سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 22 فروردين 1404
    13 شوال 1446
      Friday 11 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        زنان به خوبی مردان می توانند اسرار را حفظ كنند، ولی به یكدیگر می گویند تا در حفظ آن شریك باشند. داستایوسکی

        جمعه ۲۲ فروردين

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        شریعتی ؛ دوست داشتن و عشق ورزیدن
        ارسال شده توسط

        ارشک امیری توسلی

        در تاریخ : جمعه ۲۵ بهمن ۱۳۹۲ ۱۲:۱۹
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۸۲۹ | نظرات : ۲۴

        از سال ها پیش ، چیزی بر چهره ام چنگ می کشید . گاه و بی گاه ، اینجا و آنجا می دیدم و می شنیدم که «دوست داشتن از عشق برتر است» . آری ؛ این ، عنوانِ بخشی است از کتاب «کویر» معلم بزرگ ، شریعتی . اینک آمده ام پس از پیمودن کویر ، گستاخی کنم و گزافه بگویم . 
         
        شریعتی در کتاب خود ، «دوست داشتن» و «عشق ورزیدن» را به زیر ذره بین نگاهِ ریزبین خود می بَرد و سخت می کوشد ، معنایی ژرف و مفهومی روشن از آنها به دست دهد . من نیز باور دارم اگر این دو همان باشند که وی در «کویر» آورده ، آنگاه «دوست داشتن» از «عشق ورزیدن» برتر است . ولی ، این گفتۀ شریعتی را - به دور از هر گونه غرض و غرور - نمی توانم پذیرفت .
         
        من هیچ کجا ، تعریف و نشانی از عشق ، آن گونه که هست و می دانم و می بینم ، نیافته ا م . شاید این ، ریشه در رازی دارد ؛ در این که عشق تا کنون در وادیِ واژه نگنجیده است . چه بسا بهتر آن که تا آشکار شدن این راز نهان ، به برتری یکی بر دیگری نپردازم . از این رو ، پایه و شیوۀ مقایسۀ شریعتی را بجا و روا نمی دانم ؛ گویی در پیِ اثبات برتری کالایی است بر کالایی دیگر و یا از برتریِ میانه روی بر تندرَوی و یا صلح بر جنگ سخن می رانَد ! از این گذشته ، از یاد نبریم ، بی گمان ، به کارگیری ابزار مقایسه در برخی از زمینه ها ، کاری ناسودمند و نابجاست ؛ آنچنان که برای تعیین برتری دست بر پا و یا دَم بر بازدم ، راه به ناکجا خواهیم بُرد .
         
        براستی ، اگر از ما بپرسند ، موجودیت هایی مانند «خداوند ، زندگی ، خوشبختی و ...» چیستند ، چه خواهیم گفت ؟ تعریف و معنایی که ارایه می کنیم ، چه مایه با دیگران همخوانی دارد ؟ ذهن پرسشگر من نیز چون شما می پرسد : « شریعتی با آگاهی از ویرانگری عشق ، چگونه زندگی کرد ؟ آیا عشق به خداوند و مردم به زندگی اش پایان داد یا دوست داشتن آنها و یا هیچ یک ؟ »
        سخنم به پایان نرسید . ولی ، می دانید از پُرگویی می پرهیزم . من ، این کمترین ، هم در گرفتن آیینه ای تمام قد در برابر «عشق» و گشودنِ این گرهِ ناگشوده درمانده ام و هیچ گاه ، راهِ ناهموار بزرگ شدن را کوچک شمردنِ اندیشه و باور بزرگان نمی پندارم . 

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۳۳۱۳ در تاریخ جمعه ۲۵ بهمن ۱۳۹۲ ۱۲:۱۹ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1