سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        افسر و راننده اصفهانی
        ارسال شده توسط

        بیژن آریایی(آریا)

        در تاریخ : سه شنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۳ ۱۰:۰۹
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۴۶۳ | نظرات : ۲۱

        طنز جدید و زیبای پلیس و مرد اصفهانی...ازدسش ندین ....

        اصفهانیه توی اتوبان با سرعت ۱۸۰ کیلومتر می رفته که پلیس با دوربینش شکارش
        می کنه و ماشینش رو متوقف می کنه. پلیس میاد کنار ماشین
        و میگه گواهینامه و کارت ماشین !

        یارو با لهجه ی غلیظ اصفهانی میگه :من گواهینامه ندارم. این ماشینم مالی من نیست
        کارتا ایناشم پیشی من نیست … راستیش من صاحب ماشینا کشتم ا جنازاشم
        انداختم تو صندوق عقب. چاقوشم صندلی عقب گذاشتم. حالاوم داشتم میرفتم از مرز
        فرار کونم که شوما منو گیریفتین …

        مامور پلیس که حسابی گیج شده بود بی سیم می زنه به فرماندش و عین قضیه رو
        گزارش میده و در خواست کمک فوری می کنه؛ فرمانده ش هم بهش می گه که کاری
        نکنه تا اون خودشو برسونه

        فرمانده خیلی سریع خودشو به محل می رسونه و به راننده اصفهانی می گه:

        آقا گواهینامه ؟

        اصفهانیه گواهینامه اش رو از تو جیبش در میاره و به فرمانده می ده

        فرمانده می گه آقا کارت ماشین ؟

        اصفهانیه کارت ماشینو در میاره و می ده به فرمانده

        فرمانده که روی صندلی عقب چاقویی پیدا نکرده با عصبانیت دستور می ده تا راننده در
        صندوق عقب رو باز کنه

        اصفهانیه در صندوق رو باز می کند و فرمانده می بینه که صندوق هم خالیست!


        فرمانده که حسابی گیج شده بود به اصفهانیه میگه: پس این مامور ما چی میگه ؟

        اصفهانیه می گه: چه میدونم والا جناب سرهنگ. لابد الانم می خواد بگه من ۱۸۰ تا
        سرعت می رفتم !!خنده
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۳۸۰۹ در تاریخ سه شنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۳ ۱۰:۰۹ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2