسد.
        برای تعریف شعر ابتدا باید به تمایز بین شعر و ادبیات اشاره کرد. شعر عبارت است از کلمات و عباراتی که شاعر به
        وسیله ی آنھا، حس خود را به شخص دیگری به اشتراک بگذارد و به عبارتی دیگر ھر مطلبی که باعث برانگیختن
        احساسات شود- خواه نظم باشد یا نثر- شعر است و وجه تمایز آن با ھر نوشته ی غیر شعر تنھا منطق شاعرانه ی آن
        است. ھمچنین اگر یک نوشته پس از تقطیع به واحدھای کوچک ھجایی، دارای نظمی ویژه نباشد، نثر است و نثر می تواند
        شعر باشد یا نباشد.
        به طور کلی شعر سپید فراتر از یک قالب جدید، خروجی است از ھنجارھای متداول و تثبیت شده در محور زبان و پایان
        دادن به عناصری که دیگر قادر به انتقال زیبایی و آفرینش شگفتی نیستند. ھنجارھای سنتی که طی چندین قرن پوسیده شده
        بود و حتی ھنجارھای معاصر که پیروان نیما تا حد کلیشه و ابتذال از آن بھره جسته بودند.
        بر خلاف شعر کلاسیک که با بزک ھای ظاھری و وزن و قالب عرضه می شد، شعر سپید با کنار گذاشتن این زیبایی ھای
        ظاھری قاعدتا باید به خلق زیبایی در بطن خود و غنی سازی محتوا و بار ھنری کلام بپردازد. شاعر باید خط به خط و
        کلمه به کلمه از شعر حرفی برای گفتن داشته باشد و با استفاده از چاشنی خلاقیت، به بکارت تصاویر و تعابیر اھمیت دھد.
        شعر سپید انقلابی است نفوذ کرده در تک تک سلول ھای شعر فارسی که تمام ھنجارھای گذشته را درھم می شکند. در
        زیر به مواردی از این ھنجارشکنی ھا اشاره می شود:
        تشبیه که به عنوان بنیادی ترین وجه تمایز شعر سپید و سنتی محسوب می شود به عنوان رایج ترین عنصر به کار رفته -
        در شعر، با اجتناب از کلیشه و تکرار باید حتی در طول اشعار یک شاعر ھم نو و غیر تکراری باشد.
        استعاره ی مورد استفاده در شعر سنتی بیشتر اسمی(اصلی) بودولی شعر سپید با به کار بردن استعاره در سایر اجزا -
        مانند فعل، صفت و ... عمق معنایی و بار ھنری بیشتری آفرید.
        بحث نماد نیز یکی از تمایزھای آشکار در شعر سپید و سنتی می باشد. شعر سپید با کنار گذاشتن نمادھای عرفانی و -
        شخصی به کار رفته در شعر کھن و نیز نمادھای کلیشه شده ی نیمایی، در ھر شعر به ساختن نمادی جدید می پردازد.
        اسطوره سازی و تلمیح بحث دیگری است در شعر سپید. اسطوره سازی معمولا با بازآفرینی اسطوره ھای گذشته یا -
        خلق اسطوره ھای جدید ھمراه است. ھمچنین اسطوره ھای موجود در آثار کلاسیک ملل و تمدن ھای دیگر که در شعر
        فارسی تاکنون استفاده نشده، به عنوان منبعی عظیم قابل توجه است. بسط عنصر مکان (فرامکان) و زمان (سیالیت زمان
        از ازل تا ابد)، تقویت لحن اساطیری، طولانی کردن شکل نوشتاری و قطعیت در گفتار از راه ھای روایت اساطیری می
        باشد.
        طنز شعر سپید بر خلاف گذشته ، با اجتناب از صراحت و گستاخی(ھجو) و با ایجاد ابھام ھنری و واگذاری ابعاد -
        موضوع به خود مخاطب، به وسیله ای مناسب جھت بیان کاستی ھای اجتماعی می پردازد.
        روایت، در واقع جدایی راوی از شاعر می باشد. ھر چه فاصله ی بین شاعر و راوی بیشتر باشد بار ھنری بالاتر، -
        شعریت بیشتر، شعار کمتر و ایده ئولوژی غیر صریح تر بیان می شود. گفتگوبا خود(مونولوگ)، گفتارنمایشی(دیالوگ)نیز
        فاصله گذاری به وسیله ی نوشتار خارج از متن و جریان اصلی یا توضیح اضافی شاعر در خلال روایت، از بدعت ھای
        شعر سپید می باشد.
        اطناب و ایجاز نیز از نکات قابل بحث در شعر سپید است. ایجاز، بیان معنی بسیار با کمترین الفاظ و اطناب، بیان معنی -
        اندک با الفاظ بسیار می باشد. ایجاز معمولا مورد علاقه ی قدما بوده و اطناب مورد نفرتشان، اما این دو عنصر (البته
        اطناب غیر ممل) و ترکیب توامانشان از دیگر ھنجارشکنی ھای شعر سپید می باشد که به برجسته سازی مفھوم می
        انجامد.
        تلفیق سبک ھای زبانی مختلف مانند ترکیب لحن رسمی و محاوره یا رسمی و نمایشی و یا ترکیب شعر وزن نیمایی در -
        سپید یا ترکیب زبان فارسی و غیر فارسی از دیگر نوآوری ھای شعر سپید است که اکثرا اولین بار توسط شاملو آورده
        شده است.
        استفاده از دایره ی وسیع واژگان و نیز توجه شاعر در مورد ظرافت ھای معنایی ھر واژه و انتخاب صحیح واژگان
        مترادف از دیگر عوامل مھم در ایجاد آھنگ و عمق بخشیدن در کلام می شود. برخلاف شعر سنتی که انتخاب واژگان به
        خاطر ملاحظات وزن و قافیه به ایجاد مفاھیم سطحی می انجامید، در شعر سپید ھر واژه دقیقا معنای خود را به دوش میکشد.
        تصویرسازی، حاصل سه عنصر واقع گرایی، تخیل و توصیف می باشد که ھمراه با بھره گیری از مجاز ایجاد می -
        گردد. از تکنیک ھای ھنری مدرن که مخصوصا در آثار شاملو به چشم می خورد، استفاده از شکل ظاھری کلمات و طرز
        نوشتاری آن مطابق با تصویر بیان شده در مضمون می باشد. مثلا در نمونه ی زیر از شاملو ریزش قطرات را با شکل
        نوشتاری شان نیز می توان دید:
         

        ای کاش می توانستم
        خون رگان خود را
        قطره
        قطره
        قطره
        بگریم
        تا باورم کنند...(شاملو)

        و اما شاید مھمترین بحث موجود در شعر سپید که موجب ابھام و اختلاف سپیدسرایان است، موسیقی و آھنگ درونی -
        شعر می باشد. به علت نبودن قانونی مدون در این مورد، تنھا می توان با توجه به آثار بزرگان این عرصه به نکاتی رسید:
        بیش از ھر چیز توجه به این نکته ضروری است که زبان، لحن و بیان شعر باید با مضمون مطرح شده در شعر -
        متناسب و در یک جھت باشد. شاعر باید صادقانه و بدون تصنع زبان لحن خودرا باھرآن چه می خواھدبگوید تنظیم کند به
        عنوان مثال اگر مردم مورد خطاب شعر است باید لحن و زبان به دور از تکلف و پیچیدگی باشد و کلمات مورد استفاده تا
        حد امکان ساده و عامیانه و فولکلریک باشد و اگر مضمونی اساطیری را بیان می کند باید از واژگان تاریخی و زبانی
        غیر امروزی و به اصطلاح آرکائیک استفاده کند.بحث دیگر عدم یکنواختی آھنگ در طول فراز و نشیب ھای شعر است. ھمانطور که قبلا اشاره شد آھنگ شعر سپید
        ھمانند موسیقی پیش زمینه ی یک فیلم باید در حالات مختلف نمایش متناسب با آن تغییر کند تا بیانگر بھتر و طبیعی تر
        مفھوم باشد.
        تغییر نحوی جملات و جابجایی اجزای جمله جھت تحمیل آھنگی غیر طبیعی و تصنعی به نوعی توھین به خواننده -
        محسوب شده و باعث ارتباط کم شعر با مخاطب می شود. ھمچنین توجه به یکدستی واژگان و ترکیبات از لحاظ زمانی و
        دوری از اضطراب سبکی یکی از موارد بسیار مھم می باشد.
        توالی و تتابع اضافات (آوردن ترکیبات اضافه ی متوالی و استفاده ی مکرر از کسره) اگر چه یکی از عناصر منفور -
        علمای فصاحت و بلاغت شعر قدیم محسوب می شد، در شعر سپید به یک عامل رایج و جاافتاده برای ایجاد موسیقی تبدیل
        شده است:
        اطناب و تکرار نیز ھمانطور که قبلا اشاره شد سبب برجستھ سازی و تاکید مفھومی و افزایش بار موسیقیایی می شود. -
        علاوه بر تکرار کلمه و جمله ، واج آرایی با نقشی فراتر از نقشی که به عنوان یک آرایه در شعر سنتی داشت به انتقال
        حس بسیار کمک می کند.
        گسترش و امتداد عاطفه به عنوان یکی از تکنیک ھای مدرن در شعر سپید در ایجاد آھنگ شعر بسیار موثر می -
        باشد.شاعر با تغییر در واژه یا شکل عبارت مفھوم را به سمتی می برد که احساس و بار عاطفی شعر، خارج از دایره ی
        واژگان شعر و به وسیله ی ذھن مخاطب ادامه داده می شود. این کار معمولا با نیمه کاره گذاشتن یک توصیف یا جمله به
        وسیله ی سه نقطه (...) و یا افزودن الف به آخر واژه (مثلا دردا یا دریغا یا...) برای کشش معنی آن و نیز ایجاز و پایان
        دادن ناگھانی عبارت به وسیله ی یک کلمه اجرا گردیده است.
        قافیه نیز یکی از اشتراکات شعر کلاسیک با سپید می باشد با این تفاوت که قافیه به صورت طبیعی و نه کوششی و -
        الزامی مورد استفاده قرار گرفته و با بالا بردن بار موسیقیایی شعر باعث جلب توجه مخاطب به کلمه ی مورد نظر شاعر
        می شود.
        حذف واو اتصال (و) و به اصطلاح کمال اتصال در کمال انقطاع (پشت ھم نویسی عبارات جداگانه) و نیز ترکیب -
        وصل و فصل عبارات برای توصیف خاصی از فضای شعر قابل استفاده است.
        موازنه ی کلام یا تقارن و تساوی و توازن جز به جز دو یا چند عبارت در برابر ھم -
        .حس آمیزی نیز در ملموس نمودن احساس بسیار موثر است -.استفاده از کلمات نام آوا نیز در انتقال حس به مخاطب و درک آھنگ طبیعی مضمون بسیار موثر است -
        واژه سازی و ترکیب سازی که با خلاقیت شاعر صورت می گیرد می تواند در جھت انتقال موسیقی و پیشبرد مفھوم و -
        در به وجد آوردن مخاطب موثر باشد.
         
         

        منابع مورد استفاده:
        -1 امیرزاده ی کاشی ھا/ دکتر پروین سلاجقه/ انتشارات مروارید
        -2 از شعر خاکستری تا شعر سپید/ دکتر تورج رھنما/ انتشارات ققنوس
        -3 سفر در مه/دکتر تقی پور نامداریان/ انتشارات نگاه
        -4 شعر و شناخت / دکتر ضیا موحد/ انشارات مروارید
        -5 شعر زمان ما (احمد شاملو)/ دکتر محمد حقوقی/ انتشارات نگاه
        -6 و مجموعه مصاحبه ھای احمد شاملو با نشریات (به صورت متفرقه)
         

        تحقیق ، پژوھش و گردآوری : توسط گروه زبان و ادبیات زنجان
        نویسنده : حمید جعفری
         
         
         
        با اعمال اندکی اصلاح و ویرایش و حذف اضافه ها ، با رعایت و حفظ رسم امانت ، امید است مورد استفاده و مفید افتد.
        با سپاس
         
        محراب همتی (پرواز)

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۴۶۸۳ در تاریخ جمعه ۲۳ آبان ۱۳۹۳ ۰۴:۰۴ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0